نشانه های خدا در قرآن (3) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نشانه های خدا در قرآن (3) - نسخه متنی

فرج اللّه فرج اللهی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





نشانه‏هاي خدا در قرآن

آفرينش انسان
جلوه‏اي از قدرت خدا

چه نيروئي غير از خالق توانا مي‏تواند از خاك تيره و خاموش، انساني متمدن و سراسر نور و لطافت و زيبائي خلق كند؟

در شماره گذشته آفرينش انسان از نظر دانشمندان، اجمالا مورد بررسي قرار گرفت و اينك به سراغ قرآن و احاديث مي‏رويم تا ببينيم خداوندي كه خود خالق جهان هستي و انسان است؛ در اين باره چه مي‏فرمايد. وهمچنين نظر خاندان وحي كه پيوسته با خالق هستي‏بخش در ارتباط بودند، چيست؟

آفرينش انسان از نظر قرآن

از آياتي كه خداوند متعال در آنها به آفرينش انسان اشاره مي‏كند، و آن را نشانه‏اي از عظمت و خلاّقيت خود مي‏شمارد، آيه بيستم سوره روم و در اين آيه به آفرينش و موادّ اوليه انسان نخستين كه مهم‏ترين نعمت و موهبت الهي به انسان است، توجّه داده شده است. چنانكه مي‏فرمايد:

«وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ إِذا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ».

«يكي از نشانه‏هاي او اين است كه شما را از خاك آفريد و سپس شما انسانهائي شديد كه در روي زمين پراكنده گشتيد».

چرا از ميان اين همه مخلوقات جهان هستي، خداوند متعال آفرينش انسان را كه جزئي از مخلوقات است، نشانه‏اي از قدرت خلقت خود به حساب مي‏آورد؟

زيرا كه ديباچه هر كتابي خلاصه و فشرده مطالبي است كه در آن كتاب نوشته شده است. و ديباچه كتاب آفرينش، انسان است كه در هر جمله و صفحه آن كتاب، علوم و فنوني نهفته است و هركدام از آن صفحات، دانش و تخصصّ مخصوص به خود را مي‏طلبد. مثلاً علم طب انسان را از نظر جسم و تن مورد بررسي قرار مي‏دهند. و روانشناسي از جهت روان، و فقه از نظر احكام و....

شگفتيهاي آفرينش انسان

از اميرالمؤمنين علي عليه‏السلام نقل شده است كه فرمود:




  • وَ فيك انْطَويَ العالَمُ الأَكْبَر
    بِأَحْرُفِه تَظْهَرُ المُضمَرُ
    أنتَ‏الكتابُ المُبينُ الَّذي



  • أَتَزعَمُ أنَّك جِرمٌ صَغيرٌ
    أنتَ‏الكتابُ المُبينُ الَّذي
    أنتَ‏الكتابُ المُبينُ الَّذي



«اي بشر آيا خيال مي‏كني كه به ظاهر جِسم كوچكي هستي، در صورتي كه در وجود تو جهاني پر از رمز و راز نهفته است».

«تو يك كتاب آشكاري هستي كه هر يك از حروف و كلمات آن كتاب آشكار كننده نهان خلقت بزرگ است».

واقعا انسان چه مخلوق عجيبي است كه ابعاد گوناگون آن هنوز براي بشر ناشناخته است. چنانكه علي عليه‏السلام مي‏فرمايد: «مَن عرفَ نَفسَهُ فَقد عرف رَبِّهُ» : هركس خودش را بشناسد، خداي خود را شناخته است».

انساني كه كرات مختلف و درياها و خشكي‏ها را تسخير كرده و با پيشرفت سريع علمي خود، دنيا را مانند يك دهكده كوچك قرار داده، و در يك زمان خيلي كوتاه از تمام گيتي باخبر مي‏شود و اطلاعات علمي خود را در اختيار ديگران مي‏گذارد و اطلاعات ديگران را بلافاصله دريافت مي‏كند؛ چگونه از خاكي آفريده مي‏شود كه يك مادّه بي‏حركت و خاموش است؟ چه نيروئي غير از خالق توانا مي‏تواند از خاك تيره، انسان متمدن و سراسر نور و لطافت و زيبائي بيافريند و هوش و ذكاوتي به او عطا كند كه دنيا را به استخدام خود درآورد؟

آيه‏ي ياد شده به دو نمونه از قدرت خلاّقيت خداوند متعال اشاره مي‏كند:

1. آفرينش انسان از خاك ممكن است اشاره به خلقت اوليه انسان كه مخلوطي از آب و خاك، آن‏هم از انواع مختلف خاكهاي تيره، قرمز، سبز، سخت، نرم، خشن، ملايم و سخت و...باشد.

يا اشاره به نطفه و غذاي انسان است كه باز از خاك به صورت ميوه‏جات و سبزيجات و ... به دست مي‏آيد و با آن غذاها سلّول به وجود مي‏آيد و از آن سلولها نطفه ساخته مي‏شود و از نطفه؛ انسان.

دكتر«الكسيس كارل» مي‏گويد:

«عناصر تشكيل دهنده نطفه انسان ابتدا از فرآورده‏هاي خاكي مانند: آهن، مس، كلسيم، يد و ... تهيه مي‏شود كه زمين آنها را به صورت ميوه‏ها و سبزيها درمي‏آورد و گياهان در بدن دامها به لبنيات و گوشت تبديل مي‏شوند و بدن انسان با استفاده از آنها نطفه و اسپرم را مي‏سازد».

2. لفظ «إذا» در آيه «فجائيّه» است. و در مواردي به كار مي‏رود كه كاري يك مرتبه انجام گيرد يعني خداوند قدرت انتشار و توليد مثل به انسان عطا كرد و در مدت كوتاهي نسل بشر زياد شد. كه اگر زمينه توليد مثل و توالد و تناسل را در نهاد انسان قرار نمي‏داد، امكان نداشت نسل بشر رو به افزايش بگذارد.

آفرينش بي‏سابقه

مي‏دانيم كه هر سازنده و پديد آورنده‏اي ابزار و ماده اوليه مي‏خواهد اما خداوند متعال همه موجودات از جمله انسان را بدون سابقه و ابزار و ماده اوليه آفريد:

«...اِبتدعَ ما خلقَ بِلا مِثالٍ سَبَقَ و لا تَعَبٍ و لا نَصَبٍ و كُلّ صانِعِ شَي‏ءٍ فَمِنْ شَي‏ءٍ صَنَعَ و اللّهُ لا مِنْ شَي‏ءٍ صَنَعَ ما خَلَقَ...»

«... خدا هرچه آفريده، ابتكاري و بدون سابقه بوده، نقشه‏اي از پيش در ميان نبوده و رنج و تلاشي تحمل نكرده، هر سازنده‏اي مايه و موادّ اوليّه‏اي مي‏خواهد كه از آن چيزي بسازد؛ ولي خدا بي‏مايه و مواد اوليّه همه چيز را آفريد...».

خداوند متعال در مورد خلقت اوليّه انسان در آيات متعددي با لفظ «تراب» و «طين» تعبير آورده و بيان فرموده است كه انسان را ابتداءً از خاك آفريده است.

چنانكه در اين باره جريان حضرت عيسي عليه‏السلام را با آدم عليه‏السلام كه كاملاً مستقل، و از خاك به وجود آورده، مقايسه مي‏كند و مي‏فرمايد: «إِنَّ مَثَلَ عِيسي عِنْدَ اللّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُراب...». اين آيه تصريح دارد بر اين كه حضرت آدم عليه‏السلام مستقلاً از خاك گرفته شده زيرا كه قرآن براي آدم نه پدري قايل است و نه مادري. و تبدّل انسان از موجودات ديگر را نفي مي‏كند و مي‏فرمايد: «بَدأَ خَلْقَ الإِنْسانِ مِنْ طِين...» «خداوند انسان را ابتداءً از خاك آفريد». حالا خاك چه مراحلي را پشت‏سر گذاشته، در آيات متعدد متذكّر مي‏شود مانند: سوره‏هاي سجده:7 - مؤمنون: 12 - حجر: 26 - الرحمان: 14 كه حاكي از مراحل خاك، گِل و لاي، گِل خشكيده(مانند سفال)، گِل چسبنده و ....است.

آفرينش انسان از ديدگاه احاديث

اميرالمؤمنين علي عليه‏السلام در اين زمينه مي‏فرمايد:

«خداوند مقداري خاك از قسمتهاي سخت و نرم زمين، و خاكهاي مستعد، شيرين و شوره‏زار آن گرد آورد، و آب بر آن افزود تا گلي خالص و آماده شد، و با رطوبت، آن را بهم آميخت تا به صورت موجودي چسبناك درآمد و از آن صورتي داراي اعضاء و جوارح، پيوستگيها، گسستگيها آفريد، آن را جامد كرد تا محكم شود و صاف و محكم و خشك ساخت تا وقتي معلوم و سرانجامي معين. و آنگاه از روح خود در او دميد، و داراي افكاري قرار داد كه به وسيله آن در موجودات تصرف نمايد، به او جوارحي بخشيد كه به خدمتش پردازد و ابزاري عنايت كرد كه وي را به حركت درآورد، نيروي انديشه به او بخشيد كه حق را از باطل بشناسد، و همچنين ذائقه، شامّه و وسيله تشخيص رنگها و اجناس مختلف در اختيار او قرار داد و او را معجوني از رنگهاي گوناگون و مواد موافق و نيروهاي متضاد و اخلاط مختلف حرارت، برودت، رطوبت، يبوست، ناراحتي و شادماني ساخت.

«عبداللّه بن يزيد بن سلام» از پيامبر گرامي اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله در مورد آفرينش آدم و اين كه چرا «آدم» ناميده شد، پرسيد. پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله فرمودند:

براي اين كه از خاك و گرد و غبار روي آن آفريده شده است. گفت: آيا آدم از تمامي خاكها آفريده شد، يا از يك نوع از خاك؟ فرمود: بلكه از تمامي خاكها، زيرا كه اگر از يك نوع خاك آفريده شده بود، همديگر را نمي‏شناختند، و همه با يك قيافه آفريده مي‏شدند. گفت: آيا در دنيا مَثَلي براي انسانها هست؟ فرمود: خاك؛ چرا كه خاك انواع و اقسامي دارد: خاك سفيد، سبز، سرخ مايل به سفيدي، غبارآلود(سفيد كدر)، سرخ، صاف، سرد، شوره‏زار، خشن، نرم. لذا مردم هم مانند خاكها نرم، خشن، سفيد، زرد، سرخ، و .... به رنگ خاكهاآفريده شدند.

پس حيات و هستي، نشانه‏اي از قدرت بي‏چون و چراي الهي است و به هيچ‏وجه جنبه مادي ندارد.

/ 1