هدايت نظري و عملي قرآن - هدایت نظری و عملی قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هدایت نظری و عملی قرآن - نسخه متنی

احمد زمانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




هدايت نظري و عملي قرآن

نويسنده: احمد زماني

جان ديويد پورت: قرآن به اندازه‏اي از نقائص مبري است كه نيازمند كوچكترين اصلاح و تصحيح نمي‏باشد.«إنّ هذاالقرآن يهدي للتي هي أقوم و يبشرالمؤمنين الذين يعملون الصالحات، أنّ لهم أجراً كبيراً»(اسراء/9)

نزول قرآن در ماه مبارك رمضان به صورت دفعي(1) در شب قدر و در طول مدّت 23سال به صورت تدريجي(2)، دو هدايت را به دنبال داشت.

1 ـ هدايت نظري:

در اين هدايت مخاطبان و مستمعان چنان مجذوب آيات قرآن گرديده‏اند كه انديشه و هنر خويش را پرتوي از انوارالهي دانسته و خضوع و خشوعشان زبانزد خاص و عام گرديده است. «لبيدبن ربيعه» كه از مشهورترين شعراي عصر جاهليت بودـ تا جائي كه فرزدق به هنگام شنيدن اشعار او بالاترين خضوع را از خود نشان مي‏داد و به سجده مي‏افتد.ـ او نود سال از عمر خويش را گذرانده بود كه مشرّف به اسلام شد. او در پيشگاه پيامبر خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله وقتي آيات قرآن را شنيد، براي هميشه شعر گفتن را كنار گذاشت و فقط يك بيت را سرود.

الحمدللّه إذ لم يأتني، أجلي حتّي اكتسيتُ (لَبَسْتُ)من الإسلام سِرْبالاً ستايش خداي را كه مرگ مرا در كام نگرفت تا از آئين والاي اسلام لباسي پولادين بر تن نمودم.(3)

از او سئوال شد: چرا ديگر شعر نمي‏گويي؟ پاسخ داد: خواندن قرآن بالاترين لذت روحي و معنوي را براي من به وجود مي‏آورد كه مجالي براي اشتغال به سرودن شعر در من باقي نمي‏ماند. بعد هم هرگاه از او درخواست شعري مي‏شد. او آيات قرآن را تلاوت مي‏كرد و مي‏گفت: أبدلني اللّهُ هذه في الاسلام مكان الشعر؛ خداوند منان اين آيات را به جاي آن شعرها به من عنايد كرده است.(4)

جان ديويد پورت: قرآن به اندازه‏اي از نقائص مبري است كه نيازمند كوچكترين اصلاح و تصحيح نمي‏باشد و ممكن است از ابتداء تا انتهاء آن خوانده شود و كمترين خستگي و ملامت احساس نشود.(5)

كارلايل؛ مورخ و انديشمند انگليسي: اگر يكبار به اين كتاب مقدس «قرآن مجيد» نظر افكنيم، حقائق برجسته و حضايص اسرار وجود طوري در مضامين و جوهره آن پرورش يافته كه عظمت و حقيقت قرآن نمايان مي‏گردد و اين مزيت در هيچ كتاب سياسي و اقتصادي و... پيدا نمي‏شود. قرآن تمام فضائلي را كه موجد تكامل و سعادت بشري است، دربرداشته است.(6)

مخاطبان هدايت نظري

آناني كه عنايت خداوند شامل حالشان گرديده و سبب شده هدايت نظري قرآن انديشه آنان را در دست بگيرد و به استوارترين راه هدايت شوند. مي‏توان به سه دسته تقسيم كرد:

الف ـ گروه اول: كساني كه فصاحت وبلاغت كتاب مبين هنرهاي آنان را تحت الشعاع قرار داده، زيبائي كلام، تناسب صدر و ذيل سوره‏ها و آيات و به هم پيوستگي تك تك واژه‏ها اعجاب آنان را برانگيخته و به كلام خالق خويش مبارك باد گفته‏اند. اصمعي آن بزرگ مرد أدبِ عرب، هنگامي كه در صحراي حجاز رباعي دلنشين آن زن باديه‏نشين را شنيد(7) رو به او كرد و از روي تعجب گفت: قاتلك الله...چه اشعار و رباعي زيبا و چه سجع و نظم به يادماندني؟! پاسخ داد: تو چرا قرآن نمي‏خواني كه نظم و نثرش ما را نيز به شگفت در آورده است. اصمعي گفت: چه طور؟ مگر تو چيزي از آن را خوانده‏اي؟ پاسخ داد: بلي،« عند ما نزل القرآن علي محمّد صلي‏الله‏عليه‏و‏آله أذهب عنا الفصاحة والبلاغة؛» به هنگام نزول قرآن بر پيامبرخدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله محمدبن عبدالله صلي‏الله‏عليه‏و‏آله اشعار نغز و زيباي عرب تحت الشعاع قرار گرفت. (و معلقّات سبع(اشعار هفتگانه) كه بر ديوار كعبه آويز بود، خود آن را برداشت). سپس آيه شريفه ذيل را قرائت كرد:

«و أحينا إلي أمِّ موسي أن أرضعيه فإذا خِفْتِ عليه فألقيه في اليمِّ و لاتخافي و لا تحزني انّارادّوه إليك و جاعلوه من المرسلين؛» الهام كرديم به مادر موسي(علي نبيّنا و آله و عليه السلام): فرزند خردسالت را شيرده و چنانچه بر جان موسي از ناحيه فرعون و مأمورانش ترسيدي، او را در دريا بينداز لكن به خود ترس راه مده و محزون نشو، همانا ما او را به تو برمي‏گردانيم و او را از جمله پيامبران خويش قرار خواهيم داد.(8)

اصمعي پرسيد: مگر چه چيزي سبب اعجاب و شگفت تو شده و چنين خودباختگي را از خود نشان مي‏دهي؟ پاسخ داد: در اين آيه كوتاه خداوند سبحان با برترين شيوه و زيباترين چينش، دو خبر و دو بشارت و دو امر و دو نهي در كنار يكديگر آورده است كه اين فقط كار خدا است و غير او قادر به چنين سخن گفتني نيست.(9)

همانند داستان فوق، درباره بسياري از آيات قرآن نقل شده و بعضي مفسران به آنها اشاره كردند. اكثر دانشمندان أهل فصاحت و بلاغت همانند علامه تفتازاني گفته‏اند: آيه شريفه؛«ولكم في القصاص حياة يا أولي الألباب»(10)؛ براي شما (انسان‏هاي متعهد) در حكم قصاص معناي واقعي زندگي نهفته است. كوتاهي و ايجاز آيه فوق از معجزات فصاحتي قرآن است زيرا اگر همه أهل فن جمع شوند و بخواهند جمله‏اي كه مُفهِم آيه فوق بشود و از جهت كوتاهي جمله و زيبائي هيئت همانند آن باشد، محال است و بارها آنان آزمايش كردند لكن سرافكنده شدند(11) كه در بحث «ايجاز و اطناب» آن را مورد بررسي قرار داده‏اند.

پرده‏برداري از اسرار خلقت انسان و جهان، آن هم در روزگاري كه بشر با علم و دانش بيگانه بود، مطلبي است كه هر انديشمندي را به تأمل وا مي‏دارد.

در مباحث قرآني فوق، مي‏توان به كتابهاي
ذيل مراجعه كرد:

1ـ الإعجاز البياني (2جلد) مؤلفة: الدكتوره عائشه بنت الشاطي

2ـ تفسير الكشاف (4جلد) مؤلف: جارالله زمخشري

3ـ تفسير التحرير و التنوير (30جلد) مؤلف: شيخ محمد طاهربن عاشور

ب ـ گروه دوم: كساني كه مجذوب ابعاد معنوي و باطني آيات قرآن و كلمات الهي آن شده‏اند و با شنيدن يك آيه، خود و صدها نفر همراه متحول گرديده‏اند. مثلاً عموي فرزدق شاعر (صَعْصَعَةِ بْن مُعاوِيَة) وقتي كنار درب مسجد پيامبر ايستاده بود، از آن حضرت درخواست پند و اندرز نمود و جمله‏اي از كتاب خدا را طلب‏كرد. رسول‏خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله آيه شريفه‏ذيل را قرائت كرد:

«فَمَن يعمل مثقال ذرة خيراً يَرَهُ وَ من يعمل مثقال ذرّةٍ شراً يَرَهُ»؛(12) در روز قيامت هر كس به قدر ذرّه‏اي كار نيك كرده باشد، خود پاداش آن را خواهد ديد و هر كس ذرّه‏اي كار زشت مرتكب شده باشد آن و كيفرش را نيز خواهد ديد.

صَعْصَعه تا آيه فوق را شنيد، فرياد برآورد: كفايت مي‏كند مرا، متحّول گرديدم، نيازي نيست آيه ديگري از قرآن بشنوم.(13) او رفت بعد صدها نفر از قبيله‏اش با فاصله‏اي كوتاه به بركت آيه فوق، آئين اسلام را پذيرفتند.

عليبن‏ابي‏طالب عليه‏السلام فرمود: هي أحكم آية في القرآن؛ آيه فوق محكم‏ترين و مؤثرترين آيات قرآن است(14).

رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله آيه «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ..».را «جامِعه» ناميد(15).

همانند صعصعه هزاران نفر ديگر توسط يك يا چند آيه، متحول گرديدند كه روحانيت والاي قرآن اينان را دگرگون نموده و براي هميشه ضلالت و گمراهي را رها كردند.

«فضيل بن عياض» كه راهزني و سرقت شيوه ديرينه او گشته بود، آنگاه كه آيه: «ألم يأن للذين آمنوا أن تخشع قلوبهم لذكرالله و ما نزل من الحق...»(16)

«آيا زمان آن نرسيده كه مؤمنان (به ظاهر مسلمان) با باطن خويش دلهايشان را به ياد

خدا خاشع و تسليم گردانند و در برابر آنچه از حق نازل شده، خاضع گردند...؟»

فضيل با توبه حقيقي خود زبانزد خاص و عام گرديد و از افراد مورد اعتماد امام ششم جعفربن‏محمد عليه‏السلام شد و رواياتي هم از آن حضرت نقل كرد و در آخر عمر، از كبوتران هميشگي حرم مكّي گرديد و لقب «جارُالله» را براي او شهرت گرفت. وي در روز عاشورا به زندگي خويش پايان داد و در جوار رحمت حضرت حق براي هميشه جاي گرفت.(17)

ج ـ گروه سوم: قاريان و انديشمنداني هستند كه ابعاد علمي قرآن آنان را تحت تأثير قرار داده و در ديدگاه علمي خويش در برابر قرآن مجيد بالاترين تواضع را از خود نشان داده‏اند. زيرا پرده‏برداري از اسرار خلقت انسان و جهان، آن هم در روزگاري كه بشر با علم و دانش بيگانه بود، مطلبي است كه هر انديشمندي را به تأمل وا مي‏دارد. حال به بعضي از اظهار نظرهاي ـ اين گروه حتي غير مسلمان ـ توجه فرمائيد.

«گوته» دانشمند و شاعر آلماني مي‏گويد:

ساليان درازي كشيشان از خدا بي‏خبر، ما را از پي بردن به حقايق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن، دور نگه داشتند... اين كتاب توصيف ناپذيرعالم را به خود جلب نموده و تأثير عميقي درعلم و دانش جهان داشته است، و سرانجام محور افكار جهاني مي‏گردد.(18)

«ژول لابوم»؛ انديشمند فرانسوي نوشته است:

دانش و علم براي جهانيان از سوي مسلمانان بدست آمد و مسلمين علوم را از قرآني كه درياي دانش است، گرفته‏اند و نهرها براي جهان بشريت جاري ساخته‏اند.(19)

جاي بسي خوشحالي است كه علماي تفسير هم از اين ديدگاه به قرآن به صورت ژرف و عميق نگاه كرده‏اند و تفاسير ارزشمندي را نگاشته‏اند. در ميان تفاسير فارسي مي‏توان «تفسيرنمونه»(20) (الأمثل) را نام برد و در ميان تفاسير عربي «الجواهر في تفسير القرآن»(21) مرجع قرار داد؛ گرچه تفاسيري ديگري هم نوشته شده و تك نگاريهائي در معرض قرار گرفته‏است.

منابع:

أسدالغاية,ابن اثير,جلد =4,صفحه =514

كتاب الأغاني,صفهاني,جلد =15,صفحه =247

الأعلام,خيرالدين الزركلي,جلد =5,صفحه =240

تفسير نمونه,جلد =1,صفحه =137

عذر تقصير به پيشگاه محمد(ص) و قرآن,صفحه =91

تفسير التحرير و التنوير، شيخ محمد الطاهر بن عاشور,جلد =20,صفحه =74

تفسير الجامع الأحكام القرآن,قرطبي,جلد =13,صفحه =254

الميزان,علّامه طباطبائي(ره),جلد =1,صفحه =434

لدرالمنثور,السيوطي,جلد =8,صفحه =595

الصافي,ملامحسين فيض كاشاني,جلد =5,صفحه =395

سفينة‏البحار,جلد =2,صفحه =392

روح‏البيان,بورسوي,جلد =9,صفحه =365


1ـ نزول دفعي: فرود آمدن تمام آيات قرآن در شب قدر بر قلب مبارك رسول خدا(ص) است.

2ـ نزول تدريجي: نازل شدن آيات و سوره‏ها در مكّه و مدينه بر اساس نيازمندي‏ها و مناسبت‏هاي زماني و مكاني كه در طول رسالت پيامبرخدا(ص) انجام شد.

3ـ أسدالغاية، ابن اثير، ج4، ص514.

4ـ كتاب الأغاني، اصفهاني، ج15، ص247؛ الأعلام، خيرالدين الزركلي، ج 5، ص 240.

5ـ عذر تقصير به پيشگاه محمد(ص) و قرآن،ص91.

6ـ مقدمه‏كتاب سازمانهاي تمدن امپراطوري اسلام.




  • 7ـ استغفراللّه لذنبي كلّه
    مثل‏الغزال‏ناعماًفي‏دلّه
    انتصف‏الليلُ ولم‏أصّلِّه



  • قبّلت انساناً بغير حلّه
    انتصف‏الليلُ ولم‏أصّلِّه
    انتصف‏الليلُ ولم‏أصّلِّه



8ـ قصص؛ آيه7.

9ـ تفسير التحرير و التنوير، شيخ محمد الطاهر بن عاشور، ج20، ص74، تفسير الجامع الأحكام القرآن، قرطبي، ج13، ص254.

10ـ بقره، 179.

11ـ الميزان، علّامه طباطبائي(ره)، ج1، ص434؛ مختصرالمعاني، علامه تفتازاني، بحث «ايجاز و اطناب»

12ـ زلزال، 7 و 8.

13ـ الدرالمنثور، السيوطي، ج8، ص595.

14 و 15ـ الصافي، ملامحسين فيض كاشاني، ج5، ص395.

16ـ حديد، 16.

17ـ سفينة‏البحار، ج2، ص392، روح‏البيان، بورسوي، ج9، ص365؛ در موضوع فوق مي‏توان به بيان‏السعادة(4جلد) مرحوم گنابادي، مراجعه كرد.

18ـ عذر تقصير به پيشگاه محمد و قرآن، جان ديويد پورت.

19ـ تفسير نمونه، ج1، ص137، به نقل از قرآن بر فراز اعصار.

20ـ تفسير نمونه، جمعي از فضلاء، زير نظر آيت‏اللّه ناصر مكارم شيرازي؛ در 26 جلد تدوين شده است.

21 ـ الجواهر في‏تفسيرالقرآن، طنطاوي؛ مؤلف آن را در چهارده جلد تدوين كرده و بيشتر به مسائل علمي قرآن پرداخته است.

/ 1