ویژگی های مبلغ از دیدگاه قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ویژگی های مبلغ از دیدگاه قرآن - نسخه متنی

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ويژگي‏هاي مبلِّغ از ديدگاه قرآن

آية‏الله ناصر مكارم شيرازي

مقاله حاضر برگرفته از فرمايشات معظّم له در نشستي با گروهي از طلاب و فضلا حوزه علميه است كه پس از تلخيص و ويرايش تقديم خوانندگان گرامي شده است.

اعوذبالله من‏الشيطان‏الرجيم

«يا أيهاالنبيُّ إنّا ارسلناك شاهدا و مبشرا وَ نَذيرا* وَداعِيا الي الله بإذْنِه وَسِراجا مُنيرا* وَ بَشِّرِالمؤمنينَ بِاَنَّ لَهُم مِنَ‏اللّه فضلاً كبيرا»1.

در جلد ششم كتاب درالمنثور2 سيوطي كه از تفاسير معروف روايي عامه است، روايتي از ابن‏عباس درباره اين آيات آمده است3.

«قد كان رسول‏الله اَمَرَ عليًّا و معاذا أن يسيرا الي اليَمَن»

زماني كه پيغمبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله علي عليه‏السلام و معاذ را مأموريت داد كه براي تبليغ به سوي يمن بروند. (يَمَن كشوري بود كه مردمش آمادگي خوبي براي پذيرش اسلام داشتند، لذا پيغمبر اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله اهميّت زيادي به آن كشور كه از مراكز بزرگ تمدن كهن بشر در دنيا بود، مي‏داد).

فقال: انطلقا، فبشّراولاتنفّرا، و بشّرا و لاتعسرا، فإِنَّهُ قد انزل‏الله عليّ «ياايهاالنبي إنّا ارسلناك شاهدا و مبشّرا و نذيرا* و داعيا الي الله باذنه و سراجا منيرا* و بشِّرالمؤمنين بأَنَّ لهم من‏الله فضلاً كبيرا»4

شما براي تبليغ به يمن سفر كنيد، توجه داشته باشيد، بايد مردم را بشارت دهيد، جاذبه داشته باشيد، دافعه نداشته باشيد و كار را بر مردم مشكل نكنيد.

اين آيات پنج صفت براي پيامبر به عنوان صفات مبلِّغ بيان كرده است. اين صفات را پيامبر در بالاترين مرتبه داراست و مبلّغان ديگر در حد توان و قابليّت‏شان.

مي‏فرمايد: «اِنّا ارسلناك شاهدا»؛ ما تو را شاهد قرار داديم. شاهد از شهود است. حال شهود پيامبر به اعمال اُمّت چگونه است؟

يك قسم از شهود پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله ، شهود و نظارت ظاهري بود، ايشان مواظب رفتار و اعمال مردم بود و هرگاه تخلفي را مشاهده مي‏كرد تذكر مي‏داد، قسم ديگر، شهود اعمال است، اعمال بر پيغمبر اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله عرضه مي‏شود، چه اين اعمال در خفا ياآشكار انجام شده باشد.

پس يكي از صفات مبلّغ، شاهد و مراقب بودن است، مبلغ بايد در منطقه تبليغي خود مراقب گناهان و انحرافاتي كه احيانا وجود دارد، باشد و تذكر دهد. هم‏چنين براي رفع كمبودها و نارسايي‏ها، چاره انديشي كند.

حوزه علميه قم نيز به عنوان مركزي كه تبليغ و ترويج احكام دين را برعهده دارد، بايد به وضع فرهنگي جامعه مراقبت كند و ناهنجاري‏هايي كه الآن پيدا شده را مرتفع كند.

خوشبختانه معارف ديني با بحث‏هاي منطقي و عقل پسند و دنياپسند بيان شده است، بنابراين بايد كل حوزه علميه از مراجع گرفته تا طبقات ديگر در اجتماع حضور داشته باشند.

«و مبشرا»؛ مردم را بشارت دهيد و آن‏ها را تشويق كنيد، جاذبه داشته باشيد، آن‏ها را به طرف خودتان بكشيد.

فبشِّرا و لاتُنَفِّرا؛ نبايد سخن و عمل و رفتار و خُلق و برخورد مبلغ باعث تنفر و فرار مردم شود. روحاني بايد محبوب و پناه‏گاه و حلاّل مشكلات مردم باشد، در عين حال بدون آن‏كه نفرت ايجاد كند، نذير هم باشد. مثل يك طبيب دلسوز، مردم را اميدوار كند. بيشترين درمان روحيه دادن به بيمار است، طبيب، اوّل به بيمارش اميد مي‏دهد، آن‏گاه مي‏گويد، اگر مراقبت نكني بيماري تو شدّت مي‏گيرد.

«و داعيا الي اللّه باذنه»؛ همه كوشش‏ها بايد منتهي به دعوت الي‏الله باشد، گفتار و عمل و ذكر مصيبت‏ها همه بايد دعوت الي‏الله باشد. از روي حساب دعوت به سوي خدا كنيم و در مسير مسايل واقعي حركت كنيم.

«و سراجا منيرا»؛ انسان بايد سراج منير باشد. پيغمبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله سراج منير است. روحاني نيز كه مشي او در زندگي، طريق پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله است، بايد اخلاقش و زندگي‏اش و رفتارش و خانواده و بچه‏هايي كه تربيت كرده همه اين‏ها به گونه‏اي باشد كه در مقام مواجهه، مخاطب از مشاهده وضع روحاني، به سوي خدا سوق پيدا كند.

شما اگر در شب تاريك، در بياباني چراغي را روشن كنيد، همه موجودات زنده آن محيط جذب آن چراغ مي‏شوند. نور رمز حيات و زندگي است، اگر چراغي نباشد همه پراكنده مي‏شوند.

در آيه بعد هم مي‏گويد: «وَ بَشِّرِالمؤمنين»؛ از بشارت شروع شد و با بشارت هم ختم مي‏شود. دين بايد با محبّت و عاطفه و رحمت در ميان مردم بروز كند، نه با خشونت. كاري نكنيم كه ما را متهم به خشونت كنند.

قرآن يك‏صدو چهارده سوره دارد، يك‏صدو سيزده سوره آن با «بسم‏الله‏الرحمان‏الرحيم» شروع مي‏شود. اساس، «الرحمان» و «الرحيم» است. پايه اصلي دين محبّت است. اگر از طريق محبّت، دوستي و عاطفه، به ويژه در برخورد با جوانان كه علاقه‏مند به محبت‏اند درآييم، در دعوت مان موفق خواهيم بود.

برادران عزيز شما كه به تبليغ مي‏رويد بايد بيشتر توجه‏تان به جوانان باشد.

الآن اكثريت جامعه ما را جوانان تشكيل مي‏دهند. جوانان به هر سمتي بروند انقلاب كشور هم به همان سمت مي‏رود. امروز تمام همّت دشمن اين است كه اين جوانان را از ما بگيرند و مي‏خواهند آنان را به سمت و سويي غير از اسلام بكشانند.

سال امام، انتخابي هدفدار و ضروري

يكي از انتخاب‏هاي بسيار حساب شده‏اي كه رهبر بزرگوار انقلاب در اين اواخر داشتند، نام‏گذاري سال جاري به نام مرحوم امام قدس‏سره بود. علت اين تصميم آن است كه با گذشت بيست سال از انقلاب جواناني كه امروز بيست ساله‏اند و حتي جوانان بالاتر از بيست سال، دوران انقلاب را درك نكرده‏اند، نه امام را شخصا شناخته‏اند و نه در انقلاب حضور داشته‏اند و نه مستقيما با ارزش‏هاي والاي آن مواجه شده‏اند. امسال را سال امام قدس‏سره ناميدن، بهانه‏اي است براي آشنايي بيشتر نسل جوان (كه سرنوشت ساز امروز جامعه است) با ارزش‏هاي انقلاب. جوانان ما در اين سال بايد حال و هواي آن‏هايي را پيدا كنند كه چهل ساله هستند و دوران كوران انقلاب را كاملاً درك كرده‏اند. بايد جوان‏ها را با ارزش‏هاي انقلاب و ارزش‏هاي اسلام و صفات و خط امام آشنا كرد و در يك كلام نبايد بگذاريم جوانان ما طعمه دشمن شوند.

نبايد بگذاريم تهاجم فرهنگي مانند يك طوفان جوانان را بردارد و با خود ببرد، به ويژه در اين دنيايي كه ابزار تبليغاتي خطرناكي وجود دارد كه حصاري براي آن نيست. نمونه‏اي را ياد آوري كنم؛ يكي دو روز قبل جواني از خوزستان تلفن زده و مي‏گفت؛ در اين استان پانزده كانال تلويزيون بيگانه را مي‏توان دريافت كرد. حال در تهران توانستيم جلوي ماهواره را بگيريم، امّا آن‏جا احتياج به ماهواره ندارد.

بايد پايه‏هاي ايمان را در وجود اين جوانان محكم كرد. بايد جاذبه اخلاقي و منطق گويا و موفق مبلّغان آنان را جذب كند.

اگر پايه‏هاي ايمان در وجود جوانان محكم شد، تهاجم فرهنگي كاري از پيش نمي‏برد، حتي اگر در ناسالم‏ترين محيط قرار گيرند.

من در ميان بعض آشنايان افرادي را سراغ دارم كه در آمريكا تحصيل كرده‏اند و بعد از ده يا بيست سال كه به ايران آمده‏اند، خوشبختانه از روز اوّل متديّن‏تر هستند. بچه‏اي كه در آمريكا و در آن محيط مملو از تباهي پرورش يافته، مي‏خواهد پس از اتمام تحصيلات دانشگاهي وارد حوزه علميه شود، اين به بركت تقويت پايه‏هاي ايمان است.

در تبليغات بايد توجه خاصّي به مسائل جوانان داشت و با زبان آنان آشنا بود. آشنايي با زبان آن‏ها، يعني آشنايي با الفباي فكري و طرز فكر آن‏ها. تنها در اين صورت است كه مي‏توانيم جوانان را جذب كنيم.

به هر حال ما در شرايط سختي قرار داريم و همه چشم‏ها به حوزه علميه قم دوخته شده است. مبلّغان و علما بايد مصداق «العالم بزمانه لاتهجم عليه اللوابس5»باشند و بدانند در دنيا چه خبر است. عالم به زمان و شرائط باشند و منطق مكتب‏هاي مختلف را بدانند و جواب‏هاي آن‏ها را آماده داشته باشند.


1. احزاب (33): 45-47 .

2. معروف‏ترين تفاسير روايي شيعه برهان و نورالثقلين و معروف‏ترين تفسير روايي اهل سنّت درالمنثور از سيوطي است.

3. درالمنثور، ج6، ص 624.

4. احزاب (33): 45-47 .

5. بحارالانوار، ج78، ص 169.



/ 1