برعكس نيروى جاذبه، ايمان و شيوه رفتار امام در امر به معروف عملى سبب شد كه «حر» را كه نامزد امارت بود وادار به توبه كرد و در زمره «التائبون العابدون الحامدون السائحون الراكعون الساجدون الآمرون بالمعروف و الناهون عن المنكر» (توبه/112) قرار گرفت [و در بروز حال توبه و توجه تام به خدا و اولياى او و قطع علاقه دنيوى عاقبتبخير شد و سرمشق ديگران گرديد وى پس از توبه با اجازه امام در مقابل مردم ايستاد و گفت: شما همان كسانى هستيد كه وسيله نامه به وى وعده يارى داديد، پيمان شكنى آنان را زشت و ننگين شمرد و پس از اتمام حجتها جنگيد تا به شهادت رسيد و اين چنين مورد تفقد حضرت اباعبداللهعليهالسلام واقع شد] «ونعم الحر حر بنى رياح» «اين حر رياحى چه حر خوبى است.» [36]قدردانى و ارجنهادن به عمل شايسته مؤمنى كه براى حاكميت فرمان اساسى «امر به معروف و نهى از منكر» تا پاى جان مىايستد خودش امر به معروف است و موجب مىگردد كه ديگران نيز به انجام امور شايسته راغب گردند. از جمله كسانى كه حسينعليهالسلام خود را به بالين آنان رسانيد ابوالفضل العباس بود وى يادگار شجاعت اميرالمؤمنينعليهالسلام است و مورد علاقه شديد ابىعبداللهعليهالسلام كه عبارتهاى عباس جانم، بنفسى انت (اى جان من به قربان تو) نشانگر درجه محبت اوست. عباسعليهالسلام در آن هنگام كه سرگرم پيكار است; برادر به حال انتظار ايستاده است كه ناگهان فرياد مردانه ابالفضل را شنيد. خود را به بالين او رسانيد از ديدن پيكر قطعهقطعه شده عباس و كشتار بىرحمانه يزيديان به قدرى منقلب گرديد كه «چهره حسينعليهالسلام شكسته شد (بان الانكسار فى وجه الحسين) از ميان كسانى كه حسين خود را به بالينشان رسانيد هيچكدام وضعى دلخراشتر و جانسوزتر از ابالفضل العباسعليهالسلام نداشت.» [37]هنگامى كه فرزندان و اصحاب امام وظيفه خود را انجام دادند و دعوت حق را پاسخ گفتند و به درجه والاى شهادت رسيدند. امام در حالى كه ارواح پاك آنان را مورد خطاب قرار داد پيروزى معنوى سپاه اسلام را به آنان نويد داد و نفرت و انزجار دايمى جهانيان را يادآور گرديد: «اى ارواح پاك برخيزيد، ستمگران و ناكسان را بنگريد كه چگونه در عين غلبه متلاشى و مغلوب گشتهاند و براى هميشه شكستخوردهاند و براى ابد منفور گشتهاند.» [38]ظاهرا از اصحاب و فرزندان امام بجز حضرت سجادعليهالسلام كه در بيمارى به سر مىبرد، كسى باقى نماند لذا خود حسينعليهالسلام آماده رفتن به قربانگاه شد «حضرت اباعبداللهعليهالسلام در دقيقههاى آخر زندگانى خود آنان را از چنين پايانى بيم داد: «به خدا اگر مرا كشتيد به جان يكديگر مىافتيد و خون يكديگر را مىريزيد اما خدا به اين كيفر بر شما بسنده نخواهد كرد، عذابى سختبراى شما آماده خواهد ساخت.» [39]امام به خاطر پاسدارى از حريم مقدس اسلام و ارزشهاى گرانبهاى آن در هيچ شرايطى جزع و بىتابى نكرد و تسليم قدرتطلبان و زورگويان جائر نشد و كشته شدن و اسارت خاندان را به جان خريد و به عهد خود وفا كرد و شهادت را عاشقانه پذيرا شد و به سوى محبوب شتافت. حسينعليهالسلام با شهادت خود از يكسو راه مبارزه با بيدادگرى، فساد و ناجوانمردى ... را نشان داد و از سوى ديگر با خصلتهاى عاليه انسانى راه وصول به كمال و تقرب به حق را آموخت و پرچم حقانيت و عظمت تشيع را به خواهرش زينب كبرىعليهاالسلام سپرد.