زينبعليهاالسلام كاروانسالار است. وى نمونه اعلا و الگوى تمامعيارى از چگونگى حركت انسان به سوى كمال است و پس از برادر مسؤوليت ادامه نهضت پرخروش حسين را برعهده دارد، پرستارى از حجتخدا، امام زينالعابدينعليهالسلام نيز با اوست. هنگامى كه اهلبيت را در بدترين و نامناسبترين شرايط به كوفه مىآورند در مدخل كوفه زينبعليهاالسلام دختر با فضيلت على و فاطمه مىدرخشد. وى در حالى كه شجاعت و عفت و پاكى زنانگى درهم آميخته بود ضمن القاى خطابهاى براى اهل كوفه تلخكامى و غم و اندوه دايمى را مىطلبد (نفرين مىكند) و آنان را متوجه اين واقعيت مىكند كه چگونه تحتتاثير نفس پرفريب قرار گرفتند و بازيچه اميال جنايتكارى شدند و ننگ كشتن فرزند پيغمبر را بر دوش كشيدند و براى هميشه به عذاب الهى گرفتار شدند. زينبعليهاالسلام خطابه خود را بدينگونه آغاز مىكند: «هرگز اشكهاى شما نايستد و شيونتان آرام نگيرد... ننگ كشتن نواده خاتم پيغمبران و سالار فرستادگان را چگونه مىتوانيد بشوييد؟» [40] آرى اسراى دودمان رسول اكرمصلى الله عليه وآله با تبليغات سوء عمال يزيد به عنوان خارجى به كوفه وارد شدند اما «آنها هرگز به صورت يك جمعيتشكستخورده درنيامدند و دنبال همان هدف حسينى بودند.» [41]زينبعليهاالسلام بانوى خردمند بنىهاشم با تكيه به نيروى معنوى و عظمت روحىاش ترسى به خود راه نداد و با كمال شجاعت كوفيان عهدشكن و ابنزياد پليد بىرحم سركش و يزيد مقتدر مستبد تبهكار را رسوا كرد.
رسالت امام سجادعليهالسلام
امام زينالعابدينعليهالسلام در نابسامانترين دوره امامت ائمه اطهارعليهمالسلام مىزيست. پس از واقعه عاشورا و آغاز خلافتش همراه اسرا به اسيرى برده شد. در مدخل كوفه زينبعليهاالسلام خطبهاى ايراد فرمود كه به بيدارى و آگاهى اهل كوفه و كارگزاران يزيد انجاميد و موجب تاثر، سرافكندگى و پشيمانى آنان گرديد و زمينه درخشش امام چهارمعليهالسلام را در مسجد شام فراهم ساخت وى در حضور يزيدبن معاويه با سخنرانى خود درباره تصحيح فرهنگ سياسى جامعه و تبيين اسلام و رهبر اسلامى و پيشواى قرآنى موضع خود را تشريح كرد. امام در مدت سىوچهار سال امامتخود مسائل مختلف مربوط به جامعه را در قالب صحيفه سجاديه نشر داد و خاطرات عاشورا را زنده كرد. امام از موضع حق حراست نمود و در مراقبتبر جريانهاى داخلى جامعه اسلامى همت گماشت و به پرورش فرزندى كه پس از وى به امر خدا امام خواهد بود توجه داشت و «از تربيت فرزند ديگر خويش زيدبن على بن الحسينعليهالسلام كه به عنوان پرچمدار انقلاب خونين ديگر زيرنظر امام خود بايد بپاخيزند تا تبلور عاشورا كاستن نگيرد غافل نبود.» [42]حادثه عاشورا و نهضت امام حسين بسان خورشيدى سرچشمه فيضبخشى در عرصهها و سطوح مختلف براى آزادگان بويژه شيعيان گرديد خون «مطهر حسينعليهالسلام و يارانش بر زمين ريخت، اما از آن خون درخت آزادى و آزادگى روييد... و اين نهضتسرچشمه صدها نهضت ديگر شد كه در تاريخ اسلام پديد آمد مانند نهضت توابين، مختار ثقفى، زيدبن حسن، شهداى فخ... و تا هم اكنون نيز هر نهضتى كه عليه ستم و تباهى و روشهاى بيدارگرانه در دنياى اسلام و شيعه پامىگيرد.» [43]و نهضتى كه از سال 42 به لطف و عنايات حق و زعامتحضرت آيتالعظمى امام خمينىقدس سره پىريزى شد و در سال1357 به انقلاب شكوهمند اسلامى پيوند خورد و هم اكنون حلاوت ثمرات آن را به جان مىچشيم نيز از بركات نهضت عاشوراى حسينى است. بر ما است كه از سيدالشهداعليهالسلام و اصحاب باوفايش الگو گيريم و در حفظ و حراست ارزشهاى معنوى و منشهاى آسمانى و حقايق بسيارى كه در عاشورا درخشيدند بكوشيم و اين راه را به پايان برسانيم.