اسوه تقوا - اسوه تقوا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسوه تقوا - نسخه متنی

علی مختاری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
ه

علوم حديث_شماره 27‍،بهار1382

اسوه تقوا

بررسى روايات اخلاقى ـ اجتماعى حضرت عبدالعظيم حسنى(ع)

على مختارى

از اساسى ترين توصيه هاى قرآن كريم، سفارش به تقوا و تهذيب بوده، و آيات فراوانى در اين باره نازل شده است؛ گاه يك آيه، دو بار بر تقوا تأكيد دارد.[1]

مكتب انسان ساز انبيا(ع) اين امتياز را دارد كه به كلى گويى نمى پردازد، بلكه اسوه هاى عينى و نمونه هاى خودساخته اى را ارائه مى دهد؛ چنان كه با بسيارى از چهره هاى خودساخته و شاخص در قصه هاى قرآن كريم آشنا مى شويم.

سيد الكريم عبدالعظيم حسنى، نمونه زيبايى از اسوه هاى علم و عمل در اين مكتب توحيدى است. با تأسف بسيار بايد گفت كه در عصر او و دوران پس از او شرايطى فراهم نشد تا فضايل امثال ايشان ثبت گردد. از اين رو ،بسيارى از مكارم عالى اخلاقى اين سيد كريم، از حافظه تاريخ محو شده، لذا اكنون ناگزيريم به اشارات تذكره نويسان بسنده كنيم و يا با بهره گيرى از روايات مسندش، دغدغه هاى علمى و عملى و سمت و سوى سيره اخلاقى اش را بررسى كنيم. اى كاش شرايط و زمينه هاى كنونى، چند قرن پيش تر پديد آمده بود!

در عظمت خُلق عظيم و قلب سليمِ اين سيد كريم همين بس كه امامان معصوم معاصرش و تمامى تذكره نويسان، او را ستوده اند و تاريخ نگارانِ دوست و دشمن حتى يك مورد انحراف و اعوجاج و يك نقطه سياه در زندگانى اش نيافته اند و در طول تاريخ، او را به جلالت قدر ستوده اند.

ابو حمّاد رازى گويد:

در شهر سامرا به محضر امام هادى(ع) رسيدم و از احكام و مسائل حلال و حرام پرسيدم. او مرا پاسخ گفت و به هنگام وداع فرمود: «اى حمّاد، اگر براى تو مشكلى در دين پيش آمد، از عبدالعظيم بن عبداللّه حسنى بپرس و سلامم را به او برسان».[2]

نيز شيخ صدوق(ره) آورده است:

مردى بر حضرت ابوالحسن، على بن محمد هادى(ع) وارد شد، حضرت پرسيد: «كجا بودى؟» گفت: به زيارت حسين(ع) رفته بودم. فرمودند: «اگر قبر عبدالعظيم را ـ كه نزد شماست زيارت مى كردى، چون كسى بودى كه قبر حسين(ع) را زيارت كرده است».[3]

عالمان رجالى و تذكره نويسان، همگى از او به تقوا و پارسايى ياد كرده اند.[4]

آنچه باعث توثيق و اعتمادِ اصحاب سير و سلوك به آيين اخلاقى حضرت عبدالعظيم مى گردد، اين امتياز اوست كه شهد معرفت و حكمت را از زلال ترين سرچشمه آن نوشيده است. چه افتخارى بالاتر از اين كه اين شخصيت، هم در اوج شرافت نسبى و هم دست پرورده امامان معصوم معاصر خويش است.

حضرت امام اميرالمؤمنين(ع) با مباهات به معاويه مى نويسد:

إنّا صنائع ربّنا و الناس بَعدُ صنائع لنا؛[5] ما دست پرورده پروردگارمان هستيم و در مرحله بعد، مردمِ مؤمن، دست پرورده مكتب ما هستند.

او با تمسك به عروة الوثقى هاى وادى اخلاق، از اعوجاجها و يك سونگريها و افراط و تفريطهاى مكتبهاى بشرى نظير عرفان بودايى، معنويت مسيحى، سير و سلوكهاى صوفيانه و ... در امان است.

اهميت درستى راه در اين است كه اخلاق، چهره و ماهيت جان را شكل مى دهد و روح و فطرت پاك الهى را مى سازد. بنابراين، اگر راه درست باشد، آدمى به سوى ملكوت، وگرنه به سراشيبى حيوان صفتى، درنده خويى و شيطنت سقوط مى كند و سيرتش از انسانيت بيرون مى شود.

از آنجا كه بيشتر مسائل اخلاقى در ارتباط «انسان با خداى تعالى» يا «انسان با ديگران» و يا ا«نسان با خودش» جا مى گيرد، جلوه هاى اخلاقى رفتار و گفتار حضرت عبدالعظيم در همين سه زمينه تقديم مى شود.

/ 14