سيد عبدالله بلاغي(20)
ايشان در كتاب خود از ديدگاهي ديگر به اين مسئله نگريسته و ميگويد:علما اعداد بيست و هشت حرف را به نوراني و ظلماني قسمت كردهاند و آنچهارده حرف كه نوراني است، حروف مقطعه در قرآن است، كه بعد از حذف مكررات از تركيب آنحروف، اين كلام حاصل ميشود، (صراط علي حق نمسكه) و آن چهارده حرف ديگرظلماني است. كه هفت عدد از آن علوي، و هفت عدد آن سفلي است. حروف علويه عبارتند از: ب- د- و - ت - ذ- ض- غ حروف سفليه عبارتند از: ج - ز- ف - ش- ث- خ- ظ- كه در سوره مباركه فاتحه الكتاب، اين هفت حرف ظلماني سفلينيست. و اينكه در قرآن اولين حرف مقطعه الف است، چرا كه الفمفرده در تمام زبانهاي ديگر ملل وجود داشته و در كتاب اول حرف از حروفهجاء است، مگر در لغت حبشي كه حروف سيزدهم و لغت رونيه كه حرف دهم است.خواجه عبدالله انصاري(21)
وي در تفسير حروف مقطعه با ديدي عارفانه و عاشقانه سخن رانده و ميگويد:رازي از دوستي بهدوست ديگر است، بي آنكه رقيب از آن آگاه گردد. به عبارتي اين حروف را راز و رمزي بين رسول خدا و خود دانسته،كه ديگران از درك وفهم آنغافلند. زان گونه پيامها داد يك ذره به صدهزار جان نتوان داد در صحيفه دوستي نفس حظي است جز عاشقان ترجمه آن نخوانند و درخلوت خانه دوستي ميان دوستان، رازي است كه جز عارفان ندانند، و درنگارخانهدوستي رنگي است از بي رنگي كه جز والهان و مشتاقان نبينند.
تو چشم سرنابيناو چشم عقل بيناكن
جمال چهرهجانان اگرخواهي كه بيني تو
جمال چهرهجانان اگرخواهي كه بيني تو
جمال چهرهجانان اگرخواهي كه بيني تو