الحرس :
نگاهبانى
انظر : الأجل : باب 17 ، الجهاد الأصغر : باب 590 .حِراسَةُ الرَّسولِ :
نگهبانى از پيامبر
3707- سنن أبي داوود عن سَهْلِ بن الحَنْظَلِيّةِ : انَّهُم ساروا مَع رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله يَومَ حُنينٍ فأطْنَبوا السَّيْرَ، حتّى كانتْ عَشِيّةٌ ... ثُمَّ قالَ: مَن يَحْرِسُنا اللَّيلَة؟ قالَ أنَسُ بنُ أبي مرثدٍ الغَنَوِيّ: أنا يا رسولَ اللّه ِ. قالَ: فأركَبْ، فَرِكبَ فَرَسا لَهُ، فجاءَ إلى رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله فقالَ (لَهُ) رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : اسْتَقْبِلْ هذا الشِّعْبَ حتّى تَكونَ في أعْلاهُ، و لا نُغَرَّنَّ مِن قِبَلِكَ اللَّيلَة .(1)3708- مجمع البيان : رُويَ لَمّا نَزلَ قولُه تعالى : و اللّه ُ يَعْصِمُكَ مِن النّاسِ» (2) أنَّ النّبيَّ صلى الله عليه و آله قالَ لِحُرّاسٍ مِن أصْحابِهِ كانوا يَحْرُسونَهُ ، مِنهم سَعدٍ ، و حُذَيفةَ : الْحَقوا بمَلاحِقِكُم ، فإنَّ اللّه َ تعالى عَصَمَني مِن النّاسِ .(3)3709- الدرّ المنثور عن عائشة : كانَ النَّبيُّ صلى الله عليه و آله يُحْرَسُ حتّى نَزَلَتْ : «و اللّه ُ يَعْصِمُكَ مِن النّاسِ» ، فأخْرَجَ رأسَهُ مِن القُبَّةِ فقالَ : أيُّها النّاسُ ، انْصَرِفوا فَقَد عَصَمَنيَ اللّه ُ .(4)
نگهبانى از پيامبر
3707- سنن أبي داوود : از سهل بن حنظليّه نقل شده است كه در روز جنگ حنين با پيامبر خدا صلى الله عليه و آله حركت كردند و راه زيادى را پيمودند تا آن كه شب شد ... پيامبر فرمود: «امشب چه كسى از ما نگهبانى مى كند؟»انس بن ابى مرثد غنوى عرض كرد: من، اى رسول خدا. پيامبر فرمود: پس، سوار شو.
او بر اسب خود نشست و نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آمد. رسول خدا صلى الله عليه و آله به او فرمود:
بالاى اين درّه برو. مبادا امشب از طرف تو غافلگير شويم.3708- مجمع البيان : روايت شده است كه چون آيه «و خداوند تو را از مردم حفظ مى كند» نازل شد، پيامبر صلى الله عليه و آله به عدّه اى از اصحاب خود ، مانند سعد و حذيفه ، كه از او محافظت مى كردند فرمود : به خانه هاى خود برويد ؛ زيرا خداوند متعال مرا از گزند مردم مصون كرد .3709- الدرّ المنثور ـ به نقل از عائشة ـ : پيامبر صلى الله عليه و آله هميشه محافظت مى شد، تا آن كه آيه «و خداوند تو را از مردم حفظ مى كند» نازل شد و پيامبر سرش را از چادر بيرون كرد و فرمود :
اى مردم! برويد، خداوند، خود، محافظت مرا به عهده گرفت.(انظر) الدرّ المنثور : 3 / 117 ـ 120 .
1-سنن أبي داوود: 2501.2-المائدة : 67 .3-مجمع البيان : 3/345 .4-الدرّ المنثور : 3/118 .