بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید 100 ـ و در كافى به سند خود از زيد شحام از ابى عبد الله(ع)نقل كرده كه فرمود: رسول خدا از روزى كه خداوند او را به نبوت مبعوث كرد و تا روزى كه از دنيا رفت در حال تكيه غذا نخورد، بلكه مانند بردگان غذا ميل مىفرمود و مانند آنها مىنشست، پرسيدم چرا؟فرمود : براى اظهار كوچكى و تواضع در برابر خداى عز و جل. (1) 101 ـ و در آن كتاب به سند خود از ابى خديجه نقل كرده كه گفت: «بشير دهان»از ابى عبد الله(ع)پرسيد آيا رسول خدا(ص)در حالى كه به دست راست يا به دست چپ تكيه كرده غذا ميل مىفرمود؟ابى خديجه مىگويد من هم در آن مجلس بودم امام صادق(ع)فرمود: نه، رسول خدا در حال تكيه به طرف راست و يا به طرف چپ غذا ميل نمىكرد و ليكن مثل بندهها مىنشست، من عرض كردم چرا؟فرمود: براى تواضع در برابر خداى عز و جل. (2) 102 ـ و در آن كتاب به سند خود از جابر از ابى جعفر(ع)نقل كرده كه فرمود: رسول خدا(ص)مثل بندهها غذا ميخورد، و مثل آنها بر روى زمين مىنشست و غذا مىخورد، و روى زمين مىخوابيد . (3) 103 ـ و در كتاب احياء العلوم مىگويد: رسول خدا(ص)وقتى براى خوردن مىنشست بين دو زانو و دو قدم خود را جمع مىكرد، همانطورى كه نمازگزار مىنشيند، الا اينكه يكى از زانوها و قدمها را روى زانو و قدم ديگر مىگذاشت، و مىفرمود: من بندهاى هستم و لذا مثل بندهها غذا مىخورم و مثل آنان مىنشينم. (4) 104 ـ و صفوانى در كتاب التعريف از على(ع)نقل كرده كه فرمود: رسول خدا(ص)وقتى بر سر سفره غذا مىنشست مثل بندهاى مىنشست، و بر ران چپ خود تكيه مىكرد . (5) 105 ـ و در كتاب مكارم از ابن عباس نقل مىكند كه گفت: رسول خدا (ص)روى زمين مىنشست و گوسفندان را بين دو پاى خود گذاشته شير آنها را مىدوشيد و اگر غلامى از آنحضرت دعوت مىكرد مىپذيرفت. (6) 106 ـ و در محاسن به سند خود از حماد بن عثمان از ابى عبد الله(ع)روايت كرده كه فرمود : رسول خدا(ص)وقتى غذا ميل مىفرمود انگشتان خود را مىليسيد. (7) 107 ـ و در احتجاج از كتاب مواليد الصادقين نقل كرده كه گفته است: رسول خدا (ص)از تمامى انواع غذاها ميل مىفرمود، و هر چه را كه خدا حلال كرده، با اهل بيت و خدمتگذاران خود و هر وقت كه ايشان مىخوردند مىخورد، و هم چنين با كسى از مسلمانان كه او را دعوت مىكرد هم غذا مىشد، هر چه آنان مىخوردند مىخورد و روى هر چيزى مىخوردند مىخورد مگر اينكه براى آنها ميهمانى مىرسيد كه در اين صورت با آن ميهمان غذا ميل مىفرمود ـ تا آنجا كه مىگويد ـ : و از هر غذائى، بيشتر آنرا دوست مىداشت كه شركت كنندگان در آن بيشتر باشند. (8) مؤلف: اينكه در اين روايت داشت: و روى هر چيزى مىخوردند مىخورد، مقصود سفره و خوان و امثال آن است، و اينكه گفت: «و ما أكلوا ـ و هر چه مىخوردند»، ممكن است «ما»موصوله باشد، يعنى هر چيزى را كه مىخوردند، و ممكن است«وقتيه»باشد يعنى تا هر وقت كه مىخوردند، و اينكه گفت: مگر اينكه براى آنها ميهمانى مىرسيد، استثنائى است از اينكه گفت: با اهل بيت و خدمتگذاران خود غذا مىخورد.و معنايش اين است كه مگر وقتى كه ميهمانى براى ايشان مىرسيد كه در اين صورت ديگر با اهل بيت خود غذا ميل نمىفرمود، بلكه با ميهمان غذا مىخورد.