جزئيات رويداد - آشکار شدن توطئه ‏ها از پس رحلت پیامبر اکرم (ص) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشکار شدن توطئه ‏ها از پس رحلت پیامبر اکرم (ص) - نسخه متنی

یوسف بوشهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جزئيات رويداد

در سقيفه نخست انصار در فضل خود سخن گفتند و آنگاه عمربن ‏خطاب به مخالفت‏ با ايشان پرداخت و خلافت را حق مهاجران برشمرد. چون گفتگوها به خشونت گراييد ابوبكر پيش شتافت و خود فصلى در بيان فضايل مهاجران ايراد كرد و با زبانى نرم راى را با استفاده از اختلاف ديرينه دو قبيله بزرگ در مدينه (اوس وخزرج) به مهاجران اختصاص داد. پس از اين گفتار بعضى بدين راضى‏ شدند كه كار حكومت ‏با شركت هر دو دسته مهاجر و انصار انجام شود و گفتند: از ما اميرى و از مهاجران اميرى. ليكن ابوبكر اين‏ راى را نپذيرفت و گفت: چنين اقدامى وحدت مسلمانان را بر هم ‏خواهد زد. امير از ما و وزيران از انصار انتخاب شود و بدون‏ مشورت آنان كارى صورت نگيرد. - که البته اين وعده هيچ گاه تحقق نيافت- او روايتى از پيغمبر(ص) نقل ‏كرد كه: الائمة من قريش. اين روايت ‏با آن كه به طور كامل ذكرنشد، سخنى بود كه در چنان مجمع اثرى بزرگ به جا گذاشت و به‏ دعوى انصار پايان داد. به نظر مى‏رسد دشمنى ديرينه دو قبيله ‏انصار،(اوس و خزرج) نيز در پيشبرد نظر مهاجران بى‏ تاثير نبوده است، چه بر فرض كه امارت به انصار مى‏رسيد هيچ يك از اين ‏دو قبيله راضى به رياست قبيله ديگر نبود. چون زمامدارى مهاجران و قريش مسلم شد، گفتگو بر تعيين شخص به‏ ميان آمد. آنها كه در آن مجلس كار را در دست داشتند هر يك به ‏ديگرى واگذار مى‏كردند. سرانجام عمر و ابوعبيده جراح، ابوبكر را به رياست پذيرفتند و با او بيعت كردند. درهمين هنگام فريادها به موافقت و مخالفت‏ بلند شد. طبرى نقل مى‏كند كه حتى بعد ازبيعت عمر با ابوبكر هنوز جمعى از انصار بودند كه به اين تصميم ‏اعتراض داشته، بانگ برآوردند:« ما جز با على با هيچ كس ديگر بيعت نخواهيم كرد.» ولى اين ‏فرياد و فريادهاى ديگر در آن آشوب گم شدند. بعد ازعمر وابوعبيده، مهاجران حاضر با ابوبكر بيعت كردند.(17) دو گروه ‏انصار چون خود را شكست‏ خورده ديدند هر يك در از دست ندادن‏ آخرين موقعيت، در بيعت‏ با ابوبكر نسبت‏ به هم پيشدستى كردند. اوسيان گردن نهادن به فرمان رهبر قريشى را مطلوب ‏تر و مفيد تر از اين ‏مى‏دانستند تا اين كه بگذارند رئيس قبيله رقيب (خزرج) بر آنها حكمرانى كند. از همين رو در ميان ايشان اولين كسى كه با ابوبكر بيعت كرد، سعد بن حضير (يكى از رؤساى اوس) بود.(18) سرانجام سياست گروهى و رقابتهاى طايفه‏اى ابوبكر را قادر به ‏مطالبه بيعت از اكثر مردم كرد. از طرفى رقابتهاى طايفه‏اى درميان قريش و بخصوص در ميان مهاجران، قبول رهبرى ابوبكر كه‏ مردى از تيره كم ‏اهميت ‏بنوتيم بن مره بود آسانتر ساخت. بنوتيم هرگز در جنگ قدرت و تعارضات سياسى كه قبايل رقيب قريش(همچون بنى اميه و بنى هاشم و بنى مخزوم) را به ستوه آورده ‏بود، درگير نبوده‏اند. از طرفي ابوبكر از اعتبار خاصى برخوردار بود و در زيادى سن و برقرار ساختن رابطه نزديك با پيامبر در پى تزويج دخترش با پيامبر(ص) و اظهار حمايت از اسلام از ابتداى ‏رسالت، جلوه‏اى كسب كرده بود. بر پايه مدارک تاريخي ابوبكر وعمر از زمان بسيار دور اتحادى را تشكيل‏ داده بودند كه ابوعبيده جراح عضو سوم آن بود. اين سه نفراهميت و نفوذ چشمگيرى در شرافت اسلامى نوظهور و نيز در سياست ‏گروهى عليه حكومت اشرافى مكه كسب كرده بودند.

/ 8