اموال و املاك شخصى پيامبر (ص) - اموال موروثی پیامبر (ص) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اموال موروثی پیامبر (ص) - نسخه متنی

نورالله علیدوست خراسانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

برخى از اموال رسول گرامى اسلام (ع) از راه ارث به دست حضرت رسيد. ماوردى آن جا كه صدقات پيامبر را نام مى‏برد، در اين باره مى نويسد:

واقدى نقل كرده است كه : رسول خدا (ص) از پدرش عبدالله، ام ايمن حبشيه را كه اسمش بركت بود وپنج شتر و مقدارى گوسفند به ارث برد.

از مادرش آمنه بنت وهب خانه وى را كه پيامبر در آن خانه متولد شد و خانه در شعب بنى على است، به ارث برد. و از همسرش خديجه دختر خويلد رضى الله عنها خانه‏اش را در مكه كه بين صفا و مروه پشت بازار عطارين قرار گرفته و اموال ديگرى را به ارث برد.123

اموال و املاك شخصى پيامبر (ص)

پيامبر (ص) علاوه بر خانه‏هاى كه داشت داراى شمشير و زره 124 الاغ، ميش، استر وشتر 125 نيزبود كه درباره شتران آن حضرت واقدى مى نويسد:

شتران پيامبر

موسى بن محمد بن ابراهيم از قول پدرش و يحيى بن عبدالله بن ابى قتاده و على بن يزيد و افراد ديگرى نقل كردند : مجموع شتران شيرده پيامبر (ص) بيست شتر بود . برخى از آنها از غنايم جنگ ذات الرقاع و برخى ديگر از غنايمى بود كه محمد بن مسلمه از نجد گرفته بود .آنها در منطقه بيضاء و اطراف آن مى چريدند. مراتع آن جا خشك شد و ساربانها آنها را در نزديكى منطقه «غابه» به چرا بردند تا از خارها وعلفهاى آن جا ودرختان اراك تغذيه كنند. معمولاً ساربان هر غروب شير آنها رابه مدينه مى‏آورد.

زمينى كه پيامبر (ص) به اسامه بخشيد

ميان اسامه و عمرو پسر عثمان به عفان بر سر مالكيت قطعه زمينى اختلاف رخ داد. اين اختلاف نزد معاويه مطرح گرديد تا او در اين باره حكم كند. در اين هنگام عده‏اى از بنى هاشم و گروهى از بنى اميه نيز حضور داشتند . در آغاز جلسه، سخنانى ميان اسامه و پسر عثمان رد و بدل شد، در اين هنگام مروان بن حكم به عنوان آمادگى براى شهادت به نفع پسر عثمان، از جا حركت كرد و دركنار او نشست . امام حسن (ع) نيز برخاست و كنار اسامة نشست! سعيد بن عاص از جا برخاسته ، در كنار مروان و حسين بن على (ع) هم در كنار امام حسن (ع) نشست! سپس عبدالله بن عامر در كنار سعيد ، عبدالله بن جعفر در كنار حسين بن على (ع) ، عبدالرحمن بن حكم در كنار عبدالله بن عامر ، و ابن عباس در كنار عبدالله بن جعفر نشستند!

معاويه كه وضع را چنين ديد، گفت: عجله نكنيد. من خود شاهد بودم كه پيامبرخدا (ص) اين زمين را به اسامه بخشيد . بنى‏هاشم با اين حكم معاويه پيروزمندانه مجلس را ترك گفتند. بنى اميه كه سخت ناراحت شده بودند ، به معاويه گفتند: عجب داورى كردى؟! او پاسخ داد: مرا به حال خود واگذاريد . سوگند به خدا وقتى بنى‏هاشم را ديدم، قيافه‏هاى آنان را در جنگ صفين به ياد آوردم كه چشمانشان زير سپرها مى‏درخشيد و دل هر قهرمانى را به لرزه در مى‏آورد . وقتى اين خاطره در ذهنم زنده شد، عقلم را از دست دادم. 126
اين كه پيامبر زمينى به اسامه بخشيده، گواه بر اين است كه حضرت املاكى داشته كه به او بخشيده است . رسول خدا (ص) خواست مزرعه ينبع 127 را به شخصى به نام «كشد» اقطاع نمايد (زمينى در اختيارش بگذارد كه آن را آباد كند). او عرض كرد: من پير شده‏ام ولى شما آن را به پسر برادرم بدهيد. پيامبر اكرم (ص) آن را به پسر برادر او داد و عبدالرحمن بن سعد انصارى آن را به سى هزار درهم خريد وحضرت على (ع) آن را از عبدالرحمن به همان قيمت خريد. و اول كارى كه در آن زمين كرد، احداث بغيبغه بود. 128

/ 9