اموال و املاك شخصى پيامبر (ص)
پيامبر (ص) علاوه بر خانههاى كه داشت داراى شمشير و زره 124 الاغ، ميش، استر وشتر 125 نيزبود كه درباره شتران آن حضرت واقدى مى نويسد:شتران پيامبر
موسى بن محمد بن ابراهيم از قول پدرش و يحيى بن عبدالله بن ابى قتاده و على بن يزيد و افراد ديگرى نقل كردند : مجموع شتران شيرده پيامبر (ص) بيست شتر بود . برخى از آنها از غنايم جنگ ذات الرقاع و برخى ديگر از غنايمى بود كه محمد بن مسلمه از نجد گرفته بود .آنها در منطقه بيضاء و اطراف آن مى چريدند. مراتع آن جا خشك شد و ساربانها آنها را در نزديكى منطقه «غابه» به چرا بردند تا از خارها وعلفهاى آن جا ودرختان اراك تغذيه كنند. معمولاً ساربان هر غروب شير آنها رابه مدينه مىآورد.زمينى كه پيامبر (ص) به اسامه بخشيد
ميان اسامه و عمرو پسر عثمان به عفان بر سر مالكيت قطعه زمينى اختلاف رخ داد. اين اختلاف نزد معاويه مطرح گرديد تا او در اين باره حكم كند. در اين هنگام عدهاى از بنى هاشم و گروهى از بنى اميه نيز حضور داشتند . در آغاز جلسه، سخنانى ميان اسامه و پسر عثمان رد و بدل شد، در اين هنگام مروان بن حكم به عنوان آمادگى براى شهادت به نفع پسر عثمان، از جا حركت كرد و دركنار او نشست . امام حسن (ع) نيز برخاست و كنار اسامة نشست! سعيد بن عاص از جا برخاسته ، در كنار مروان و حسين بن على (ع) هم در كنار امام حسن (ع) نشست! سپس عبدالله بن عامر در كنار سعيد ، عبدالله بن جعفر در كنار حسين بن على (ع) ، عبدالرحمن بن حكم در كنار عبدالله بن عامر ، و ابن عباس در كنار عبدالله بن جعفر نشستند!معاويه كه وضع را چنين ديد، گفت: عجله نكنيد. من خود شاهد بودم كه پيامبرخدا (ص) اين زمين را به اسامه بخشيد . بنىهاشم با اين حكم معاويه پيروزمندانه مجلس را ترك گفتند. بنى اميه كه سخت ناراحت شده بودند ، به معاويه گفتند: عجب داورى كردى؟! او پاسخ داد: مرا به حال خود واگذاريد . سوگند به خدا وقتى بنىهاشم را ديدم، قيافههاى آنان را در جنگ صفين به ياد آوردم كه چشمانشان زير سپرها مىدرخشيد و دل هر قهرمانى را به لرزه در مىآورد . وقتى اين خاطره در ذهنم زنده شد، عقلم را از دست دادم. 126اين كه پيامبر زمينى به اسامه بخشيده، گواه بر اين است كه حضرت املاكى داشته كه به او بخشيده است . رسول خدا (ص) خواست مزرعه ينبع 127 را به شخصى به نام «كشد» اقطاع نمايد (زمينى در اختيارش بگذارد كه آن را آباد كند). او عرض كرد: من پير شدهام ولى شما آن را به پسر برادرم بدهيد. پيامبر اكرم (ص) آن را به پسر برادر او داد و عبدالرحمن بن سعد انصارى آن را به سى هزار درهم خريد وحضرت على (ع) آن را از عبدالرحمن به همان قيمت خريد. و اول كارى كه در آن زمين كرد، احداث بغيبغه بود. 128