جلوه‌هايي از قرآن و حديث در آثار سعدي - جلوه هایی از قرآن و حدیث در آثار سعدی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه هایی از قرآن و حدیث در آثار سعدی - نسخه متنی

علی مرزبان راد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گلستان قرآن ـ شماره 146، ارديبهشت 82

جلوه‌هايي از قرآن و حديث در آثار سعدي

دكتر علي مرزبان راد

آنان كه با زبان قلم سروكار دارند؛ به ويژه فرهنگيان و دانشگاهيان دانش‌اندوخته در رشته زبان و ادبيات فارسي، بر اين باورند كه قرآن و حديث از صدها سال پيش تاكنون چنان در تاروپود نظم و نثر فارسي در آميخته‌اند كه جمع‌آوري و تبويب و تدوين آنها، چنانكه بايد و شايد، جز از عهده فرهنگستاني مجهز بر نيايد. مهمتر از تأثير ظاهري، تأثير معنوي است كه آن را هيچ معياري و مقياسي نيست. به راستي كلام بي‌همتاي رب‌العالمين و احاديث گهربار معصومان (ع) از صدر اسلام تا به امروز به اندازه‌اي در پندار و گفتار و كردار و اخلاق ايرانيان حق جوي حق پرست اثر نيك گذارده و آنان را در يافتن و گزينش تنها دين پذيرفتني نزد خدا «ان الدين عندالله الاسلام»[1] هدايت نموده است كه حساب و اجرش، تنها نزد عالم الغيب است و بس.

استاد سخن، سعدي شيرازي مانند ديگر گويندگان و نويسندگان پارسي گوي به طرق گوناگون از قرآن و حديث بهره برده است. گاه از بخشي از آيه يا حديث، گاه به معني و مفهوم آنها و گاه با تلميح و اشاره به يك واژه، با آن دو گوهر آسماني، سخن خود را گرانقدر ساخته است.

نمونه‌هايي چند از گفتار شيخ كه برخوردار از قرآن و حديث مي‌باشند:

1. اين شاعر شهير شيرازي، در سرودن سه بيت زير كه شهرت جهاني دارند به آيه 13 سوره حجرات و دو حديث نبوي نظر داشته است:




  • بني آدم اعضاي يكديگرند
    كه در آفرينش ز يك گوهرند
    تو كز محنت ديگران بي‌غمي
    نشايد كه نامت نهند آدمي[2]



  • چو عضوي به درد آورد
    روزگار دگر عضوها را نماند قرار
    نشايد كه نامت نهند آدمي[2]
    نشايد كه نامت نهند آدمي[2]



«يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكرو انثي و جعلناكم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اكرمكم عندالله اتقيكم … ؛ هان اي مردم! هر آينه شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را به صورت ملتها و طايفه‌ها در آورديم تا يكديگر را بشناسيد. همانا گرامي‌ترين شما نزد خدا با تقواترين شماست».

نخستين حديث:« مثل المومنين في توادهم و تراحمهم وتعاطفهم مثل الجسد اذا اشتكي منه عضو تداعي له سائرالجسد بالسهر و الحمي؛[3]

مؤمنان در دوستيشان و رحمتشان و مهرورزيشان به يكديگر همانند يك پيكر عمل مي‌كنند، هنگامي كه اندامي از آن به درد آيد، ديگر اندامها در بي‌خوابي و تب با او همناله مي‌شوند.»

دومين حديث: «من اصبح و لايهتم بامور المسلمين فليس منهم؟[4] هر كه را بامداد فراز آيد و در انديشه كارهاي مسلمانان نباشد، از آنان نيست».

2 … كوه و دريا و درختان همه در تسبيحند. نه همه مستمعي فهم كنند اين اسرار[5]

اشاره دارد به: «تسبح له السموات السبع و الارض و من فيهن و ان من شيء الا يسبح بحمده و لكن لاتفقهون تسبيحم … ؛ مي‌ستايند خدا را آسمانهاي هفتگانه و زمين و هركس در آنهاست و چيزي نيست مگر آنكه ذكر و حمد خدا گويد وليكن شما ستايش آنها را در نمي‌يابيد».

3 … چو دوزخ كه سيرش كنند از و قيد دگر بانگ دارد كه هل من مزيد[6]

عنايت به آيه 29 از سوره ق: يوم نقول لجهنم هل امتلأت و تقول هل من مزيد: روزي كه به دوزخ گوييم آيا پرشدي ؟ و او مي‌گويد: آيا باز هم هست؟

4 … . يارب به لطف خويش گناهان ما بپوش روزي كه رازها افتد از پرده بر ملا[7]

اشاره به آيه 9 از سوره الطارق يوم تبلي السّرائر: روزي که رازها، آشکار گردانيده شوند.

5ـ با بدان بد باش و با نيکان نکو جاي گل گل باش و جاي خار خار [8]

اشاره به آيه 29 از سوره الفتح: محمد رسول الله و الذين معه اشداء علي الكفار رحماء بينهم...؛ محمد فرستاده خدا و كساني كه با اويند به كافران سختگير و به خودشان مهربانند».

6 … . نكاهد آنچه نبشتست عمر و نفزايد پس اين چه فايده گفتن كه تا به حشر بپاي[9]

اشاره به آيه 33 از سوره اعراف كه: فاذا جاء اجلهم لايستاخرون ساعة و لا يستقدمون؛ و زماني كه مرگشان فرا رسد نه ساعتي دير آيد نه زود».

7 … . چندين هزار سكه پيغمبري زده اول به نام آدم و آخر به مصطفي

الهامش از جليل و پيامش زجبرئيل رايش نه از طبيعت و نطقش نه از هوي [10]

مصراع دوم از بيت دوم نظر به آيه 3 از سوره نجم دارد: «و ما ينطق عن الهوي: پيامبر به خواهش دل سخني نمي‌گويد».

8 … . كس را چه زور و زهره كه وصف علي كند جبار در مناقب او گفته اهل اتي [11]

شاعر در اين بيت به آيه اول و آيه هشتم از سوره انسان نظر داشته است: آيه اول:« هل اتي علي‌الانسان حين من الدهر لم يكن شيئاً مذكوراً؛ آيا زماني محدود از روزگار نامحدود بر آدمي سپري شد كه هيچ نامي از وي نبود!».

آيه هشتم:« و يطعمون الطعام علي حبه مسكيناً و يتيماً و اسيراً؛ در شأن امام علي (ع) و خانواده‌اش نازل شد كه سه شام پياپي ـ هنگام افطار در روزه نذري ـ طعام خود را با آنكه دوست داشتند (براي خشنودي خدا) به مسكين و يتيم و اسير بخشيدند.

9. زور آزماي قلعه خيبر كه بند اوي در يك دگر گسست به بازوي لافتي

واژه لافتي: اشاره است بدين حديث قدسي در شأن علي (ع): «لافتي الّا علي لاسيف الّا ذوالفقار؛[12] نيست جوانمردي در حمايت از اسلام، مگر علي و نيست شمشيري، مگر ذوالفقار.

10 … . حذر از پيروي نفس كه در راه خداي مردم افكن‌تر از ين غول بياباني نيست[13]

عنايت بدين حديث نبوي:« اعدي عدوك نفسك التي بين جنبيك[14]دشمن‌ترين دشمنت نفس تو است ميان دو پهلويت».

… نه بر اوج ذاتش پرد مرغ وهم نه در ذيل وصفش رسد دست فهم[15]

عنايت به سخن امام علي (ع) در وصف خداي بي‌مانند: «الذي لايدر كه بعد الهمم ولايناله غوص الفطن [16] … ؛ خدايي كه همتهاي بلند پرواز، او را در نيابند و هوشهاي ژرف انديش بدو نرسند».

11. قصيده هجده بيتي وداع ماه رمضان كه مطلع آن بيت زير است:




  • برگ تحويل مي‌كند رمضان
    بار توديع بر دل اخوان



  • بار توديع بر دل اخوان
    بار توديع بر دل اخوان



نظر شاعر به دعاي چهل و پنجم صحيفه سجاديه بوده است با عنوان «في وداع شهر رمضان» كه در آغازش مي‌خوانيم: اللهم يامن لايرغب في الجزاء و يا من لايندم علي العطاء … ؛ بار خدايا! آي آنكه در برابر نعمتهايي كه به مردم بخشيده است پاداش نمي‌خواهد! واي آنكه بر عطاي خويش پشيمان نگردد! … ».

اگر اديبان و پژوهشگران مي‌گويند: استاد سخن سعدي شيرازي در آثار خود از قرآن مجيد و احاديث معصومان (ع) بهره برده است و اگر معتقدند آثار شيخ، گنجينه‌اي پربار از فرهنگ و ادب فارسي است، بدان معني نيست كه همه آثار او برگرفته از فرهنگ و ادب اسلامي است. سعدي آن استاد كم نظير، آدمي‌ زاده‌ائي بوده است؛ چون ديگر آدميان كه ممكن است گه گاه خطا كنند.

/ 4