فرزندان خديجه - حضرت خدیجه (سلام الله علیها) مادر امت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حضرت خدیجه (سلام الله علیها) مادر امت - نسخه متنی

محمدمحسن طبسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فرزندان خديجه

در تعداد فرزندان حضرت خديجه، ميان مورّخان اختلاف است. به گفته مشهور: ثمره ازدواج رسول خدا و خديجه، شش فرزند بود.

1 ـ هاشم. 2 ـ عبداللّه. به اين دو «طاهر» و «طيّب» مي‏گفتند.(32). 3 - رقيه. 4 ـ زينب 5 ـ ام كلثوم. 6 ـ فاطمه.

رقيه بزرگترين دخترانش بودو زينب، ام كلثوم و فاطمه به ترتيب پس از رقيه قرار داشتند. پسران خديجه پيش از بعثت پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله ، بدرود زندگي گفتند. ولي دخترانش، نبوت پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله را درك كردند.(33)

گروهي از محققان معتقدند: قاسم و همه دختران رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله پس از بعثت به دنيا آمدند و چندروز پس از پيامبر خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله به مدينه هجرت كردند.(34)

وصيت خديجه

حضرت خديجه عليها‏السلام سه سال قبل از هجرت بيمار شد.(35) پيغمبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله به عيادت وي رفت و فرمود: اي خديجه، «اما علمت انّ اللّه قد زوّجني معك في الجنة»؛ آيا مي‏داني كه خداوند تو را در بهشت نيز همسرم ساخته است؟!

آنگاه از خديجه دل جويي و تفقّد كرد؛ او را وعده بهشت داد و درجات عالي بهشت را به شكرانه خدمات او توصيف فرمود.(36)

چون بيماري خديجه شدت يافت، عرض كرد: يا رسول اللّه! چند وصيّت دارم:

من در حق تو كوتاهي كردم، مرا عفو كن.

پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: هرگز از تو تقصيري نديدم و نهايت تلاش خود را به كار بردي. در خانه‏ام بسيار خسته شدي و اموالت را در راه خدا مصرف كردي.

عرض كرد: يا رسول اللّه! وصيت دوم من اين است كه مواظب اين دختر باشيد. ـ و به فاطمه زهرا عليها‏السلام اشاره كرد.ـ چون او بعد از من يتيم و غريب خواهد شد. پس مبادا كسي از زنان قريش به او آزار برساند. مبادا كسي به صورتش سيلي بزند. مبادا كسي بر او فرياد بكشد. مبادا كسي با او برخورد غير ملايم و زننده‏اي داشته باشد. اما وصيت سوم را شرم مي‏كنم برايت بگويم. آن را به فاطمه عرض مي‏كنم تا او برايت بازگو كند. سپس فاطمه را فرا خواند و به وي فرمود: «نور چشمم! به پدرت رسول اللّه بگو: مادرم مي‏گويد: من از قبر در هراسم؛ از تو مي‏خواهم مرا در لباسي كه هنگام نزول وحي به تن داشتي، كفن كني.»

پس فاطمه زهرا عليها‏السلام از اتاق بيرون آمد و مطلب را به پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله عرض كرد. پيامبر اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله آن پيراهن را براي خديجه فرستاد و او بسيار خوشحال شد. هنگام وفات حضرت خديجه، پيامبر اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله غسل و كفن وي را به عهده گرفت. ناگهان جبرئيل در حالي كه كفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و عرض كرد: يا رسول اللّه، خداوند به تو سلام مي‏رساند و مي‏فرمايد: «ايشان اموالش را در راه ما صرف كرد و ما سزاوارتريم كه كفنش را به عهده بگيريم.»(37)

/ 8