از قرآن چه مي دانيم و تكاليف ما در قبال آن - از قرآن چه می دانیم و تکالیف ما درقبال آن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

از قرآن چه می دانیم و تکالیف ما درقبال آن - نسخه متنی

ابراهیم حسنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





از قرآن چه مي دانيم و تكاليف ما در قبال آن



ابراهيم حسني





الف ـ پيرامون جايگاه قرآن



1 ـ برتري هاي كلامي ومعنوي قرآن



قرآن كلام خداست و بارقه‌هاي اميدبخش آن دررگ عالم جاري است، سخن از فيروزة كلامي است كه برخاسته از حنجرة ملكوت سموات و خود نشانه‌اي از حقايق و كمالات است. كلامي‌جوشيده از چشمه‌سار آفرينش و متصل بدرياي حقيقت كه ما در اين شوره زار دنيا به تكاپوي آن بسر مي‌بريم.يكي از اصول برتري قرآن همين است كه مستقيماً از جانب خدا و توسط فرشته وحي الهي بر قلب پاك رسول خدا (ص) نازل شده و كلام خداست كه تا كنون نيز خدشه و تحريفي در آن ايجاد نشده است. «انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون (1) و نيز از آن جهت كه برنامة كامل سعادت بشري و راه هدايت انسانهاست و نيز از جهات ديگر بر ساير كتب آسماني ديگر برتري دارد. برهمين اساس درميان پيروان ساير اديان نيز از احترام خاصي برخورداراست.



علاوه برآن قرآن، داراي ظاهري زيبا و در عين حال معاني ژرف و عميقي دارد.وسرچشمه‌هاي علوم عالم درآن نهفته و از حقايق ناگفته وكنه عالم برخوردار است. درواقع روح و معناي وسيع آن درقالب كلمات يك كتاب نمي گنجد بلكه فراتر از قالب الفاظ است.



حرف قرآن را مدان چون ظاهر است زير ظاهر باطني هم قاهر است. «مولوي»



ـ قرآن بليغ‌ترين و شيواترين كلام است و اعجاز قرائت و شيوايي كلام آن تاثير شگرفي بر روح و جان قاري و مستمع مي گذارد پيامبر اكرم (ص)دراين باره فرمودند:



«اصدق القول و ابلغ الموعظه و احسن القصص كتاب الله».(2)ما اگر به آيات قرآن قدري با دقت و تامل بنگريم و به ماوراي آن بينديشيم به حقائق نوراني‌اش دست ‌خواهيم يافت و عظمت الهي را در كلامش بخوبي درك خواهيم كرد.



2 ـ هدايت‌گري



قرآن از اين جهت كه سخن خداست، حامل آثار وضعي و هدايت‌بخش داردونفوذآن بر قلبها بسيار است. خداوند قرآن را براي هدايت بشر نازل كرده و در آن طريق هدايتش‌ را تجلي ساخته است چنانچه پيامبر اكرم (ص) فرموده است: «و لقد تجلي الله في كلامه و لكنهم لايبصرون»(3) خدا بتحقيق در كلام خود تجلي يافته اما بشر آن را بخوبي درك نمي‌كند.



قرآن چراغ راه هدايت بشر براي همه زمانهاوبراي همه نسل‌هاست بنابراين بايد بيش از پيش بكوشيم تااز هدايت‌ هاي آن بهره مندشويم و در كنار آن از همه امتها پيشي بگيريم و لحظه‌اي از اين چراغ روشنگر و هدايت‌بخش غافل نگرديم. قال رسول الله (ص):اذا التبست عليكم الفتن كقطع الليل المظلمه فعليكم بالقرآن. (4) قرآن مبتني بر شيوه‌هاي نصح و موعظة حسنه و بلاغت مبين نازل شده است چنانكه امام صادق (ع) فرمودند: «ان هذا القرآن فيه منادي الهدي و مصابيح الدجي(5) در قرآن راهها و شيوه‌هاي صحيح هدايت‌بخشي و انوار هدايت بشري وجود دارد. و آن كس كه قول خدا را راهنماي خود قرار دهد، استوارترين راه هدايت رايافته است..اهميت اين بعد از قرآن بحدي است كه نه تنهاازماخواسته شده است به قرآن رجوع كنيم وبدان تمسك جوئيم بلكه از توجه به غير آن نيز منع شديم چنانكه امام رضا (ع) فرمودند: «لاتطلبوا الهدي في غير القرآن قتضلوا»(6). در غير از قرآن هدايت نجوييد كه گمراه خواهيد شد.شرط بهره‌مندي از قرآن اين است كه به آن سهل و سبك ننگريم وسعي كنيم به همه ابعاد هدايتگري اش پي ببريم همانطوركه ه امام علي (ع) با توجه به اقوام بودن بعد هدايت قرآن مي فرمايد: «من اختار قول الله دليلاً فهدي الي اللتي هي اقوم»(7) هركس كه فرموده خدا را دليل راه خود قراردهد پس به طريق اقوم هدايت خواهد شد.بنابراين آيات «ذلك الكتاب لاريب فيه هدي للمتقين»(8) و «ان هذا القرآن يهدي للتي هي اقوم» (9) نيز به همين بعد مهم قرآن اشاره دارند.



3 ـ جامعيت



قال الله تعالي: «و نزلنا عليك الكتاب تبياناً لكل شيء». (10) ما بر تو كتابي نازل كرديم كه بيانگر همه چيزهاست.در قرآن علم اولين و آخرين و آنچه كه بشر در دوران عمر خود با آن روبروميشودو بدان نيازپيدامي كند نهفته است. يعني علوم اعصار گذشته و آينده، همه در قرآن جمع است و از آنجا كه آيات آن برگرفته از علوم آسماني است، بنابراين هركس در هر زماني كه تفسير خاصي از آن ارائه ‌نمايد، فصل الخطاب آن بحساب نمي آيد. چنانكه پيامبر اكرم (ص) فرمودند: «من اراد الاولين و الآخرين فليثور القرآن» (11). هركس بخواهد علم اولين و آخرين را دريابد پس بقرآن رجوع نمايد.





  • هركسي از ظن خود شد يار من از درون من نجست اسرار من

  • از درون من نجست اسرار من از درون من نجست اسرار من



علاوه اين آيات «و ما فرطنا في الكتاب من شيء»(12). و «لا رطب ولا يابس الي في كتاب مبين».(13) وآيات مشابه آنها در قرآن به همين بعد جامعيت و كمال علمي و معنوي آن اشاره دارند. و كلماتلايعلمون و لايفقهون درقرآن بدان معناست كه بشر به ‌كنه و معناي قرآن نخواهد رسيد.همانطوركه حضرت علي (ع) فرمودند: «ما من شيء الا و علمه في القرآن و لكن عقول الرجال يعجز عنه».(14) يعني هيچ چيزي در عالم وجود ندارد مگر آنكه علمش در قرآن است و ليكن عقول بشر از درك آن عاجز است.



ب ـ وظايف ما :



1 ـ فراگيري قرآن



قال علي (ع) «تعلموا القرآن فانه احسن الحديث و تفقهوا فيه فانه ربيع القلوب.(15) قرآن را فرا بگيريد كه برترين كلام است. و در آن بينديشيد كه بهار قلبهاست.



بعد از شناخت جايگاه و درك فضائل قرآن لازم است كه به فراگيري صحيح علوم آن بپردازيم. چرا كه قرآن محور اساسي دين و كتاب قانون الهي است و بر هر مسلماني لازم است كه در راه فراگيري آن بكوشد دراين باره امام صادق (ع) فرمودند: «ينبغي للمؤمن ان لايموت حتي يتعلم القرآن او يكون في تعلمه».(16) شايسته است كه مسلمان مومن از دنيا نرود مگر آن كه قرآن را فراگرفته و يا در حال فراگيري آن باشد...علاوه بر فراگيري قرآن وظيفه تعليم آن بديگران نيز بر گردن ماست چنانكه پيامبر اكرم (ص)‌ مي‌فرمايد: «خيركم من تعلم القرآن و علمه».(17)بهترين شما كسي است كه قرآن رافرابگيردوبه ديگران نيزبياموزد...



و اين نه بعنوان يك حق بلكه يك تكليف براي مسلمان تعيين شده است تا در راستاي فرادهي قرآن به ديگران نيز كوشا باشد.



2 ـ تلاوت قرآن



قال رسول الله (ص): «افضل العباده قراءه القرآن».(18) برترين عبادات قرائت صحيح قرآن است.بعد از فراگيري قرآن نوبت به قرائت آن مي‌رسد زيرا فراگيري مقدمه‌اي است براي عمل نيكوي قرائت و نيز تلاوت قرآن در همه حال. البته محدود كردن قرائت قر آن به مجالس ختم و استخاره و يا ترك تلاوت بجهت سبك شمردن آن عملي است كه مورد غضب خداوندواقع مي شود چنانكه حضرت رسول (ص) فرمودند: «عليك بتلاوه القرآن علي كل حال».(19)



3 ـ استماع قرآن



قال الله تعالي، «و اذا قري القرآن فاستمعوا له و انصتوا لعلكم ترحمون».(20) هرگاه كه قرآن خوانده مي‌شود به آن از دل و جان گوش فرا دهيد و سكوتي همراه با تدبر پيشه كنيد باشد كه مورد رحمت قرآن قرار بگيريد.استماع قرآن در كنار قرائت آن ارزش والائي دارد. و اين براي كساني كه از نعمت علم به آن برخوردارند لازم است. البته ديگران نيزمي توانندباگوش دادن به تلاوت قرآن در ثواب تلاوت آن شريك شوند.



از آنجا كه استماع در لغت بمعني گوش فرا دادن با دقت و تدبر است قاري و يا مستمع هر كدام موفق به تدبر در آن شوند، به هدف آن يعني همان درك حقيقت نزديكترمي شوند. پيامبر اكرم (ص) فرمودند: «قاري القرآن و المستمع له في الاجر سواء».(21)



چو قرآن بخوانند ديگر خموش به آيات قرآن فرا داد گوش



4 ـ تدبر در قرآن



از ديگر وظايف ما در برابر قرآن تدبر در معناي آن است و خداوند نيزفلسفه نزول قرآن را بر همين محور بيان فرموده است «كتاب انزلناها مباركاً ليدبروا آياته و ليتذكروا اولوالالباب».(22) قرآن كتاب مباركي است كه ما آن را نازل كرديم تا همه در آياتش انديشه كنند و دانايان ودانايان ازآن پندگيرند.... تدبر در قرآن از امور لازم و ضروري است وچون در راستاي درك معناي قرآن است زمنيه را براي عمل به آن فراهم مي‌سازد.و بايد دانست كه روح والاي قرآن بدون تدبر در آيان بدست نمي‌آيد چنانكه حضرت علي (ع) فرمودند: «الا لاخير في قراته ليس فيها تدبر». (23قرائت بدون تدبر لقلقه‌اي بيش نيست اگرچه ثواب و بهرة خاص خودش را در بر دارد اما كامل نيست و به هدف منتهي نمي‌شود.چرا كه تلاوت، مقدمه درك قرآن است و درك آن نيز بدون انديشيدن حاصل نمي‌شود. مسئله تدبرنكردن حكايت كساني است كه خداوند درباره آنها مي‌فرمايد: «افلا يتدبرون القرآن ام علي قلوب اقفالها». (24)آيا (منافقان) درآيات قرآن انديشه نمي كننديا بردلهايشان خود مهر(جهل و نفاق) زده اند.



5 ـ عمل به قرآن



اصل برجسته و هدف غايي نزول قرآن و تعلم و قرائت وهمچنين تدبر در آن همه و همه براي عمل است چنانكه خداوند مي‌فرمايد: «هذا الكتاب انزلناه مباركاً فاتبعوه».(25) اين كتاب را مبارك نازل نموديم پس، از آن تبعيت نمائيد...و لذا كساني كه به قرآن عمل نمي‌كنند و تنها به قرائت آن اكتفاء مي‌كنند، در واقع به شان و مقام والايش بي‌احترامي كرده اند..ا امام صادق (ع) درباره نتيجه كارچنين افرادي مي‌فرمايد: «رب تالي القرآن و القرآن يلعنه».(26)چه بسا تلاوت كنندة قرآن كه قرآن لعنتش مي‌كند... وقتي از حضرت سئوال شد آنان كيانند فرمود كساني كه قرآن را مي‌خوانند اما به آن عمل نمي‌كنند به تعبير امام صادق (ع) قرائت قرآن بدون عمل به آن بمثابه تمسخر نسبت به آيات آن است چنانكه مي‌فرمايد: «من قراء القرآن من هذه الامه ثم دخل النار فهو ممن كان يتخذ بآيات الله هزوا». (27)كسي كه قرآن رابخواندولي به آن عمل نكندبه آتش دوزخ دچار خواهد شد چرا كه گوئي در دنيا به تمسخر قرآن مشغول بوده است.



6 ـ كشف حقيقت قرآن



لزوم سخن گفتن از حقيقت قرآن به هدف آرماني نزول آن برميگردد چرا كه قرائت و تلاوت قرآن بدون درك معني و مفهوم و حقيقت آن بي‌فايده است و عملاً زمينه را براي عمل به آن فراهم نمي‌سازد.به همين خاطر آنان كه اهل قرآنند بايد در راستاي كشف حقيقت آن و نيز تفهيم آن به ديگران بكوشند و حقيقت آن را از براي مردم منكشف سازند، البته بايد دانست كه علم راسخ قرآن و تاويل و تفسير آن در نزد اهل بيت (ع) است. بنابراين نمي‌توان بدون بهره‌گيري از چشمه‌هاي جوشان كلام و علوم آسماني آنها به حقيقت قرآن دست يافت. چنانچه امام باقر (ع) فرمود: «ان ما اوتينا تفسير القرآن و احكامه».(28) از جمله علومي كه به ما داده شده همانا علم تفسير قرآن و احكام آن است. امام صادق (ع) نيز فرمودند:‌ «نحن الراسخون في العلم و نحن نعلم تاويله».(29) ما بحق راسخان در علم تفسير قرآنيم و ما تاويل آيات آن را بخوبي مي‌دانيم.



7 ـ حفظ كردن آيات قرآن



حفظ كردن قرآن در دو مفهوم بكارمي رود:يكي محافظت از حريم قرآن و ديگري حفظ آيات آن. مراد مانيز در اين مطلب نوع دوم آن است.قال رسول الله (ص): «لايعذب الله قلباً وعي القرآن».(30) خداوند قلبي را كه قرآن را در خود جاي داده عذاب نمي‌كند.حفظ كردن قرآن و آيات نوراني آن فكر و ذهن و چشم دل بشر را روشن مي‌سازد و ذكر و ياد الهي را در دلها دوام مي‌بخشد و نيز به انسان توفيق رشد و آشنائي با حقايق و معارف آسماني آن عطا مي‌كند چرا كه آيات قرآن با آن روح وسيعش در ذهن افراد جاري مي شود و بفرموده امام صادق (ع) توفيق عمل به آن رانيز براي افراد بيشتر فراهم مي‌سازد.



«الحاقط بالقرآن و العامل به مع السفره الكرام البرره». (31) در اين روايت حفظ قرآن با عمل نمودن به قرين هم بيان شده اند. يعني حافظ قرآن وعمل كننده به آن با سفيران طريق كرامت الهي همراه خواهد بود.علاوه بر اين خود حفظ كردن قرآن داراي ارزش و اجر شايسته‌اي است چنانكه امام صادق (ع) فرمودند: «اي الذي يعالج القرآن و يحفظه بمشقه منه و قله حفظ له اجران(32) كسي كه قرآن را با مشقت و تحمل سختي حفظ مي‌كند، دو اجر در پيش دارد يكي اجر نفس كار است و ديگري اجر توفيق عمل …



حافظان حقيقي قرآن همان عاملان به آنند كه پيامبر اكرم (ص) آنها را برترين گروه امت خويش بيان فرموده است:«اشراف امتي حمله القرآن»(33). و اين گروه وارسته اگر حفظ كردنشان با درك مفاهيم و روح والاي قرآن و نيز عمل به آن همراه باشند اهل بهشت خواهند بود چنانكه پيامبر اكرم (ص) فرمودند: «حمله القرآن عرفاء اهل الجنه».(34) حاملان قرآن عرفاء اهل بهشت خواهند بود.



ج ـ آداب و آثار تلاوت قرآن كريم



در ابتداي بحث ضروري است كه پيرامون اهميت قرائت قرآن به بيان روايتي از پيامبر اكرم (ص) بپردازيم كه فرمودند: «اذا احب احدكم ان يحدث ربه فليقرء القرآن».(35) هركس از شما بخواهد كه با خداي خود سخن بگويد پس قرآن بخواند. قرآن كلام خداو با روح و جان انسان ها مانوس است و قرائت آن در واقع طريق گفتگو با خداست چنانكه در حال تلاوت گوئي صداي وحي را مي‌شنوي كه با تو سخن مي‌گويد و تو در خود احساس تقرب و انس بخدا مي‌كني .و با تلاوت كلام خدا گوئي با او به زمزمه نشسته اي.بنابراين لازم است كه نسبت به اين نعمت بزرگ الهي دقت وتوجه خاصي داشته باشي وهيچگاه چنين فرصت با او بودن را از دست ندهي..



ج ـ 1 آداب تلاوت



1 ـ آداب باطني



1-1 ـ حضور قلب



از جمله آداب باطني تلاوت قرآن، حضور قلب و آمادگي كامل براي ورود به قرآن است. آرامش فكر و فراغت روح از هر تشويش و تخيلات دنيوي براي درك قرآن و انس با آن بسيار ضروري است. علاوه بر اين خلوص نيت كه براي هر عملي موازنة نيكوست براي تحقق قرائت والا نيز امري ضروري مي‌نمايد. چرا كه عمل با رياء هرچند نيكو باشد ماجور و مقبول نخواهد بود .بنابراين كسي كه براي خود نمائي و هنرنمائي و يا نيات ديگر، صرفابه قرائت زيباي قرآن اكتفانمايد ثوابي نخواهد برد و به روح وارستة‌ قرآن و معنويت والاي آن نيزدست نخواهد يافت.براساس روايت مشهور افضل الاعمال اخفاها تاكيد شده است كه قرآن را مخفيانه بخوانيد تا از هرگونه شائبه رياء بدور ‌باشيد. چرا كه اصل جهد در تلاوت كردن مربوط است به نوع قرائت آشكار در آن كه هم بفرموده پيامبر اكرم (ص) اخلاص مي خواهد. و لذا براي در امان ماندن ازواردشدن خدشه رياءدر دل بهتر است قرآن را مخفيانه و آرام تلاوت كنيم چنانكه پيامبر اكرم (ص) فرمودند: «فضل قراءه السر علي قراته العلانيه كفضل الصدقه السر علي الصدقه العلانيه».(36) برتري قرائت مخفيانه بر آشكارا بسان برتري صدقة‌ سري است بر صدقة آشكار.



2 ـ تدبر در قرآن



قال علي (ع): «تدبروا آيات القرآن و اعتبروا به فانه ابلغ العرابه».(37) در آيات قرآن تدبر كنيد و از آن عبرت بگيريد كه همانا برترين و شيواترين كلام عرب است.



تدبر در قرآن بمعناي مطلق خود بحث مفصل و جداگانه‌اي رامي‌طلبد ومادر اين مختصر تنها به درك معناي قرآن همزمان با تلاوت آن مي‌پردازيم. چرا كه اصل سهولت و شيوايي در كلام قرآن براي تحقق همين امر و درك معناي آن بنا نهاده شده است .چنانكه خداوند فرمود: «ولقد يسرنا القرآن للذكر فهل من مدكر». (38) ما قرآن را براي گفتگو با خدا آسان كرديم آيا اهل انديشه‌اي هست؟تلاوت قرآن مادام كه با درك معنا و تدبر همراه باشد همواره عامل نورانيت قلب افراد و در نهايت هدايت عامه خواهد بود.



3 ـادا كردن حق آيات



از جمله آداب تلاوت، رعايت حق آيات و تناسب تلاوت با معناي آيات است.اين امر براي هرچه بهتر شدن تلاوت و صحت و ارتقاي كيفيت آن لازم است. تنزيه و تسبيح نزد آيات رحمت و قرائت آن با لحني شاد و زيبا و نيز لحني حزين در مقابل آيات عذاب و دوزخ و نقمت همراه با تباكي و استعاذه بخدا از جملة‌ اين حقوق است كه بايد اداء‌ شوند.محزون بودن قاري به اين است كه معناي قرآن را درك كند و با حزني كه بارقة نزول قرآن است به تلاوت آن بپردازد. چنانكه پيامبر اكرم (ص) فرمود:‌ «ان القرآن نزل بالحزن و فاذا قراتموه فابكو فان لم تبكوا فتباكوا».(39) قرآن با حزن نازل شده پس آنگاه كه قرائت مي‌نماييد بگرئيد و يا تباكي كنيد.



ب ـ آداب ظاهري



1 ـ طهارت و نزاكت در پيشگاه قرآن



قال الله تعالي: «انه القرآن مجيد في كتاب مكنون لايمسه الا المطهرون».(40) طهارت مقدمه ورود به هر عبادت و شرط تحقق آن است. با وضو بودن و طهارت از خبث و دنث دو مقدمه اصلي هر عبادت و شرط ورود بقرائت قرآن است در صورت نداشتن اين شرائط حتي دست زدن به آيات قرآن و نيز در صورت جنابت قرائت بيش از هفت آيه حرام است.. بنابراين وضو كه خود نور است در محضر قرآن كه بيت وحي الهي است التزام عملي دارد.بقول شاعر:



اول برو تو خانه دل را فرو روب و آنگه بيا با عاشقان همخانه شو



علاوه بر اينها رو به قبله نشستن و با ادب بودن و زانو زدن در محضر قرآن و نيز آراستگي باطني و طاهر بودن و حفظ نزاكت وقتي كه دركنار قرآن هستيم ازديگر اصول و شرايط اوليه و مقدمات اقدام به قرائت قرآن است.



2 ـ استعاذه و تسبيح و تسميه



از جمله آداب ظاهري ورود به قرائت قرآن استعاذه يعني پناه بردن بخداازشرشيطان رجيم است.همانطوركه خداوند در قرآن تاكيد فرموده است: «فاذا قرات القرآن فاستعذ بالله من الشيطان رجيم. (41) پس آنگاه كه خواستي به قرائت قرآن بپردازي به خداازشرشيطان پناه ببر. بيان اذكار وارده و ادعيه ماثوره نيز قبل از تلاوت لازم است تا آمادگي كامل براي ورود به قرآن در فرد ايجاد شود. ويكي از آن دعاها اين است.«اللهم بالحق اترلته و بالحق نزل اللهم عظم رغبتي واجعله نوراً بصري و شفاءً لصدري».



بعد از آن ذكر تسميه و گفتنبسم الله الرحمن الرحيم است كه جزء سوره محسوب مي‌شود بجز در سوره برائت. امام صادق (ع) در اين باره فرمودند: «اغلقوا ابواب المعصيه عند التلاوه بالاستعاذه و افتحوا ابواب الطاعه بالتسميه».(42) هنگام تلاوت درهاي معصيت را با استعاذه از شيطان بر خود ببنديد و درهاي رحمت را با ذكر خدا بر خود بگشائيد.



3 ـ تلاوت از روي مصحفت



از جمله آداب ظاهري و اصول مؤكد در تلاوت قرآن، قرائت از روي مصحف است تا هم از خطاها و اشتباهات احتمالي و دغدغه‌هايي كه به ذهن تالي خطور مي‌كند دور باشيم و هم از پاداش و اجر جداگانه‌اش بهره‌مند شوم .در روايات نيزبر قرائت از روي مصحف بسيار تاكيد شده است تا چشم انسان با آيات آن جلا يابد و در قلب او نورانيت خاصي ايجاد شود. وقتي از حضرت رسول (ص) سؤال شد كه بهره دنيوي چشم ما در چيست؟ فرمودند نگاه كردن به مصحف شريف و قرائت از روي آن.



4 ـ تلاوت قرآن با صوت ولحن



قال رسول الله (ص): «زينوا القرآن باصواتكم ثم قال، ما اذن الله لشئي اذنه لحسن الصوت بالقرآن».(43) قرآن را با صوت زيبايتان زينت بخشيد كه خدا بر هيچ چيز باندازة آن اذن و تاكيد نفرموده است.خداوند هر نعمتي را براي استفاده خاصي به انسان عطا كرده است و صداي نيكو را به او بخشيد تا با آن به تلاوت قرآن بپردازد نه براي همراهي باموسيقي و ساز مهيج .. اصولاً صداي زيبا نعمتي است كه براي تلاوت قرآن به انسان داده شده است.زيراقرآن كه خودبه صورتي نيكو نازل شده است شايستة صداي نيكونيزهست و صداي نيكو جلوه و زيبائي خاصي به تلاوت مي‌بخشد و بر طنين جان مستمعان مي‌نشيند.



از سوي ديگرقرائت قرآن با صداي زيبا و رسا و صوت و لحن مناسب ، افكار و اذهان غافلان را بخود جلب مي كند و خفته‌ها را از خواب غفلت بيدار مي‌سازد و طنين زيباي آن جان و دل مشتاقان را مي‌نوازد. پيامبر اكرم (ص) از فردي كه قرآن را بلند تلاوت مي‌كرد (البته براي آگاهي ما) علتش را پرسيدند. آن فرد جواب داد تا خفته‌اي را بيدار سازم و شيطان را از خود دور نمايم. آنگاه حضرت فرمود بسيار نيكوست اما نيتي خالص مي‌طلبد.(هدف بيان اهميت اخلاص است)



5 ـ قرائت با ترتيل به مقتضاي حال



از ضروريات درك قرآن و انس با آن قرائت همراه با هدوء و آرامي و نيز تلاوت باندازه است. چنانكه در روايات نيز تاكيد بر كميت و زياد خواني قرآن نشده بلكه به كيفيت آن توجه شده است و اصولاً جزء به جزء شدن قرآن توسط حضرت علي (ع) براي حصول همين امر تحقق يافته است. امام صادق (ع) نيزطبق روايتي حد تلاوت را در هر بار حداكثر پنجاه آيه تعيين فرموده‌اند.



و لذا تاكيد بر قرائت باترتيل كه درقرآن نيزآمده است«و رتل القرآن ترتيلاً».(44). بر همين اساس است تا فرصت تدبر در آيات و درك معاني و كسب روح معنوي آن براي قاري ومستمع ايجاد گردد. ام سلمه دراين خصوص پيرامون نحوه تلاوت رسول اكرم(ص)شهادت مي دهدحضرت همواره قرآن را آهسته و حرف به حرف مي‌خواند. بنابراين خواندن قرآن با تاني و آرامش هم به هدف واقعي آن يعني درك معاني آيات و هم و به اجر و ثواب آن نزديكتر است. امام صادق (ع) مي‌فرمايد: قرآن را با شتاب نخوانيد بلكه به ترتيل بخوانيد و هرگاه به آيه‌اي رسيديد كه در آن نام و يادي از بهشت شده است قدري تامل كنيد و آن را از خدا بخواهيد و اگر به آيه اي رسيديدكه درآن وعده عذاب آمده است از آن بخدا پناه ببريد(45)



6 ـ ختم قرآن بنحو مطلوب



ختم قرآن بنحو نيكو يعني همراه باتصديق و دعاي ختم از جمله آداب تلاوت و اصول خارج شدن صحيح از آن است و آن عبارت است از: اعتراف به صدق خدا و بيان راسخ بودن در اصول اعتقادي:



درروايتي آداب ورود و خروج از قرائت قرآن اينگونه بيان شده است «ان يقول في ابتداء اعوذ بالله من الشيطان الرجيم و في الآخر يعترف بصدق الله العلي العظيم» (46) اينكه درآغازتلاوت استعاذه نمايدودرپايان به صدق كلام خداونزول قرآن اعتراف نمايد. علاوه بر دعاي وارده دعاي ختم قرآن را نيزبخوند تا از آستان قرآن بهره‌مند گردد و با دستي پر از آن جداشود. يكي از آن دعاها چنين است: «اللهم ذكرني فيه، ما نسيت و علمني فيه، ما جهلت و ارزقني تلاوته آناء الليل و النهار و اجعله حجه لي يارب العالمين».



ج ـ 2 آثار تلاوت



1 ـ جلاي قلوب



قرائت قرآن، روح و جان انسان‌ها را مصفا مي‌كند و دلهاي زنگار گرفتة آنها را جلا مي‌بخشد و از آلودگي‌هاي گناه پاك مي‌سازد چراكه با ذكر و نياز و دعا همراه است پيامبر اكرم (ص) مي‌فرمايد: «ان هذه القلوب لتصدء كما يصدء الحديد و ان جلاها قرائه‌ القرآن (47) يعني اين قلبها بسان آهن زنگار مي‌گيرد و جلاي آن قرائت قرآن است.



2 ـ انس و الفت



قرآن بهترين همدم و برترين يار اهل خويش است و بتحقيق آنگاه كه قرآن خوانده مي‌شود احساس تقرب خاصي باانس به خدا در ما زنده مي‌شود. و روحي وصف‌ناشدني در ما دميده مي‌شود كه درون را مصفا مي‌سازد چنانكه ديگرهيچ حاضر نمي‌شويم از آن حالت لذت بخش جدا شويم چنانكه پيامبر اكرم (ص) ‌فرمودند: «من آنس بتلاوه القرآن لم تو حثه مفارقه الاخوان. (48) آن كس كه با تلاوت قرآن انس يافته از جدائي دوستان وحشت نمي‌كند.





1 ـ سورة حجر آية 9.



2 ـ امالي شيخ صدوق ص 394.



3 ـ عوالي الاوالي خ 4 ص 119.



4 ـ اصول كافي ج 2 ص 599.



5 ـ اصول كافي ج 2 خطبه ص 599.



6 ـ امالي شيخ صدوق ص 438.



7 ـ نهج‌البلاغه ص 205 و خطبه 147.



8 ـ سورة بقره آية 1 و 2.



9 ـ سورة اسراء آية 6.



10 ـ سورة نحل آية 89.



11 ـ كتزالعمال ج 1 ص 548.



12 ـ سورة انعام آية 38.



13 ـ سوره انعام آيه 59



14 ـ ينابيع الموده ص 412.



15 ـ اصول كافي ج 2، ص 603 و نهج‌البلاغه خ 110 ص 164.



16 ـ اصول كافي ج 2 ص 607.



17 ـ جامع‌الاحاديث ص 74.



18 ـ مجمع‌البيان ج 1 ص 15.



19 ـ اصول كافي ج 8 ص 89.



20 ـ سورة اعراف آية 204.



21 ـ مستدرك‌الوسايل ج 4 ص 261.



22 ـ سورة ص آية 29.



23 ـ اصول كافي ج 1 ص 36.



24 ـ سورة محمد آية‌ 24.



25 ـ سورة انعام آية 155.



26 ـ بحارالانوارجلد11ص223



27 ـ جامع‌الاخبار ص 56.



28 ـ اصول كافي ج 1 ص 229.



29 ـ اصول كافي ج 1 ص 213.



30 ـ امالي شيخ صدوق ج 1 ص 6.



31 ـ اصول كافي ج 2 ص 603.



32 ـ اصول كافي ج 2 ص 606.



33 ـ معالي‌الاخبار ص 178.



34 ـ اصول كافي ج 2 ص 607.



35 ـ كنز العمال ج 1 ص 510.



36 ـ بحارالانوارجلد11ص250



37 ـ شرح غرر ج 3 ص 284.



38 ـ سورة قمر آيات 17، 22، 32 و 40.



39 ـ امالي شيخ صدوق ص 3 و 4.



40 ـ سورة واقعه آية 79.



41 ـ سورة نحل آية 98.



42 ـ بحارالانوار ج 2 ص 316.



43 ـ سنن دارمي ج 2 ص 474.



44 ـ سورة مزمل آيه 4.



45 ـ اصول كافي ج 2 ص 422.



46 ـ سنن دارمي ج 2 ص 474.



47 ـ ارشاد القلوب ص 78.



48 ـ شرح در ج 5 ص 369




/ 1