صحابه و تبرك به آثار پيامبر (صلى الله عليه وآله) - صحابه و تبرک به آثار پیامبر (صلی الله علیه وآله) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

صحابه و تبرک به آثار پیامبر (صلی الله علیه وآله) - نسخه متنی

محمدتقی رهبر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صحابه و تبرك به آثار پيامبر (صلى الله عليه وآله)

سخن از توسل و تبرك و مشروعيت آن، مطلبى است كه از ديدگاه عقل و شرع، بايد از بديهيات شمرده شود; زيرا نه عقل مانع از آن است كه انسانِ مؤمن، با اعتقادِ خالص به توحيد خداوند، به مقدّسات اين عالم تبرّك جويد و به آنها احترام بگذارد و يا آنها را وسيله تقرّب الهى قرار دهد و نه در ميان ادلّه شرعى و نصوص قرآنى و روايى مى توان دليلى يافت كه مشروعيت تبرك و توسل را زير سؤال ببرد. افزون بر اين، شواهد و دلايل بسيارى در كتاب و سنت وجود دارد كه به تبرك و توسّل توصيه كرده و آن را وسيله قرب به خداوند قرار داده است.

آيه كريمه: { ...وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ...} . با صراحت، دستور مى دهد كه بندگان پرهيزكار، براى راه يابى به مقام قربِ ربوبى، از وسيله اى استفاده كنند.

«وسيله»، به گونه مطلق ذكر شده و شامل هر شخص و هر چيز و هر عملى است كه بتواند انسان را به خداوند نزديك كند و كدامين وسيله برتر از اوليا و انبيا و امامان(عليهم السلام) ؟! كه اينان رابطه فيض ميان خدا و خلق اند.

قرآن كريم آنجا كه از يوسف صديق(عليه السلام) سخن مى گويد، تصريح دارد كه يوسف پيراهن خود را براى پدرش يعقوب، كه از فراق فرزند نابينا شده بود، فرستاد و گفت: آن را بر ديدگان وى نهند تا بينايى خود را بازيابد; { اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هذا فَأَلْقُوهُ عَلى وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيراً...}

در برابر اين بيان صريح قرآنى، كسى را چه رسد كه بگويد: اين منافى با توحيد است كه پيراهن وسيله بينايى چشم نابينا شود!؟ در اين ميان، مايه

شگفتى است كه اين موضوع عقلى ونقلى را ـ كه قرآن برآن مهر تأييد مى زند و صدها دليل و روايت از سنت نبوى و ائمه طاهرين(عليهم السلام) و سيره صالحين در مشروعيت آن مى توان يافت ـ گروه هاى متحجّر و افراطى (وهّابى) انكار كرده و تبرك و توسل را منافى با توحيد خوانده اند و با اين دستاويز پوچ و موهوم، بر شيعه تاخته اند كه چرا به زيارت قبور امامان مى روند و به آنان توسّل مى جويند و آثار پيامبر و امامان(عليهم السلام) را گرامى مى دارند و يا با زيارت آنان از خدا حاجت مى طلبند؟!

افزون بر دانشمندان شيعه، از علماى عامه و اهل سنت نيز با ذكر مستندات روايى و دلايل معتبرِ تاريخى، تبرّك و توسل و زيارت قبور اوليا را مشروع دانسته و بدان توصيه كرده و خود در عمل به آن مبادرت ورزيده اند كه اين پاسخ دندان شكنى است به گروه هاى افراطى و قشرى كه از بسيارى مسائل ضرورى و وظايف حتمى، كه حيات امت اسلام بدان وابسته است، روى برتافته و نيروهاى فكرى و علمى را مصروف بحث هاى بى حاصل و تفرقه افكن نموده اند و بدون هيچ دليل عقلى و شرعى، بر طايفه عظيمى از امت مسلمان هجوم تبليغاتى آورده و صدها كتاب و رساله و مقاله در اين مورد نوشته و منتشر كرده اند و به اختلاف ميان جامعه اسلامى دامن زده اند.

پاسخگويى به كسانى كه اين حركت و هجوم تبليغاتى را راه انداخته اند، از وظايف عالمان متعهّدى است كه احساس مسؤوليت كرده و در اين باره كتاب ها و مقالاتى نگاشته و نشر داده اند. از آنجا كه روشنگرى در موسم حج و حرمين شريفين، مى تواند از معتقدات اسلامى و شيعى رفع ابهام كند، لذا آگاهى بيشتر به اين آثار مكتوب، بهويژه اظهارات برادران اهل سنت و عالمان آزاد انديش آنان در اين مورد، براى روحانيان محترم و زائران گرامى مى تواند سودمند و مغتنم باشد و ترجمه و برگردان حاضر، در راستاى اين هدف سامان يافته است.

مؤلّف محقق، محمد طاهر كردى، كه از دانشمندان و مؤلفان اهل سنت است، در كتاب خود «تبرّك الصحابه بآثار رسول الله»(صلى الله عليه وآله) به موضوع تبرّك پرداخته و مشروعيت آن را از طريق روايات نبوى، كه به تواتر معنوى مى رسد، مورد تأكيد قرار داده و از سيره صحابه، شواهدى آورده است كه برگردانِ آن با پاره اى حذف و اصلاحات، تقديم خوانندگان گرامى فصلنامه «ميقات حج» مى گردد: «مترجم»

/ 9