بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
خداي سبحان غذاهاي مهماني رسالت را هم مشخص كرد و به رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: پنج نماز است كه ديگران با تو در آن سهيم و شريكند كه عبارتند از: ظهر، عصر، مغرب، عشاء و صبح: «أقم الصلوة لدلوك الشّمس إلي غسق الّيل وقران الفجر»1 اما نماز ششم، نمازي خاص و از آنِ توست: «ومن الّيل فتهجّد به نافلة لك عسي أن يبعثك ربّك مقاماً محموداً»2. كسي كه روز را با مؤانسه با ديگران گذرانده: «إنّ لَكَ في النهار سبحاً طويلاً»3، و شب را فراغتي ندارد، كريمهي «إنّ ناشئة الّيل هي أشدّ وطأً وأقوم قيلاً»4 نصيبش نخواهد شد. مهمان واقعي رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) ممكن نيست از شبزندهداري محروم بماند؛ زيرا پذيرايي پيامبر تهجّد است و آن حضرت مهمانان ويژهاش را به شبزندهداري دعوت ميكند. امّا تهجّد در شب با سَبح طويل روز كه خستگي مفرط آن مجال تهجّد را سلب كند، سازگار نيست. رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) از مهمانان خود با اين سفرهي معنوي پذيرايي خواهد كرد و آنان را به نيل بدان مقام پسنديده رهنمون خواهد شد. چنين زائراني نه تنها مهمان كه وارثان رسول اكرمند و بهره و نصيب ورثه، برتر و افزونتر از حظّ مهمان است و او تا بدانجا ميرسد كه خداي سبحان و فرشتگان او بر وي همچون پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) درود و صلوات ميفرستد: «هو الّذي يصلّي عليكم وملائكته ليخرجكم من الظلمات إلي النور»5. بنابراين، محصول مهماني رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم)، صلوات خدا و ملائكهي او بر زائران وارسته است. نتيجه اين درود و تحيت الهي، نورانيشدن آنان است، و انسان نوراني به طبيعت تيره و امور بيارزش مادي چشم نميدوزد؛ زيرا همهي مسائل رفاهي كه در طول سفر حج يا عمره نصيب زائران ميشود، چندين برابر آن همواره نصيب متكاثراني است كه هنگام گذر از كنار قصر طولاني آنها سايهي آن به آساني تمام نميشود؛ از اينرو اميرالمؤمنين امام علي(عليه السلام) دربارهي بيارزشي زينتها و بهرهمنديهاي دنيايي فرمود: در زندگي رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) اموري است كه شما را از بدي و عيوب دنيا آگاه ميسازد. از آن جمله اينكه او و نزديكانش در آن گرسنه بودند، و با اينكه جايگاهي رفيع در پيشگاه خداوند داشت زينتهاي دنيا را از او دريغ داشت. بنابراين، بايد انديشه كرد و ديد كه آيا خداوند با اين كار پيامبرش را گرامي داشته يا به او اهانت كرده است؟ اگر كسي بگويد: خداوند او را تحقير كرده، به خدا سوگند اين دروغ محض است و اگر بگويد: او را گرامي داشته است، بايد بداند خداوند ديگران را ـكه بدانان زينتهاي دنيا را دادهـ تحقير كرده و گرامي نداشته است؛ زيرا دنيا را براي آنها گسترده و از اولياي خود و نزديكترين افراد به خويش دريغ داشته است: «ولقد كان فى رسول الله(صلي الله عليه و آله و سلم) ما يدلّك علي مساوىءِ الدنيا وعيوبها، إذ جاع فيها مع خاصّته وزُويتْ عنه زخارفُها مع عظيم زُلفته. فلينظر ناظرٌ بعقله أكرم الله محمّداً بذلك أم أهانه؟ فإن قال: أهانه فقد كذب ـوالله العظيمـ بالإفك العظيم. وإن قال: أكرمه فليعلم أن الله قد أهان غيره حيث بَسَط الدنيا له وزواها عن أقرب الناس منه»6. رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) خود در اين باره فرمود: اگر دنيا نزد خداي سبحان به اندازه بال پشهاي ارزش ميداشت، حتي جرعهي آبي از دنيا نصيب كافران نميكرد: «ليست الدنيا من محمّد ولا من آل محمّد، ولو كانت الدنيا تعدل عندالله من الخير جناح بعوضة ما أسقي فيها كافراً شربة ماء»7. عبارت اخير، از امام صادق(عليه السلام) نيز ـدر پايان سخناني كه در وصف امامان معصوم(عليهم السلام) و پيروان آنان به استقامت در راه راست و انحراف ديگران از آن، و اينكه سختيها نيز براي مؤمن خير است، بيان فرمودندـ روايت شده است8. اين همت نازلي است كه كسي همه تلاشش اين باشد كه در قيامت به جهنم نرود. كودكان، ديوانهها و مستضعفين فطري به جهنّم نميروند. پس جهنّمنرفتن و نسوختن هنر نيست. اين كه فرشتهها با كلام دلنشين «سلام عليكم طبتم فادخلوها»9 به استقبال انسان بيايند و همنشين و همصحبت انسان شوند هنر است. نكته شايان ذكر اينكه، در صلواتفرستادن بر رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) خداي سبحان و فرشتگان با هم صلوات ميفرستند، كه اين نحوهاي از تجليل است: «إنّ الله وملائكته يصلّون علي النّبي»10. امّا هنگام صلوات بر مؤمنان، خدا تنها صلوات ميفرستد و ملائكه نيز تنها: «هو الّذي يصلّي عليكم وملائكته»11. در آنجا «عطف مفرد بر مفرد» است، در اينجا «عطف جمله بر جمله». 1ـ سورهي إسراء، آيهي 78. 2ـ سورهي إسراء، آيهي 79. 3ـ سورهي مزّمّل، آيهي 7. 4ـ سورهي مزّمّل، آيهي 6. 5ـ سورهي احزاب، آيهي 43. 6ـ نهجالبلاغه، خطبهي 160، بند 31 ـ 33. 77 ـ بحار، ج 43، ص 20. 8ـ كافي، ج 2، ص 246. 9ـ سورهي زمر، آيهي 73. 10 ـ سورهي احزاب، آيهي 56. 11 ـ سورهي احزاب، آيهي 43.