محمدباقر بابانيا اسلام كاملترين اديان است و داراي قوانين مترقّي و انسانسازي است كه با گذشت قرنها نه تنها فرسوده نميشود بلكه درخشندگياش فزوني مييابد.جوامع براي پيشبرد اهداف خود بر اصولي مبتنياند كه با تكيه بر آن از هرگونه انحراف در امان ميمانند. يكي از آفات بزرگ جامعه اسلامي، يكسونگري به اصول و ارزشهاي الهي است. اين امر با گذشت زمان به بدعت و انحراف ديني ميانجامد. بنابراين، بايد نگاه به دين نگاهي همه جانبه باشد.يكي از اصول مسلّم اسلام ـ كه از آيات، روايات و سيره معصومان: استفاده ميشود.ـ مدارا و صلابت است. اسلام از يك سو، دين سمحه و سهله است واز سوي ديگر، دين صلابت و غلظت. نكته بسيار مهم دراين عرصه، قلمرو مدارا و صلابت است؛ يعني مدارا در برابر چه كساني و صلابت وغيرت ديني در برابر چه دستهاي؟فلسفه اصلي تساهل و تسامح در اسلام، تربيت مؤمنان و نزديك ساختن دلهاي آنها به يكديگر است؛ به عبارت روشنتر، قلمرو مدارا در درون نظام ديني است و قلمرو صلابت و اقتدار در بيرون نظام ديني. صلابت براي حفظ دين، جلوگيري از تهاجم بيگانگان، پيشرفت اسلام و نفوذ ناپذير بودن رهبران ديني در برابر معاندان است. درواقع خشونت در اسلام پاسخي به متجاوزان به حدود و احكام الهي و ارزشهاي اعتقادي است.
تعريف تساهل و تسامح
در كتابهاي لغوي معروف اين است كه تساهل و تسامح يك معنا دارد و مفهوم آسان گرفتن و گذشت را ميرساند.(1) ولي ظاهراً به يك معنا بودن اين دو واژه زماني است كه با هم استعمال شوند. اگر يكي بدون ديگري به كار رود، معنايشان تفاوت مييابد. چون تساهل نوعي بيتفاوتي و اباحهگري در پيدارد. به خلاف تسامح كه درآن مدارا و گذشت با اقتدار و بزرگواري نهفته است.(2)
تعريف خشونت
خشونت ضد ملايمت است و خشونت در گفتار يعني تندي. در معناي خشونت نوعي صلابت و اقتدار نهفته است.(3)
دين سمحه و سهله
در آيات قرآن واژههاي تسامح و تساهل ياكلمه ديگري از ماده سمح و سهل به كار نرفته است. آنچه معروف است، محدود رواياتي است كه اسلام را دين سمحه و سهله معرفي ميكند. اين روايات در قبال اديان ديگر(4) است و تعداد آن از انگشتان يك دست فراتر نيست. در واقع احاديث سمحه و سهله در رديف آيات و روايات رفع و نفي عسر و جرح جاي دارد.بر اساس اين روايات، احكام اسلامي چنان سخت نيست كه فقط معدودي بتوانند به آن عمل كنند. فقير، غني، قوي، ضعيف، عالم، جاهل و همه طبقات اجتماعي ميتوانند در عمل آن را به كارگيرند؛ چون خداوند هركه را به مقدار توانش مكلّف ساخته است.(5)مرحوم علّامه مجلسي در كتاب شريف بحارالانوار، ج 68، در باره دين سمحه و سهله به تفصيل سخن گفته است.