بیشترلیست موضوعات مشورت در سيره پيامبر(ص) عليهاالسلام واژه سيره در لغت و اصطلاح اخلاق رسول خدا(ص) قرآن بود و عمل او مشورت. 19 از ساحت اجتماع دور ساخت توضیحاتافزودن یادداشت جدید
«فَلا وَ رَبّكَ لايُؤمِنُونَ حَتّي يَحْكُمُوكَ فيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجدُوا في اَنْفُسِهِم حَرَجاً مِمّا قَضيتَ وَ يُسلِّمُوا تَسْليماً.»27نه به خدايت سوگند، ايمان نميآورند تا تو را در اختلافهاي خويش حاكم كنند؛ سپس در دلهاي خود از آنچه حكم كردهاي، ملالي نيابند و كاملاً تسليم گردند.6ـ نمونههايي از مشاوره نبي اكرم(ص) در اينجا نمونههايي از مشاورههاي نبي اكرم (ص) و جانشينانش را نقل ميكنيم:الف ـ مشاوره در امور فرهنگي و مسائل نظامي 1ـ از نمونههاي برجسته سيره مشاوره پيامبر (ص) جنگ بدر است كه در باره اصل جنگ، تعيين مكان نبرد و اسيران جنگ با ياران خود مشورت كرد و فرمود: «اشيروا اعليّ ايّهاالنّاس.» اي مردم آراء خود را برايم بگوئيد.جنگ بدر در سال دوم هجري روي داد. به پيامبر گزارش رسيد كه كارواني از قريش اموال فراوان به طرف شام ميبرد. حضرت به منظور مقابله به مثل از مدينه خارج شد، به تعقيب كاروان پرداخت و به آن دست نيافت. كاروان قريش به شام رفت، پس از مدتي گزارش دادند كه كاروان قريش در حال باز گشت است. پيامبر(ص) با 313 تن در ماه مبارك سال دوّم براي مصادره اموال قريش، در مقابل اموال مصادره شده مسلمانان ؛ از مدينه خارج شد، نيروي كمكي مكه با تجهيزات كامل براي كمك با كاروان قريش حركت كرد. پيامبر(ص) اصحاب خود را گرد آورد و در مورد اينكه آيا دشمن را تعقيب كنند يا با گروه نظامي قريش رو به رو شوند و يا به مدينه باز گردند، با آنان مشورت كرد: «فاستشار الناس و اخبرهم عن قريش.»در اين جريان نخست ابوبكر بر خاست و نظر خويش را مبني بر جنگ با دشمن اعلام كرد. سپس عمر نظري مشابه نظر او داد. آنگاه مقداد برخاست و گفت: «اي رسول خدا، آنچه خداوند برايت مقرر فرموده عمل كن؛ ما با تو هستيم. به خدا سوگند، ما آنچه را كه بني اسرائيل به موسي گفتند به تو نميگوئيم كه «فَاَذْهَبْ اَنْتَ وَ رَبُّكَ فقاتلا انّا ههنا قاعدون»؛ تو با پروردگارت برويد و خودتان جنگ كنيد كه ما اينجا نشسته و منتظريم. ما ميگوييم: تو و پروردگارت برويد و بجنگيد و ما هم به امر شما جنگ ميكنيم.رسول خدا(ص) مقداد را ستود، در حقش دعا كرد و باز فرمود: «اشيروا عليّ ايهاالنّاس.» و مقصود حضرت، انصار بودند زيرا از طرف آنان، اكثريت بودند و از طرفي در عقبه با پيامبر(ص) پيمان دفاعي بسته بودند. پيامبر(ص) ميخواست نظر آنان را در اين خصوص بداند. سعد ابن معاذ برخاست نظر خويش را مبني بر حركت رسول خدا(ص) و اطاعت مطلق از وي است و جنگ با دشمن اعلام كرد.سخنان سعد، انبساطي در رسول خدا(ص) ايجاد كرد و او را خشنود ساخت. پس فرمود: «به راه افتيد و بشارت باد شما را كه خداوند (پيروزي بر) يكي از اين دو گروه را به من وعده داده است. (يا تصاحب كاروان و يا پيروزي بر قريش) سوگند به خدا، گويا هم اكنون جاي كشته شدنشان را پيش روي خود ميبينم.»28رسول خدا (ص) با به كارگيري اين جلسه مشورتي از منزل «ذفران» حركت كرد؛ از گردنهاي كه موسوم به «اصافر» بود، گذشت؛ به سوي قريهاي كه در پايين گردنه قرار داشت، سرا زير شد؛ نزديك بدر فرود آمد و به كسب اطلاعات پرداخت.در دشت بدر آبهاي مختلفي بوسيله چاههايي كه در آن حفر شده بود، وجود داشت و به همين جهت محل توقف كاروانهابود، مسلمانها زودتر از قريش كنار چاهها فرود آمده بودند، واقدي ميگويد:پس از فرود آمدن در كنار اولين چاه، پيامبر(ص) از اصحاب خود مشورتي خواست و فرمود: «اشيروا عليّ في المنزل» نظر مشورتي شما در باره اين مكان چيست؟ 29 حباب بن منذر بر خاست و نظر خويش را مبني بر عدم مناسبت اين مكان براي نبرد با دشمن اعلام كرد و گفت: «اكنون كه فرمان خاص در مورد اين مكان نرسيده و صرفاً تدبير جنگي است، دستور دهيد تا آخرين چاه، كه به دشمن نزديك است، پيشروي كنيم و در آنجا اردو بزنيم.30 رسول خدا(ص) فرمود: «رأي صواب همان است كه گفتي.31 در اين داستان به مشاوره اصحاب نيز با نبياكرم (ص) اشاره شده است.بدين ترتيب، با استفاده از يكي از اصول و مباني مديريت و رهبري حكيمانه و عمل به اصل اساس مشورت و بهرهگيري از روشهاي نظامي بجا و روح ايمان، مسلمانان با وجود نيروي كم در مقابل نيروي بسيار دشمن به پيروزي چشمگيري دست يافتند و اسيران بسيار گرفتند. پيامبراسلام(ص) در باره اسيران و امور ديگر مربوط به جنگ نيز بارها با اصحاب خود مشورت فرمود.مشاوره شيوه عملي رسول خدا(ص) در جنگهاي مختلف بود كه به نمونههاي ديگري اشاره ميكنيم.2ـ در نبرد احزاب يا خندق نيز همين شيوه به كار رفت.32 و حضرت رسول (ص) با اصحاب خود، جلسه مشورتي تشكيل داد. 3ـ در پيكار بني قريظه، در مورد كيفيت و كميت جنگ با يهوديان مدينه، مشورت كرد.334ـ در پيكار نبي نضير، در بر خورد با يهوديان مدينه، نيز چنين كرد.345ـ در روز حديبيّه نيز در موضوعهاي مختلفي به مشورت پرداخت.356ـ در فتح مكه، هنگامي كه آمدن ابوسفيان به حضرت گزارش شد، مشورت كرد.367ـ در غزوة طائف، پس از محاصره آنها، پيامبر اسلام (ص) با اصحاب خود مشاوره كرد و سپس تصميم گرفت.378ـ در غزوة تبوك، در امور مختلف، با اصحاب خود به مشورت پرداخت؛ «اشيروا عليّ» فرمود و نظرهاي صائب و آراي صحيح و نوين اصحاب را مورد ستايش قرار داد.389ـ در جنگ احد در باره اينكه سپاه اسلام در مدينه مستقر شود يا بيرون رود؛ با اصحاب مشورت كرد و با اينكه خود موافق نبود نظر اصحاب را پذيرفت.39اين نمونهها و دهها نمونه ديگر، حاكي از مشاوره نبي اكرم(ص) در امور جنگ بود. ب ـ مشاوره در امور غير نظامي و مسايل غير جنگي مورخان دهها نمونه ديگر از مشورتهاي نبي اكرم(ص) در امور غيرنظامي و مصالح غير جنگي در عرصههاي مختلف فرهنگي، اقتصادي، سياسي، اجتماعي و امور فردي و خانوادگي و غيره نقل كردهاند. اين موارد بيانگر آن است كه شورا و مشورت به عنوان يك امر اساسي در مسائل مديريت و حكومت و فرماندهي منحصر نيست؛ بلكه در همه شئون مربوط به امت راه دارد و ثمرات درخشاني در پي خواهد داشت. برخي از اين موارد عبارت است از:1ـ پيامبر(ص) در باره كساني كه به عايشه تهمت زدند، با اصحاب خود مشورت كرد و نظر آنها را خواست. مورخاني چون ابن اسحاق، واقدي، بخاري، مسلم، احمد بن حنبل، ترمذي، بيهقي و ديگران اين جريان را به طور مبسوط آوردهاند و ضمن اشاره به امور جلسات مشورتي نبي اكرم(ص) با اصحاب، تأكيد كردهاند كه نبي اكرم(ص) در اين حادثه با حضرت عليبن ابيطالب(ع) و اسامة بن زيد به طور ويژه مشورت كرد.40 مفسران اهل سنت نيز در ذيل آيات 11 تا 16 سوره نور كه مربوط به «إفك» (تهمت عظيم) است، مطالب مبسوطي در باره تهمت به عايشه آوردهاند و به مواردي از مشورت نبي اكرم(ص) با اصحاب و مشورت اصحاب با حضرت اشاره كردهاند41 كه جاي نقد و بررسي دارد و مفسران شيعي به نقّادي مطالب مفسران اهل سنت پرداختهاند.422ـ پيامبر(ص) در مورد اعزام افراد براي تبليغ و اداره امور يك منطقه و اعطاي مسئووليت به افراد به منظور فرمانداري و استانداري و مديريت و حكومت بخشي از مناطق تحت اداره خويش با اصحاب مشورت ميكرد.43اصحاب آن حضرت نيز، با پيروي از اين سنت نيكو، نه تنها با رسولاكرم(ص) در امور مختلف به مشورت ميپرداختند؛ بلكه با همديگر نيز مشورت ميكردند. پژوهشي در باره روششناسي مشاوره نبياكرم(ص) با اصحاب و بالعكس و همين طور مشاروههاي مسلمانان در صدر اسلام نيازمند مقاله مستقل و جامعي است.44آنچه گذشت، بخوبي نشان ميدهد كه پيامبر اسلام(ص) با وجود آنكه معصوم بود و از نظر فكر و تدبير و تصميمگيري به مشورت نياز نداشت، براي احياي اين سنت و آموزش و پرورش امت، پيوسته با اصحاب خويش مشورت ميكرد.