هيزم كش دوزخ
خصومت ميان مؤمنان، به نفاق و نيرنگ و خيانت مىانجامد.زبان ناسالم، نقش تباهى آفرينى دارد و گفته هاى غرض آلود، فضا رامسموم و رابطه ها را تيره تر مىسازد.بى شك، «سخن چينى» رشته هاى دوستى را خاكستر مىكند و دوچهره هاى منافق، ريشه صداقتها را قطع مىكنند و شاخه هاى صفا و دوستى را مىبرند.باز گرديم به كلام پاك نبوى، كه به ابوذر چنين توصيه مىفرمايد:«اى ابوذر!...هرگز «قتّات» به بهشت نمى رود. (ابوذر مىپرسد: قتّات كيست؟ مىفرمايد:)سخن چين! آرى، سخن چين در آخرت از عذاب الهى آسوده نيست.اى ابوذر!...هركس در دنيا دو چهره و دو زبانه باشد، در آخرت نيز، دو زبان از آتش خواهد داشت.اى ابوذر!...مجلسها و حرفها «امانت» است و افشاى راز برادرانت «خيانت»!» (61)آرى... آنكه راز خويش را پيش تو مىگويد و سفره رازش را برايت مىگشايد، تو را امين و جوانمرد مىداند؛ وگرنه اسرار خود را بر تو نمى گفت. اگر نتوانى اسرار ديگران را نگهدارى، چه اميد و توقعى دارى كه ديگران رازدار تو باشند؟باز مىبينيم كه ماييم و اين زبان خطرناك كه اگر رهايش گذاريم، شعله ها مىفروزد و هستيها مىسوزاند، پس آن بهتر كه مهارى از «تقوا» بر آن بزنيم، تا هم خويش مصون بمانيم و هم ديگران، زيان نبينند.رازدارى، نشان مردانگى است و پرده درى، نامردى است،
گفتن هر سخنى در هر جا
هر سخن جا ومقامى دارد
مرد حق، حفظ كلامى دارد.
نبود شيوه مردان خدا
مرد حق، حفظ كلامى دارد.
مرد حق، حفظ كلامى دارد.