نخستین سیره پیامبر(ص) به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نخستین سیره پیامبر(ص) به فارسی - نسخه متنی

نصرالله پورجوادی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


سواد دست بر سينه خود نهاد و گفت:

«يا رسول الله، مرا درد برخاست. اکنون مرا بر تو قصاص است، و حق تعالي ترا براستي به خلق فرستاد و ظلم و حيف در حضرت تو نگنجد.»

سيّد، عليه السّلام، جامه از سينه خود برگرفت و گفت:

«يا سواد، بيا و همان تير برگير و بر سينه من نِه، همچنانکه من بر آنِ تو نهادم.»

سَواد گفت: «شايد».

و چون سيّد، عليه السّلام سينه خود برهنه کرد، سواد برفت و بوسه اي بر سينه مبارک وي نهاد و دور باز رفت و بايستاد.

پس سيّد، عليه السّلام، وي را گفت:

«يا سواد، چرا چنين کردي؟»

گفت: «يا رسول الله، حال چنين است که تو مي بيني و کاري چنين فرا رسيده است. و من مي ترسم که آخر عهد و آخر عمر من خواهد بود، و من فرصتي چنين يافتم و با خود گفتم که پيشتر از آنکه مرا مرگ رسد، بهانه اي سازم و روي خود بر سينه مبارک تو نهم، تا چون بميرم حق تعالي بر من رحمت کند، و غرض من خود اين بود ، يا رسول الله.»

سيرت رسول الله، ج 2، ص 561- 562

/ 15