3. سيره ابن هشام - نخستین سیره پیامبر(ص) به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نخستین سیره پیامبر(ص) به فارسی - نسخه متنی

نصرالله پورجوادی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


3. سيره ابن هشام

ابو محمد عبدالملک بن هشام (متوفي 213 يا 218 ه. ق.) اخبار و رواياتي را که از زبان زيادبن عبدالله البکائي شنيد پس از تهذيب و تلخيص و احياناً حذف پاره اي از مطالب و افزودن مطالب ديگر به صورت کتابي مستقل تحرير و تدوين کرد. اين کتاب که به نام سيرت رسول الله يا سيرة النبويه خوانده شده است، در اصل همان مغازي يا سيره اي است که ابن اسحاق جمع آوري و تدوين نموده بود وليکن به نام مؤلف آن ابن هشام شناخته شده است.

مهدوي در اين باره مي نويسد:

«نقل و تهذيب و تلخيص سيره ابن اسحاق مايه شهرت ابن هشام و جاودان شدن نامش به عنوان مؤلف سيره رسول الله شده و مانع از آن گرديده است که او نيز به ماجراي بسياري از همگنانش که شايد در پايه کمتري از ادب و علم و دانش قرار نداشته اند و تنها نامي از ايشان به جاي مانده است دچار شود، تا آنجا که نام ابن هشام که تهذيب کننده و راوي سيره است با نام مصنف اصلي آن يعني ابن‌اسحاق همرديف و شناختن هر يک از اين دو تن موقوف به شناختن ديگري شده است.»

(مقدمه، صفحه مح- مط).

سيره ابن هشام به منزله يک اثر نسبتاً کامل درباره زندگي پيامبر (ص) به زودي جاي خود را در فرهنگ اسلامي باز کرد و مقبول همگان واقع شد و حتي به عنوان يک کتاب درسي و مهمترين مأخذ و مرجع براي اطلاع يافتن از سيره پيامبر و اخبار مربوط به دوران زندگاني آن حضرت به شمار آمد.

شهرت و محبوبيت اين کتاب به قدري بالا گرفت که بعضي آن را همچون يک تفسير قرآن مطالعه مي کردند، چنانکه رفيع الدين اسحاق بن محمد، مترجم فارسي اين اثر، ادعا کرده است که «فضيلت و مطالعه اين کتاب با فضيلت و مطالعه تفسير قرآن برابر است.» (صفحه 5)، و هم او نقل مي کند که ابن الوزير مغربي (370- 418 ه. ق)، يکي از فضلا و زهاد مغرب، اين کتاب را «بر مثال قرآن بر سي جزء منقسم کرده بود و هر بامداد چون از درس قرآن فارغ شدي، چهار جزء از آن مطالعه کردي، پس به کاري ديگر مشغول گشتي.»

(صفحه 6).

/ 15