ايمان اگر حقيقت داشته باشد و در اعماق قلوب آدمى رسوخ كرده باشد همانند خرد، انسان را راهبرى مى كند و افكار و اعمال او را تحت تاثير و نفوذ خود قرار مى دهد. هنگامى كه آدم براى كارى مى خواهد تصميم بگيرد روح ايمان بر فراز افكار او به پرواز درآمده و مراقب تصميمات او خواهد بود، كار مورد نظر اگر خوب و شايسته است ايمان شروع به تحريك كردن مى كند تا انسان را باخذ تصميم جدى براى آن كار وادار نمايد و اگر آن كار، زشت است ايمان به فعاليت مى افتد تا فكر انسان را منقلب كند و او را از آن عمل منصرف سازد.بنابراين، اگر ما اشخاصى ديديمكه ظاهرا باايمان هستند ولى از لحاظ كردار لاقيد هستند و پاى بند به اصول ايمانى نمى باشند و رفتار آنان با مقررات اسلام وفق نمى دهد مى فهميم كه آنان ايمان حقيقى ندارند معنى ايمان را از على عليه السلام پرسيدند آن بزرگوار معنى ايمان واقعى را بيان فرمودند.على عليه السلام فرمود:الايمان معرفه بالقلب، و اقرار باللسان، و عمل بالاركان.ايمان شناختن با دل، اقرار به زبان، و عمل با اعضا و جوارح است.