دوّم حكومت محرومان
برخى «دموكراسى» را به قيام محرومان بر ضد سرمايه داران تفسير كرده اند،و نوشتند كه دموكراسى يعنى عموم مردم و اقشار جامعه بتوانند با قيام بر ضد سرمايه داران و سلطه گران، آنها را كنار زده و خود در سرنوشت خود دخالت كنند،
اگر تعريف دموكراسى اين است، پس جايگاه ارزشى آن را تنها در نهج البلاغه بايد يافت.
وقتى عموم مردم به حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام راءى دادند و حضرت قدرت را به دست گرفت مواضع فكرى، سياسى خود را در خطبه 15 به نفع محرومان اين چنين اعلام فرمود:
وَاللّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ، وَمُلِكَ بِهِ الاِْمَاءُ؛ لَرَدَدْتُهُ؛ فَإِنَّ فِي الْعَدْلِ سَعَةً.
وَمَنْ ضَاقَ عَلَيْهِ الْعَدْلُ، فَالْجَوْرُ عَلَيْهِ اءَضْيَقُ!
«به خدا سوگند، بيت المال تاراج شده را هر كجا كه بيابم به صاحبان اصلى آن باز مى گردانم، گرچه با آن ازدواج كرده، يا كنيزانى خريده باشند،
زيرا در عدالت گشايش براى عموم است، و آن كس كه عدالت بر او گران آيد، تحّمل ستم براى او سخت تر است.»(34)
كه سرمايه داران طّماع قريش را خوش نيامد و در همان آغاز به شورش گرى و جنگ طلبى روى آوردند.
و امام على عليه السلام در عمل نيز سرمايه هاى آنان را بين فقراء تقسيم كرد،
زمين هاى غصب شده را بازگرداند،
و حقوق همگان را مساوى پرداخت،
و آنگاه در يك سخنرانى ارزشمند، شركت عموم محرومان را اينگونه به تصوير كشيد:
وَبَسَطْتُمْ يَدِي فَكَفَفْتُهَا، وَمَدَدْتُمُوهَا فَقَبَضْتُهَا، ثُمَّ تَدَاكَكْتُمْ عَلَيَّ تَدَاكَّ الاِْبِلِ الْهِيمِ عَلَى حِيَاضِهَا يَوْمَ وِرْدِهَا، حَتَّى انْقَطَعَتِ النَّعْلُ، وَسَقَطَ الرِّدَاءُ، وَوُطِئَ الضَّعِيفُ، وَبَلَغَ مِنْ سُرُورِ النَّاسِ بِبَيْعَتِهِمْ إِيَّايَ اءَنِ ابْتَهَجَ بِهَا الصَّغِيرُ، وَهَدَجَ إِلَيْهَا الْكَبِيرُ، وَتَحَامَلَ نَحْوَهَا الْعَلِيلُ، وَحَسَرَتْ إِلَيْهَا الْكِعَابُ.
«دست مرا براى بيعت مى گشوديد و من مى بستم، شما آن را به سوى خود مى كشيديد و من آن را مى گرفتم، سپس چونان شتران تشنه كه به طرف آبشخور هجوم مى آورند بر من هجوم آورديد، تا آن كه بند كفشم پاره شد، و عبا از دوشم افتاد، و افراد ناتوان پايمال گرديدند، آنچنان مردم در بيعت با من خشنود بودند كه خردسالان شادمان، و پيران براى بيعت كردن لرزان به راه افتادند، بيماران بر دوش خويشان سوار، و دختران جوان بى نقاب به صحنه آمدند.»(35)
براى تحقّق تعريف يادشده يكى از محورهاى مهمّ امر به معروف و نهى از منكر است.