فصل ششم: رواج فرهنگ نظارت مردمى
مقدمه
همه مى دانند كه يك سيستم حياتى براى تداوم و بقاء نيازمند به ابزار و وسائل زندگى و شناسائى دشمن، و قدرت پاسخ دادن به انواع ويروس ها و ميكروب هاست.كه از يك طرف مواد غذائى لازم را جذب و از طرفى ديگر با آفات و موانع حيات مقابله كند، جامعه انسان ها نيز براى تداوم سلامت نيازمند به سيستم هاى صحيح جاذبه و دافعه مى باشد.
اگر نظارت مردمى در جامع انسانى تحقّق يابد.
كه همه به خوبى ها سفارش كنند، و ارزش ها را پاسدار باشند.
و همه از بدى ها و زشتى ها نهى كنند، از فساد و تباهى جلوگيرى كنند،
هرجا خوبى ها و ارزش ها را ديدند بستايند و يارى دهند.
و هرجا كه بدى ها و زشتى ها را مشاهده كردند براى نابودى آن بسيج شوند و جامعه را از وجود زشتى ها پاك سازند،
فرد و جامعه به كمال واقعى خود خواهند رسيد كه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در خطبه 166/8 فرمود:
اءَيُّهَا النَّاسُ، لَوْ لَمْ تَتَخَاذَلُوا عَنْ نَصْرِ الْحَقِّ، وَلَمْ تَهِنُوا عَنْ تَوْهِينِ الْبَاطِلِ، لَمْ يَطْمَعْ فِيكُمْ مَنْ لَيْسَ مِثْلَكُمْ، وَلَمْ يَقْوَ مَنْ قَوِيَ عَلَيْكُم. لكِنَّكُمْ تِهْتُمْ مَتَاهَ بَنِي إِسْرَائِيلَ.
وَلَعَمْرِي، لَيُضَعَّفَنَّ لَكُمُ التِّيهُ مِنْ بَعْدِي اءَضْعَافا بِمَا خَلَّفْتُمُ الْحَقَّ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ، وَقَطَعْتُمُ الاَْدْنى، وَوَصَلْتُمُ الاَْبْعَدَ. وَاعْلَمُوا اءَنَّكُمْ إِنِ اتَّبَعْتُمُ الدَّاعِيَ لَكُمْ، سَلَكَ بِكُمْ مِنْهَاجَ الرَّسُولِ، وَكُفِيتُمْ مَؤُونَةَ الاِْعْتِسَافِ، وَنَبَذْتُمُ الثِّقْلَ الْفَادِحَ عَنِ الاَْعْنَاقِ.
علل پيروزى و شكست ملّت ها
«اى مردم!اگر دست از يارى حق بر نمى داشتيد، و در خوار ساختن باطل سُستى نمى كرديد، هيچگاه آنان كه به پايه شما نيستند در نابودى شما طمع نمى كردند، و هيچ قدرتمندى بر شما پيروز نمى گشت،
امّا چونان امّت بنى اسراييل در حيرت و سرگردانى فرو رفتيد.
بجانم سوگند! سرگردانى شما پس از من بيشتر خواهد شد.
چرا كه به حق پشت كرديد، و با نزديكان پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم بريده به بيگانه ها نزديك شديد،
آگاه باشيد! اگر از امام خود پيروى مى كرديد، شما را به راهى هدايت مى كرد كه رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم رفته بود، و از اندوه بيراهه رفتن در امان بوديد، و بار سنگين مشكلات را از دوش خود بر مى داشتيد.»(117)
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام با شيوه هاى گوناگون، در تمام سخنرانى ها و رهنمودها و نامه هايى كه براى استانداران و فرمانداران خود مى نوشت تلاش مى كرد تا مردم و مسئولان نظام اسلامى را به نظارت و دخالت صحيح و امر به معروف و نهى از منكر سوق دهد،
تا فرهنگ «نظارت مردمى» رواج يابد و با رواج و تحقّق «امر به معروف» و «نهى از منكر» جامعه اسلامى همواره به سوى سلامت و بالندگى به پيش رود.
در اين قسمت از بحث، به برخى از شيوه هاى رونق نظارت مردمى از سيره عملى حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام اشاره مى شود:
1 مطرح كردن آثار نظارت مردمى
الف اخلاق الهى
يكى از شيوه هاى رواج فرهنگ «امر به معروف» و «نهى از منكر» مطرح كردن پاداش معنوى «نظارت مردمى» است مانند:
امام على عليه السلام در خطبه 156 «امر به معروف» و «نهى از منكر» را دو صفت از صفات الهى معرفى كرده مى فرمايد:
وَإِنَّ الاَْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ، وَالنَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ، لَخُلُقَانِ مِنْ خُلُقِ اللّهِ سُبْحَانَهُ؛ وَإِنَّهُمَا لاَ يُقَرِّبَانِ مِنْ اءَجَلٍ، وَلاَ يَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ.
(همانا «امر به معروف» و «نهى ازمنكر» دو صفت از اوصاف پروردگارند كه نه اجل را نزديك مى كنند و نه روزى را كاهش مى دهند.)(118)
يعنى اگر بندگان خدا و انسان هاى وارسته مى خواهند به «اخلاق الهى» روى آورند و با «اخلاق الهى» دمساز بوده و الهى گردند بايد نظارت مردمى را از ياد نبرند.
هرجا ارزش ها و خوبى ها را مشاهده كردند تشويق كرده يارى دهند،
و هرجا بدى و زشتى ديدند با آن درگير شده، آن را ريشه كن سازند.
ب آثار ارزشمند اجتماعى
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در حكمت 252 آثار ارزشمند اجتماعى «نظارت مردمى» و «امر به معروف» را مطرح مى فرمايد كه يكى از آثار اجتماعى آن به راه آوردن توده هاى مردم است، كه فرمود:
وَالْجِهَادَ عِزّا لِلاِْسْلاَ مِ، وَالاَْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَوَامِّ، وَالنَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ رَدْعا لِلسُّفَهَاءِ،
(و «جهاد» را براى عزّت اسلام، و «امر به معروف» را براى اصلاح توده هاى ناآگاه، و «نهى از منكر» را براى بازداشتن بيخردان از زشتى ها.)(119)
زيرا:
برخى توجّه ندارند.
و برخى ديگر دچار غفلت و فراموشى مى شوند.
و بعضى از آگاهى لازم برخوردار نيستند، كه دچار زشتى ها مى گردند.
امّا وقتى پاكان و صالحان تذكّر مى دهند،
امر به خوبى ها مى كنند و از زشتى ها باز مى دارند،
عموم مردم از باسواد و بى سواد، آگاه و غير آگاه، همه بهره مند مى شوند،
به ياد ارزش ها مى افتند و بدكاران و فاسدان سرافكنده شده ناچار از زشتى ها دست بر مى دارند.
از اين رو اميرالمؤمنين عليه السلام ابتداء انواع روش هاى بازدارندگى از مفاسد اجتماعى را مطرح، و سپس به ارزش بسيار والاى امر به معروف اشاره مى فرمايد:
فَمِنْهُمُ الْمُنْكِرُ لِلْمُنْكَرِ بِيَدِهِ وَلِسَانِهِ وَقَلْبِهِ، فَذلِكَ الْمُسْتَكْمِلُ لِخِصَالِ الْخَيْرِ؛
وَمِنْهُمُ الْمُنْكِرُ بِلِسَانِهِ وَقَلْبِهِ وَالتَّارِكُ بِيَدِهِ، فَذلِكَ مُتَمَسِّكٌ بِخَصْلَتَيْنِ مِنْ خِصَالِ الْخَيْرِ وَمُضَيِّعٌ خَصْلَةً؛
وَمِنْهُمُ الْمُنْكِرُ بِقَلْبِهِ، وَالتَّارِكُ بِيَدِهِ وَلِسَانِهِ، فَذلِكَ الَّذِي ضَيَّعَ اءَشْرَفَ الْخَصْلَتَيْنِ مِنَ الثَّلاَ ثِ، وَتَمَسَّكَ بِوَاحِدَةٍ،
وَمِنْهُمْ تَارِكٌ لاِِنْكَارِ الْمُنْكَرِ بِلِسَانِهِ وَقَلْبِهِ وَيَدِهِ، فَذلِكَ مَيِّتُ الاَْحْيَاءِ.
وَمَا اءَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَالْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللّهِ، عِنْدَ الاَْمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ، إِلا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ.
وَإِنَّ الاَْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ لاَ يُقَرِّبَانِ مِنْ اءَجَلٍ، وَلاَ يَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ، وَاءَفْضَلُ مِنْ ذلِكَ كُلِّهِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِرٍ.
مراحل امر به معروف و نهى از منكر
«گروهى، مُنكر را با دست و زبان و قلب انكار مى كنند، پس آنان تمامى خصلت هاى نيكو را در خود گرد آورده اند.
گروهى ديگر، مُنكر را با زبان و قلب انكار كرده، امّا دست به كارى نمى بَرند، پس چنين كسى دو خصلت از خصلتهاى نيكو را گرفته و ديگرى را تباه كرده است.
و بعضى مُنكر را تنها با قلب انكار كرده، و با دست و زبان خويش اقدامى ندارند، پس دو خصلت را كه شريف تر است تباه ساخته و يك خصلت را به دست آورده اند.
و بعضى ديگر مُنكر را با زبان و قلب و دست رها ساخته اند كه چنين كسى از آنان، مرده اى ميان زندگان است.
و تمام كارهاى نيكو، و جهاد در راه خدا، برابر امر به معروف و نهى از منكر، چونان قطره اى بر درياى موّاج و پهناور است، و همانا امر به معروف و نهى از منكر، نه اجلى را نزديك مى كنند، و نه از مقدار روزى مى كاهند، و از همه اينها برتر، سخن حق در پيش روى حاكمى ستمكار است.»(120)
ج ضرورت دافعه و بازدارندگى
پيكره جامعه انسان ها چونان جسم آدمى است اگر اصل دافعه نباشد و حالت بازدارندگى وجود نداشه باشد هر نوع آفت و بلايى دامنگير آن مى شود.
بسيارى ناآگاهانه به زشتى ها روى مى آورند.
و برخى آگاهانه به رواج فساد مى پردازند.
اگر همه مردم نظارت كنند مى توانند بدان و فاسدان را بر سرجاى خويش بنشانند و از هرگونه زشتى و انحرافى جلوگيرى به عمل آورند،
كه در فلسفه و چرائى «نظارت مردمى» امام على عليه السلام فرمود:
وَالنَّهْىَ عَنِ الْمُنْكَرِ رَدْعَا لِلسُّفَهاء
«نهى از منكر از آن جهت ضرورى است كه بى خردان را از بدى ها باز دارند.»
و آنگاه در يك رهنمود ارزشمند ديگرى مردم را به «نظارت عمومى» و مراحل اجرائى امر به معروف و نهى از منكر سوق داده، مى فرمايد:
اءَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ، إِنَّهُ مَنْ رَاءَى عُدْوَانا يُعْمَلُ بِهِ وَمُنْكَرا يُدْعَى إِلَيْهِ، فَاءَنْكَرَهُ بِقَلْبِهِ فَقَدْ سَلِمَ وَبَرِئَ؛ وَمَنْ اءَنْكَرَهُ بِلِسَانِهِ فَقَدْ اءُجِرَ، وَهُوَ اءَفْضَلُ مِنْ صَاحِبِهِ؛
وَمَنْ اءَنْكَرَهُ بِالسَّيْفِ لِتَكُونَ كَلِمَةُ اللّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَكَلِمَةُ الظَّالِمِينَ هِيَ السُّفْلَى، فَذلِكَ الَّذِي اءَصَابَ سَبِيلَ الْهُدَى، وَقَامَ عَلَى الطَّرِيقِ، وَنَوَّرَ فِي قَلْبِهِ الْيَقِينُ.
«اى مؤمنان! هركس تجاوزى را بنگرد، و شاهد دعوت به منكرى باشد، و در دل آن را انكار كند خود را از آلودگى سالم داشته است،
و هركس با زبان آن را انكار كند پاداش داده خواهد شد، و از اوّلى برتر است،
و آن كس كه با شمشير به انكار برخيزد تا كلام خدا بلند و گفتار ستمگران پَست گردد، او راه رستگارى را يافت و نور يقين در دلش تابيد.»(121)
د برترى فضيلت امر به معروف از جهاد در راه خدا
در جهاد اسلامى انواع مبارزها مطرح است،
دست و سر دادن مطرح است،
تحمّل انواع مشكلات و مصيبت ها و غم از دست دادن عزيزان وجود دارد،
و جهاد دَرى از دَرهاى بهشت است،
كه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در خطبه 27 فرمود:
اءَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ اءَبْوَابِ الْجَنَّةِ، فَتَحَهُ اللّهُ لِخَاصَّةِ اءَوْلِيَائِهِ.
وَهُوَ لِبَاسُ التَّقْوى، وَدِرْعُ اللّهِ الْحَصِينَةُ، وَجُنَّتُهُ الْوَثِيقَةُ.
فَمَنْ تَرَكَهُ رَغْبَةً عَنْهُ اءَلْبَسَهُ اللّهُ ثَوْبَ الذُّلِّ، وَ شَمِلَهُ الْبَلاَ ءُ، وَدُيِّثَ بِالصِّغَارِ وَالْقَمَاءَةِ، وَضُرِبَ عَلَى قَلْبِهِ بِالاِْسْهَابِ، وَاءُدِيلَ الْحَقُّ مِنْهُ بِتَضْيِيعِ الْجِهَادِ، وَسِيمَ الْخَسْفَ، وَمُنِعَ النَّصَفَ.
ارزش جهاد در راه خدا
«پس از ستايش پروردگار، جهاد در راه خدا، دَرى از درهاى بهشت است، كه خدا آن را به روى دوستان مخصوص خود گشوده است.
جهاد، لباس تقوا، و زره محكم، و سپر مطمئن خداوند است،
كسى كه جهاد را ناخوشايند دانسته و ترك كند، خدا لباس ذّلت و خوارى بر او مى پوشاند، و دچار بلا و مصيبت مى شود، و كوچك و ذليل مى گردد، دل او در پرده گمراهى مانده، و حق از او روى مى گرداند، به جهت ترك جهاد، به خوارى محكوم و از عدالت محروم است.»(122)
و انواع پاداش و هداياى بهشتى در جهاد اسلامى مطرح شده است،
امّا در مقايسه با پاداش «نظارت مردمى» و «امر به معروف» ناچيز است،
كه امام على عليه السلام در حكمت 374 فرمود:
وَمَا اءَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَالْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللّهِ، عِنْدَ الاَْمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ، إِلا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ.
«و تمام كارهاى نيكو، و جهاد در راه خدا، برابر امر به معروف و نهى از منكر، چونان قطره اى بر درياى موّاج و پهناور است.» (123)
زيرا در جهاد اسلامى، معيارها و ملاك ها، و تلاش ها و مبارزات مداوم «امر به معروف» وجود ندارد.
در جنگ و جهاد، تلاش و مبارزه تنها، در مدّت زمان خاصّى و در ميدان هاى نبرد به گونه اى محدود وجود دارد،
و بر زنان نيز جهاد واجب نيست.
امّا امر به معروف و «نظارت مردمى» زمان و مكان نمى شناسد،
مرد و زن مطرح نيست،
همه بايد در اين مبارزه بى امان شركت كنند،
و در همه عمر هرجا كه لازم باشد بايد تذكّر دهند،
دخالت كنند،
و ياور حق و دشمن باطل باشند،
و پاداش و ارزش آن نيز بى همانند است.
از اين رو برخى از مردان شيردلى كه در تمام ميدان هاى نبرد حضور داشتند و خط شكن ميدان ها بودند،
امّا در كوچه و خيابان، در زندگى اجتماعى، در روياروئى با شهروندان، جرئت امر به معروف ندارند و از مبارزه مداوم خسته شده بى تفاوت مى گردند.
2 برّرسى علل ترك نظارت