الگوهای رفتاری امام علی(ع) و امور قضایی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

الگوهای رفتاری امام علی(ع) و امور قضایی - نسخه متنی

محمد دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مقدمه اى كوتاه


از ديدگاه امام على عليه السلام بايد تلاش كرد تا انسان هاى بزهكار بازسازى شوند، توبه كنند، و به سلامت بازگردند كه اجراى حدود الهى نيز براى سالم سازى محيط زندگى است، از اين رو حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام تلاش دارد تا افراد مجرم را هدايت كند و به فطرت سالم خويش بازگرداند.


1 عفو دزدى كه قرآن مى دانست


روزى از روزهاى حكومت امام على عليه السلام شخصى خدمت امام آمد و اعتراف به دزدى كرد،


حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:


حد دزد قطع دست است،


آيا چيزى از آيات قرآن راحفظ دارى و قرائت مى كنى؟


گفت: آرى، سوره بقره راحفظ ومدام قرائت مى كنم


اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:


برو، دست تو رابه بركت سوره بقره به تو بخشيدم؛


(قَدْ وَهَبْتُ يَدَكَ لِسُورَةِ البَقَرَة)


اشعث بن قيس كه مردى منافق وضعيف الايمان بود اعتراض كرد و گفت:


آيا حدود الهى راتعطيل مى كنى؟


امام على عليه السلام فرمود:


وَما يُدرِيكَ ماهذَا؟ إِذَا قامَتِ الْبَيِّنَة، فَلَيْسَ لِلاِْ مامِ اءَنْ يَعْفُوَ، وَ إِذا اَقَرَّ الرَّجُلَ عَلى نَفْسِهِ فَذالِكَ إِلَى الاِْ مامِ اِنْ شاءَ عَفَى وَ إِنْ شاءَ قَطَعَ


«تو چه مى دانى حكم اين مسئله را؟ هرگاه براى جرمى شاهد و دليل اقامه شد، امام بايد حد الهى را اجراء كند، امّا اگر مجرمى خود اعتراف كرد، كار او باامام است مى تواند عفوكند، و مى تواند حدّ الهى راجارى سازد.»(19)


2 عفو زن زناكار


زنى در زمان خليفه دوم اعتراف به زنا كرد و اصرار داشت تا حدّ زنا بر او جارى گردد و از عذاب الهى در اءمان باشد.


خليفه دوم نيز براى مجازات زن فرمان داد.


حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:


از او بپرسيد چرا و در چه شرائطى مرتكب شد؟


زن گفت:


در بيابان تشنه در راه ماندم، از دور چادرى ديدم، وارد شدم تقاضاى آب كردم و آن مرد نداد و قصد تجاوز داشت كه از خيمه بيرون آمدم، امّا بار ديگر تشنگى مرا بى تاب كرد كه چشمانم سياهى مى رفت، در اين حالت به گناه تن دادم.


امام على عليه السلام فرمود:


(اين همان مورد اضطرار است كه در قرآن كريم حدّ آن برداشته شد، او را رها كنيد.)(20)


3 جوان آلوده اى عفو گرديد


جوانى خدمت حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام رسيد و به عمل زشت لواط اعتراف كرد.


امام على عليه السلام اقرار او را ناديده گرفت و فرمود:


شايد ناراحت، يا عصبانى شده اى.


تا سه بار جوان اعتراف كرد.


و حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام به گونه اى او را روانه منزل ساخت.


تا آنكه جوان مصمّم به پاك شدن شد.


امام على عليه السلام فرمود:


سه نوع مجازات وجود دارد:


1 گردن زدن با شمشير


2 پرت كردن از جاى بلند


3 سوخته شدن در آتش


كداميك را انتخاب مى كنى؟


جوان گفت:


آتش را تا از آتش قيامت در اءمان بمانم.


آنگاه هيزم آورده و آتش افروختند.


وقتى شعله ها بالا رفت و جوان آماده شد، تا با ديدگان گريان وارد آتش شود.


امام على عليه السلام به گريه افتاد و اصحاب نيز گريه كردند.


اميرالمؤمنين عليه السلام خطاب به آن جوان فرمود:


برخيز كه فرشتگان آسمان را به گريه انداختى.(21)


امام هادى عليه السلام فرمود:


چون اين جوان خود اعتراف كرد، اجراى حد يا عفو در اختيار امام بود.


4 شرابخوارى كه عفو شد


جوانى در زمان خلافت خليفه اوّل شراب خورد،


خليفه اوّل او را محاكمه و به 80 ضربه شلاّق محكوم كرد.


قبل از اجراى حكم، شرابخوار گفت:


من اطّلاع نداشتم كه شراب در اسلام حرام است.


(چون تازه مسلمان شده بود.)


خليفه اوّل نتوانست مشكل قضائى نسبت به آن جوان را حلّ كند، كه به اميرالمؤمنين عليه السلام متوسّل شدند.


حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:


آن جوان اگر بى اطّلاع بود حدّى بر او جارى نمى گردد.


و آنگاه براى روشن شدن مطلب، دستور داد كه جوان را در ميان مهاجر و انصار ببرند و اعلام كنند:


آيا كسى آيات تحريم شراب را بر او خوانده است؟


اگر دو نفر گواهى دادند كه او را آگاه كردند، حدّ شرعى را بر او جارى كنيد و گرنه آزاد است.


و چون كسى شهادت نداد، آن جوان آزاد شد.(22)


5 متوقّف كردن حد زناكار


حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در محاكمه ديگرى زنى را از حدّ خوردن نجات داد.


در زمان حكومت خليفه دوم، زن حامله اى را آوردند كه مرتكب زنا شده بود، پس از اعتراف زن، خليفه دوم قصد اجراى حدّ شرعى بر او را داشت كه امام على عليه السلام مانع اجراى حدّ شرعى شد،


و به خليفه دوم فرمود:


اين زن فاسد است و گناه كرده، امّا كودكى كه در رحم دارد بى گناه است.


گفت: چه بايد كرد؟


حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:


بايد مهلت دهيد تا فرزند متولّد شود و داراى سرپرستى گردد، آنگاه حدّ الهى را بر اين زن جارى كنيد.(23)


خليفه دوم ناچار شد آشكارا اعتراف كند كه:


«عَجَزَتِ النِّساءُ اَنْ تَلِدْنَ مِثْلَ عَلِىِّ بْنِ اَبِيطالِب».


«زن ها عاجزند از اينكه فرزندى مثل على بن ابى طالب متولّد كنند.»


6 عفو و نرمش


مردى نزد اميرالمؤمنين عليه السلام آمد و گفت:


يا اميرالمؤمنين من زنا كرده ام، پس مرا تطهير كن.


امام على عليه السلام صورت از او گرداند، و آنگاه فرمود:


بنشين و چون آن مرد نشست فرمود:


آيا هرگاه يكى از شما مرتكب چنين گناهى شود، آيا نمى تواند آن گناه را پوشيده نگه دارد؟ همانطور كه خدا آن را براى او مخفى نگه داشته است؟


در اين موقع آن مرد از جاى برخاست و گفت:


يا اميرالمؤمنين من زنا كرده ام، مرا تطهير كن.


اما على عليه السلام فرمود:


كدام علت تو را به اعتراف واداشته است؟


مرد گفت: براى پاك شدن.


حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:


كدام پاكى بهتر از توبه است.


آنگاه رو به ياران كرد و با ايشان به گفتگو پرداخت تا بار ديگر آن مرد از جاى برخاست و حرف پيشين خود را تكرار كرد.


امام على عليه السلام فرمود:


آيا چيزى از قرآن مى خوانى؟


مرد گفت: آرى.


آنگاه قسمتى از قرآن را درست خواند.


حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:


آيا حقوقى را كه از جهت نماز و زكات از خدا بر ذمّه دارى مى شناسى؟


مرد گفت: آرى.


آنگاه اميرالمؤمنين عليه السلام درباره اين مسائل از او سئوالاتى كرد و آن مرد جواب صحيح داد.


سپس به او فرمود:


آيا بيمارى؟ يا در سر و بدن خود دردى احساس مى كنى؟


مرد گفت: نه.


امام على عليه السلام فرمود:


اكنون برو تا درباره تو تحقيق كنم، هرگاه به سوى ما باز نگردى، تو را طلب نخواهيم كرد.(24)


در كتاب «داورى هاى حيرت انگيز على عليه السلام» تاءليف «امين عاملى»، ص 155 از على بن ابراهيم روايت كرده است كه آن مرد رفت و سه دفعه ديگر آمد و به گناه خود اقرار كرد، آنگاه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام ناچار شد تا حدّ را بر او جارى كند.


پس از آن اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:


«اى مردم هركس كه از او اين عمل پليد سرزند، بين خود و خداى خود توبه كند،


به خدا سوگند كه توبه در پنهانى افضل و برتر است از اينكه كسى خود را رسوا كند و پرده خويش را بِدَرَد.»(25)


آفات قضاء


/ 38