مقدمه
با توجّه به «اگرهاى داورى» و «ضرورت و اهميّت قضا و داورى» همه ملّت ها و دولت ها به سازماندهى سيستم قضائى پرداختند تا مقتدرترين و كارآمدترين سيستم قضائى را داشته باشند كه بتوانند عدالت اجتماعى را تحقّق بخشند. يعنى سيستم قضائى از سيستم حكومت ها جدا نيست و بايد به مسائل آن به گونه اى جدّى نگريست.
در حكومت پيامبران الهى، و رسول گرامى اسلام نيز سيستم قضائى سالم و كارآمدى وجود داشت و مسئوليّت در اختيار پاكترين و بهترين و كارآمدترين انسان ها بود.
در حكومت 5 ساله اميرالمؤمنين على عليه السلام نيز سيستم قضائى كارآمدى وجود داشت. و آن حضرت در انتخاب قضات، در نظارت دقيق بر امور قضائى دقّت فراوان داشت كه پس از قرن ها هنوز هم چراغ راه آيندگان است كه در اين قسمت به برخى از آنها اشاره مى شود.
الف نوآورى ها و خلاّقيّت و ابتكار امام على عليه السلامدر قضاوت
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در مسئوليّت سنگين قضاوت در شناسائى علل و عوامل جُرم، در شناخت مجرم و بزهكار، در گرفتن اعترافات روشن و آشكار از مجرمان، همواره الگو نمونه بود.
هرگاه خليفه اوّل در مشكلات قضائى به بن بست مى رسيد از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام الگو مى گرفت. و خليفه دوم در ده ها مورد قضائى از نوآورى و خلاّقيّت امام على عليه السلام استفاده كرد.
و بارها اعتراف كرد:
اگر شيوه هاى قضائى آن حضرت نبود، خليفه رسوا مى شد.(9)
و خليفه سوم نيز نتوانست از علوم و ابتكارات اميرالمؤمنين عليه السلام استفاده نكند.
ب استفاده از قرآن در مسائل قضائى
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام با رهنمودهاى پيامبر اسلام صلّى الله عليه وآله اوّلين و آخرين قاضى موفّق بود كه در قضاوت و داورى حداكثر استفاده را از قرآن كريم مى برد.
از قرآن كمك مى گرفت و با رهنمودهاى قرآن مشكلات قضائى را برطرف مى كرد. از قرآن مى پرسيد و با قرآن به داورى مى نشست.
گاهى برداشت هاى قرآنى حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام همه اصحاب و ياران رسول خدا صلّى الله عليه وآله را به شگفتى وا مى داشت.
و خلفاى پيش از امام على عليه السلام همواره با شگفتى مى گفتند:
حكم اين مشكل در كجاى قرآن آمده است؟
كدام آيه قرآن در اين مسئله داورى مى كند؟
كه پس از توضيحات حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام قانع شده با شگفتى به عظمت علمى و قضائى آن حضرت اعتراف مى كردند.
ج استفاده از رهنمودهاى پيامبر صلّى الله عليه وآله
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام بارها در قضاوت ها و حل بن بست هاى قضائى اظهار مى داشت كه:
پيامبر گرامى اسلام، روش حل اين مشكل را به من اموخته است.
من اين شيوه قضاوت را از رسول خدا صلّى الله عليه وآله آموختم.
سوگند به خدا نه من دروغ مى گويم و نه آن كس كه به من خبر داد دروغ گفته است.
د استفاده از علم غيب (10)
علم غيب و آگاهى از اسرار نهان يكى ديگر از نعمت هايى بود كه در اختيار اميرالمؤمنين على عليه السلام قرار داشت كه به اذن خدا، با برخوردارى از اين نعمت بزرگ در امور قضائى و صدور حُكم، و شناسائى مجرمان موفّق بود و توانست عدالت اجتماعى را تحقّق بخشد، و دست متجاوزان به حقوق اجتماعى را قطع كند و خائنان منكر خيانت را افشا كند، و ماسك هاى دروغين را از چهره ظالمان بدارند.
ه به كارگيرى علوم در قضاوت
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام اوّلين و آخرين عالم آگاهى بود كه از انواع علوم در حل بن بست هاى و مشكلات قضائى استفاده فرمود.
بگونه اى كه معاصران آن حضرت در شگفت ماندند و آيندگان با شگفتى از روش ها و شيوه هاى حكيمانه آن بزرگ يگانه بهره مند شدند و خواهند شد.
جالب و شنيدنى آنكه دشمن سرسخت و در حال جنگ آن حضرت نيز از رهنمودهاى قضائى و علوم سرشار امام استفاده مى كرد، يا به صورت نامه، مشكلات قضائى را نوشته و از امام على عليه السلام راه حل مى طلبيد.
5 قاطعيّت در اجراى احكام قضائى
يكى ديگر از ويژگى هاى قضائى حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام قاطعيّت در اجراى احكام قضائى بود، آنگاه كه جلسه قضاوت برقرار مى شد و جرم و مجرم شناسائى مى شد.
احكام قضائى را در حدود و ديات و قصاص اجرا مى فرمود و هيچگونه تماس و سفارش و موقعيّت اجتماعى مانع اجراى حُكم نمى گرديد.
تا يار و همكار وفادارش «قنبر» در اجراى حَد بر تن آلوده يك مجرم، دچار تندروى شده و يك ضربه شلاّق اضافه بر او نواخت، امام على عليه السلام او را قصاص كرد، و به شلاّق خورده دستور داد تا يك ضربه بر بدن «قنبر» بنوازد.
امروزه در جهان احكام قضائى فراوانى صادر مى شود كه در مرحله اجرائى معطّل مى ماند و عدالت اجرا نمى گردد.
6 توجّه به ارزش و صفات قاضى
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام همانگونه كه به اهميّت سيستم قضائى مى انديشيد، به بازپرورى و تربيت قضات هم توجّه داشت.
يكى از ويژگى هاى مهم قضائى آن حضرت، اصل نظارت در امور قضات بود كه به وسيله نيروهاى اطلاعاتى خود، مسائل آنان را زير نظر داشت.
يكى از قضات خود را كه تنها يك روز مسئوليّت قضائى داشت عزل فرمود، كه وجود «قاضى يك روزه» اصل نظارت در سيستم قضائى آن حضرت را به اثبات مى رساند.
7 استقلال قاضى
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام به استقلال فكرى قاضى مى انديشيد و اجازه نمى داد.
پرونده اى كه در دست يكى از قضات در حال بررسى است به قاضى ديگرى سپرده شود كه در حكومت بنى اميّه اين روش غلط با نفوذ قدرتمندان رواج پيدا كرد و سيستم قضائى را به انواع وابستگى ها آلوده كرد.(11) و ديگر ويژگى هايى كه از حوصله يك فصل خارج است.
در اينجا توجّه به فهارس مربوط به قضا و قضاوت در نهج البلاغه ضرورى است، مانند:
قضا، قضاوت (12)
آفات قضاوت و داورى حكمت 220
اصول داورى و قضاوت در اسلام خطبه 125/2، 3
افشاى قضاوت دروغين خطبه 17/5
اوصاف قضات نالايق خطبه 17/3
تعهّد و احساس مسئوليّت نسبت به قضات نامه 53
جايگاه قضات و كارمندان در حكومت نامه 53
خطر خود محورى در امور قضائى خطبه 18/1
روانشناسى مدّعيان دروغين قضاوت خطبه 17
روش صحيح قضاوت حكمت 271
روش قضاوت حكمت 220
روش قضاوت نسبت به انسان هاحكمت 220
ره آورد تاءمين نيازهاى قضات نامه 53/69
ره آورد قضاوت هاى ناآگاهانه خطبه 17
سيماى قضات و داوران نامه 53
شرائط گزينش قضاوت نامه 53
ضرورت رسيدگى به امور قضات دادگاه هانامه 53/46
قضاوت عادلانه حكمت 289/3
قضاوت و كارگزاران دولتى نامه 53
قضاوت هاى نا آگاهانه خطبه 17/10
مبانى قضا و حكومت در اسلام خطبه 18
نظارت بر قضات نامه 53
نكوهش از اختلاف ميان قضات خطبه 18/1
نكوهش اهل راءى (خود محورى در قضاوت)خطبه 18