آشنایی با نهج البلاغه امام علی و پاسخ به چند شبهه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنایی با نهج البلاغه امام علی و پاسخ به چند شبهه - نسخه متنی

سید جعفر حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


'دوستى خواستنيهاى "گوناگون" از: زنان و پسران و ثروتهاى فروان از زر و سيم و اسبهاى نشاندار و دامها و كشتزارها براى مردم آراسته شده "ليكن" اين جمله مايه ى تمتع "بهره مندى" زندگى دنيا است و "حال آنكه" فرجام نيكو نزد خدا است'.

بنابراين نمى توان گفت: نهج البلاغه مردم را به گوشه گيرى و عزلت فراخوانده، بلكه خطبه ها و كلمات قصار آن حضرت كه در اين زمينه آمده كلا هماهنگ با روح اسلام و قرآن كريم و احاديث نبوى است.

"و ثانيا" از آنجا كه هميشه حب دنيا بزرگترين مانع راه سعادت انسانها بوده است و شيفتگى نسبت به زرق و برق آن سرچشمه ى انواع گناهان مى باشد، لذا در بسيارى از خطبه ها، نامه ها و كلمات قصار نهج البلاغه از آن نكوهش شده است، ولى در عين حال هنگامى كه آن حضرت- شنيد شخصى دنيا را مذمت و نكوهش مى كند او را توبيخ نمود و فرمود:

'ايها الذام للدنيا المغتر بغررها، المنخدع باباطيلها اتغتر بالدنيا ثم تذمها؟ انت المتجرم عليها ام هى المترجمه عليك؟... ان الدنيا دار صدق لم صدقها و دار عافيه لمن فهم عنها و دار غنى لمن تزود منها و دار موعظه لمن اتعظ بها، مسجد احباء الله و مصلى ملائكه الله و مهبط وحى الله و متجر اولياء الله اكتسبوا فيها الرحمه و ربحوا فيها الجنه، فمن ذا يذمها و قد
آذنت ببينها و نادت بفراقها و نعت نفسها و اهلها؟...' [ نهج البلاغه، حكمت 131، ص 523، چاپ دارالثقلين- قم. ]

'اى نكوهنده ى دنيا كه خود به نيرنگ آن فريفته شده اى و با باطلهاى آن دلباخته اى تو خود فريفته ى دنيائى و آن را نكوهش مى كنى؟ تو بر دنيا دعوى گناه دارى؟ يا دنيا بايد بر تو دعوى كند كه گناهكارى؟ از كجا و چه وقت دنيا تو را سرگردان نمود؟ يا كى فريبت داد؟ آيا با پوسيدگى گورهاى پدرانت يا با آرامگاههاى زير خاك مادرانت؟'.

چه بسيار بيماران و دردمندانى كه تو با دست و پنجه ات از آنان پرستارى كردى و آنان را يارى نمودى؟ و مى خواستى بهبود يابند و از پزشكان برايشان دارو مى طلبيدى بامدادان كه دارويت آنان را بهبودى نداد و گريه ات براى آنان سودى نداشت و ترست فايده اى نبخشيد و آنچه خواهانش بودى به تو نرسيد و تو با تمام نيرو و قدرت خود نتوانستى مرگ را از آنان دور كنى دنيا براى تو حال آنان را مثال زد "سرمشقت قرار داد" و با گورهايشان گور خودت را به رخت كشيد "تا بدانى با تو نيز همان خواهد كرد كه با او نمود".

همانا دنيا سراى راستى است براى كسى كه به راستى با آن درآيد و خانه ى عافيت و سلامتى است براى كسى كه به خوبى آن را بفهمد و خانه ى بى نيازى و توانگرى است براى كسى كه از آن توشه برگيرد و خانه ى
پند است براى كسى كه پند پذيرد، دنيا سجده گاه دوستان خدا و محل نماز فرشتگان الهى است، فرودگاه وحى خدا و جايگاه تجارت دوستان او است، در آن كسب رحمت نموده و بهشت را سود برند.

پس چه كسى آن را نكوهش مى كند؟ و حال آنكه خود او است كه اعلام جدائى كرده و مفارقتش را فرياد زده "و گفته كه ماندگار نيست" و از نابودى و مرگ خود و اهلش خبر داده، با بلاهاى خود بلاى دوزخ را مجسم كرده و با شادمانى خود شادمانى بهشت را نشان داده، شامگاهان به سلامت گذرد و بامدادن با سوك و مصيبت باز آيد تا مشتاق سازد و بيم دهد و تهديد كند و بترساند و هشدار دهد.

پس اشخاصى فرداى پشيمانى- روز قيامت- آن را نكوهش كنند. و ديگران "نيكوكاران" در روز رستاخيز آن را بستانيد، زيرا دنيا "حقايق را" به آنها يادآور شد و آنها متذكر شدند "و از آن پند گرفتند" و رويدادها را برايشان حكايت كرد و تصديقش نمودند و آنها را پند و اندرز داد، پندها را پذيرفتند'.

/ 40