آشنایی با نهج البلاغه امام علی و پاسخ به چند شبهه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنایی با نهج البلاغه امام علی و پاسخ به چند شبهه - نسخه متنی

سید جعفر حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خلاصه: از ديدگاه نهج البلاغه دنيا بر دو گونه است:

"الف" دنياى ممدوح "قابل ستايش".

"ب" دنياى مذموم "مورد نكوهش" دنيا گرائى و محبت كوركورانه و عشق به "متاع الحياه الدنيا" و سعى و تلاش براى به دست آوردن آن
از هر راهى كه شد- حلال باشد يا حرام و غفلت از جهان ابدى، دنياى مذموم و مورد نكوهش است، گرچه زيبا و شيرين و سر سبز و خرم است 'حلوه خضراء' [ نهج البلاغه، خطبه ى 45، صفحه ى 71، چاپ دارالثقلين- قم. ]

اما سعى و كوشش براى به دست آوردن مال حلال جهت حفظ آبرو و گشايش بر اهل و عيال و صله ى ارحام و رسيدگى به مستمندان و ترويج حق و دفع باطل و امثال آن، دنياى ممدوح است، بلكه در حقيقت اينگون تلاشها تلاش براى آخرت است نه دنيا.

اميرمومنان عليه السلام در يكى از خطبه هاى نهج البلاغه مى فرمايد: 'و من ابصر بها بصرته و من ابصر اليها اعمته': [ نهج البلاغه، خطبه ى 82، صفحه ى 98، چاپ دارالثقلين- قم. ]

يعنى كسى كه "با چشم بصيرت" به دنيا نگريست، دنيا حقيقت را به وى مى نماياند "و او را آگاهى بخشد" و آن كسى كه در دنيا نگريست "چشم به دنيا دوخت" او را كور "دل" مى نمايد.

بنابراين كسانى كه به دنيا با ديد ابزارى مى نگرند 'ابصر بها' و از آن توشه ى لازم را بهره مند مى شوند دنيا نزد آنان ممدوح و مورد ستايش است و كساى كه به دنيا چشم دوخته اند 'ابصر اليها' و عملكردشان نادرست مى باشد دنياى آنان مذموم و مورد نكوهش است.

"ثالثا" گر چه در نهج البلاغه از كسانى كه همچون عيسى بن مريم عليه السلام ترك دنيا كرده و هيچ توجهى به آن ندارند تجليل شده و آن حضرت به نوف بكالى مى فرمايد: 'اى نوف خوشا به حال آنان كه دل از اين جهان گسستند و بدان جهان بستند... اينان چون مسيح رشته ى دوستى دنيا را از خود بريده و هيچ توجهى بدان ندارند'. [ نهج البلاغه، حكمت 104، ص 516، چاپ دارالثقلين- قم. ]

ولى اين بدان معنى نيست كه آن حضرت به رهبانيت دعوت مى كند، زيرا در تشبيه چيزى به چيزى ديگر وجود فقط يك وجه شباهت ميان آن دو كافى است، مثلا اگر گفته شود 'حسن' همچون شير است بدين معنى است كه او در دليرى همانند او است نه اينكه او چنگ و دندان دارد و يا با چهار دست و پا راه مى رود. و همچنين منظور اميرمومنان عليه السلام در تشبيه تاركان دنيا به حضرت مسيح عليه السلام فقط از جهت دلبستگى نداشتن به دنيا است نه رهبانيت و شيوه ى زندگانى او كه بدون زن و فرزند و خانه و كاشانه بوده است زيرا در جاى ديگرى از نهج البلاغه مى خوانيم كه اميرمومنان عليه السلام به شدت از رهبانيت و ترك زن و فرزند نكوهش كرده است.

آن حضرت پس از جنگ 'جمل'در بصره جهت عيادت 'علاء بن زياد حارثى' كه از ياران امام عليه السلام بود به خانه ى او رفت وقتى كه خانه ى بسيار
مجلل و وسيع او را ديد فرمود با اين خانه ى وسيع در دنيا چه مى كنى؟ در حالى كه در آخرت به آن نيازمندترى:

آرى اگر بخواهى مى توانى با همين خانه به ثواب آخرت برسى.
در اين خانه ى وسيع ميهمانان را پذيرائى كنى.
به خويشاوندان با نيكوكارى بپيوندى.
و حقوقى كه بر گردن تو است به صاحبان حق برسانى.
پس آنگاه تو با همين خانه ى وسيع مى توانى به ثواب آخرت دستيابى.
علاء گفت: از برادرم 'عاصم بن زياد' به شما شكايت مى كنم: فرمود: مگر او را چه شده است؟

گفت: عباى "پشمينه" پوشيده و از دنيا كناره گرفته است.
امام عليه السلام فرمود: او را بياوريد. هنگامى كه آمد به او فرمود: اى دشمنك جان خويش شيطان تو را سرگردان ساخته آيا تو به زن و فرزندانت رحم نمى كنى؟ تو مى پندارى كه خداوند نعمتهاى پاكيزه اش را حلال كرده اما دوست ندارد تو از آنها استفاده كنى؟ تو در برابر خدا كوچك تر از آنى كه اين گونه با تو رفتار كند "اين مقام اولياى خاص خدا است".

عاصم گفت: اى اميرمومنان پس چرا تو با اين لباس خشن و آن غذاى ناگوار به سر مى برى؟
حضرت فرمود: واى بر تو من همانند تو نيستم، خداوند بر پيشوايان حق واجب كرده كه خود را با مردم ناتوان و تهيدست همسو كنند.

تا فقر و ندارى تنگدست را به هيجان نياورد و به طغيان نكشاند'. [ نهج البلاغه، خطبه ى 209، ص 336. چاپ دارالثقلين- قم. ]

از آنچه گذشت به خوبى روشن سد كه اين شبهه نيز ناتمام است و نهج البلاغه هيچ گاه دعوت به رهبانيت نكرده است.

/ 40