شبهه ى 008
در بسيارى از خطبه ها و كلمات قصار نهج البلاغه سختيهاى مرگ و ظلمت قبر و مشكلات جهان پس از مرگ بيان شده است و طبيعى است كه يادآورى اينگونه مسائل موجب سلب آرامش روحى و به وحشت افتادن مردم است، لذا بعيد به نظر مى رسد كه اينگونه سخنان مربوط به على بن ابى طالب عليه السلام بوده باشد. [ اثر التشيع فى الادب العربى، ص 61. ]پاسخ:
اولا: اگر يادآورى مرگ و قبر و قيامت و مانند آن براى جامعه مفيد نبوده و موجب سلب آسايش و آرامش جامعه است پس چرا در قرآن كريم و احاديث نبوى اين همه از آنها يادآورى شده است از جمله:"اينما تكونوا يدرككم الموت..." [ سوره ى نساء، آيه 78. ] 'هر كجا كه باشيد شما را مرگ درمى يابد...'.
"كل نفس ذائقه الموت" [ سوره ى انبياء، آيه ى 35. ] 'هر نفسى چشنده ى مرگ است'.
"كل من عليها فان" [ سوره ى الرحمن، آيه ى 26. ] 'تمام كسانى كه بر زمينند فانى شوند'.
"كل شى هالك الا وجهه" [ سوره ى قصص، آيه ى 88. ] 'جز ذات او همه چيز نابود شونده است'.
و در بسيارى از كتب حديث شيعه و اهل سنت احاديثى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم به همين مضمون نقل شده است از جمله:
حديثى در كتاب 'تحف العقول' از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مى خوانيم كه فرموده: 'مالى ارى حب الدنيا قد غلب على كثير من الناس، حتى كان الموت فى هذه الدنيا على غيرهم كتب...' [ تحف العقول، ص 29. ]
'"چه شده است؟" چرا مى بينم محبت دنيا بر بسيارى از مردم غلبه كرده است، گويا مرگ در اين دنيا براى جز اينان نوشته شده و گويا مراعات حق براى جز اينان واجب مى باشد بلكه گويا آنچه را از خبر
مردگان مى شنوند همانند مسافرانى هستند كه به زودى باز خواهند گشت؟...'.