بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
'... مردم در اينكه مقصود اميرالمومنين عليه السلام از اين برادر كيست؟ اختلاف كرده اند و سپس چندين احتمال را نقل كرده است و اين خود دليل آنست كه انتساب اين خسنان به اميرالمومنين عليه السلام مسلم بوده و شهرت داشته است و اگر اين سخنان به ابن المقفع نيز نسبت داده شده بود ابن ابى الحديد همچون ديگر موارد اختلاف، آن را بيان مى كرد. و شايد به علت شهرت انتساب اين سخنان به اميرالمومنين عليه السلام و يا امام حسن عليه السلام ابن المقفع آن را در كتابش بدون انتساب نقل كرده و يا اينكه آن را با نسبت نقل كرده ولى دستهاى امين در چاپ كتابهاى گذشتگان آن را حذف كرده است. و رابعا: سخنان اميرالمومنين عليه السلام آنچنان ميان مردم شهرت داشت كه سخنرانان و خطيبان آنها را در خطبه هاى خود مى خواندند و يا به بخشى از آن اكتفا مى كردند و به علت تقيه يا غفلت يا به جهت ديگرى نامى از آن حضرت نمى بردند. شيخ محمد على ديوز يكى از اساتيد 'معهد "كالج" الحياه' در الجزائر كه خود او از فرقه ى 'اباضيه' مى باشد در كتاب 'تاريخ المغرب الكبير، ج 3 ص 588' به نقل از ابن الصغير مى گويد: 'دولتمردان اباضى در "دولت رستمى" به تمام مذاهب و فرق آزادى كامل داده بودند و از آنجا كه آنان محبت زيادى به على بن ابى طالب داشتند و از آن حضرت بسيار تجليل مى كردند و از فصاحت و بلاغت گفته هايش در شگفت بودند و لذا واعظان و خطيبان جمعه و جماعات بر فراز منابر خطبه هاى آن حضرت را مى خواندند...'. بنابراين اگر ابن المقفع هم بخشى از سخنان آن حضرت را در كتابش آورده به همين دليل بوده كه از فصاحت و بلاغت و محتواى عالى آن در شگفت بوده به ويژه آنكه در اوائل كتاب 'الادب الصغير' خود گفته '... و قد وضعت فى هذا الكتاب من كلام الناس المحفوظ حروفا فيها عون علي عماره القلوب و صقالها...': [ به نقل از 'مدارك نهج البلاغه، ص 268'. ] يعنى: من در اين كتاب از سخنانى كه مردم آن را از حفظ دارند "نزد مردم محفوظ مانده" كلماتى را آورده ام كه مايه ى زنده شدن دلها و صيقلى شدن و شفافيت قلبها است. سخن استاد محمد على كرد على نيز گواه ديگرى بر اين مدعا است، وى در كتاب 'امراء البيان، ج 1، ص 10' مى گويد: 'ان ابن المقفع تخرج فى البلاغه يخطب على بن ابى طالب' ابن مقفع بلاغت را از خطبه هاى على بن ابى طالب آموخته است. بنابراين، اين شبهه درباره ى "حكمت 289" نيز ناتمام است. و در پاسخ به شبهه ى انتساب "خطبه ى 203" به سحبان بن وائل، مى گوئيم: اولا: اهل فن مى دانند كه سخنان سحبان بن وائل از نظر محتوى و عبارات در اين حد نيست و اگر شنيده شده كه او اين خطبه را مى خوانده دليل آن نيست كه سروده ى خود او است. و ثانيا: بزرگان محدثين قبل از سيد رضى رحمه الله نيز اين خطبه را از اميرالمومنين عليه السلام روايت كرده اند مانند: شيخ صدوق رحمه الله در 'الامالى، ص 132، مجلس 23'. و همچنين در'عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 298'. و شيخ مفيد رحمه الله در 'الارشاد، ص 139'. و شيخ طبرسى رحمه الله در 'مشكاه الانوار، ص 243'. و شيخ ورام رحمه الله در 'مجموعه ورام، ص 66'. بنابراين هيچگونه شك و شبهه اى در انتساب تمام نهج البلاغه به اميرالمومنين عليه السلام وجود ندارد. مطالب ارزنده و محتواى عالى و شيوه ى سخن گفتن، خود بهترين سند زنده ايست بر صحت استناد به آن حضرت.