سيد رضى و شعر
سيد رضى در حالى كه هنوز به ده سالگى نرسيده بود قصيده اش غراء سروده كه در آن نسب عالى خود را بازگو مى كند و بسيارى از دانشمندان وى را شاعرترين فرد قريش مى دانند.خطيب بغدادى در 'تاريخ بغداد' ج 2، ص 246 مى گويد:
'از محمد بن عبدالله كاتب شنيدم كخه نزد يكى از بزرگان به نام 'ابوالحسين بن محفوظ' گفته بود: من از گروهى از دانشمندان ادبيات شنيدم كه مى گفتند: سيد رضى زبردست ترين شاعر قريش است.
'ابن محفوظ' در پاسخ گفت: آرى اين سخن درست است، سپس افزود: در ميان قريش كسانى بودند كه خوب شعر مى گفتنتد اما شعر آنان اندك بود، ولى كسى كه هم زيبا شعر گفته و هم زياد، جز سيد رضى كسى نبوده است'.
نقابت [ 'نقابت' منصبى بوده مردمى كه به شخصيت ممتاز و محبوب و عالم برجسته و با تقوى تعلق مى گرفت و مردم به طور طبيعى به دور او گرد مى آمدند و سرپرستى او را پذيرا بودند و خلفا و سلاطين وقت براى كسب وجهه و محبوبيت به چنين افرادى حكم مى دادند، صاحب اين منصب عهده دار امور ذيل بود:
]
1 - حفظ و نگهدارى آمار خانواده هاى سادات "شجره ى نامه ى سيادت.
2 - مراقبت بر صحت انتساب آنان و حفظ شاخه هاى سيادت نظير سادات هاشمى، طالبى، علوى، حسنى، حسينى، موسوى و...
3 - ثبت مواليد و فوت شده گان با دقت تمام.
4 - مراقبت افراد از نظر آداب و اخلاق.
5 - دور نگهداشتن آنان از مشاغل پست و نامشروع.
6 - بازداشتن آنان از ارتكاب گناه و بى حرمتى به قوانين اسلام.
7 - جلوگيرى از تعدى و تجاوز سادات به ديگران و پرهيز خودبرتر بينى.
8 - احقاق حقوق آنان "به عنوان وكيل مدافع.
9 - استيفاى حقوق آنان از خمس اموال.
10 - مراقبت بر ازدواج زنان و دختران آنان و ممانعت از ازدواج حتى بيوه زنان با ناپاكان و طاغوتيان.
11 - اجراى عدالت و موعظه ى خاطيان.
12 - نظارت بر موقوفات و استيفاى حقوق آنان از عائدات اموال وقف شده.