"هيچ ثروتى چون عقل نيست و هيچ فقرى چون جهل نمى باشد و هيچ ميراثى چون ادب و تربيت وجود ندارد."
هدفدارى تربيت
امكان تربيت و ضرورت خودسازى و بازپرورى جامعه را بسيارى از مكتبها پذيرفته اند و مباحث پيرامون آن را قبول كرده اند و با اسلام و ديگر مكاتب تربيتى الهى اعلام هماهنگى مى كنند. آنچه كه اسلام را در برابر ديگر مكاتب تربيتى ممتاز جلوه مى دهد، هدفدارى انسان و هدفدارى تربيت است. صاحبنظران، اصول كلى تربيت را براى زندگى انسان و تداوم حيات اجتماعى باور دارند، اما مى پرسند چرا خود را تربيت كنيم؟ چرا مشكلات و رنج فراوان خودسازى را هموار سازيم؟ چرا براى تربيت شدن و تربيت كردن از لذتها و خوشيها بگذريم؟ و براى چه و كدام اهداف تكاملى به تربيت و سازندگى روى بياوريم؟ بديهى است تا مبانى اعتقادى قرآن و نهج البلاغه را نپذيريم و هدفدارى انسان و حركت تكاملى بشر بسوى قيامت و بهشت جاويدان را باور نكنيم، تربيت و مقررات و احكام تربيتى بدون پشتوانه اخلاقى و اجرايى است. امام "ع"مى فرمايند: 8- قال على عليه السلام: 'و اعلموا عباد الله انه لم يخلقكم عبثا و لم يرسلكم "يترككم" هملا... اوصيكم عباد الله بتقوى الله فانها الزمام و القوام.' [ المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، خطبه 195/ 4 و 10. ] "اى بندگان خدا آگاه باشيد! خداوند شما را بى هدف و بيهوده نيافريده است و سرگردان و بدون سرپرست نگذاشت. اى بندگان خدا! شما را به تقوى و خويشتن دارى سفارش مى كنم كه زمام عبادتها و قوام زندگى سعادتمندانه به تقوى بستگى دارد." و آنگاه به رفاه زدگان شكم باره ى هدف گم كرده مى تازد و مى فرمايد: 9- قال على عليه السلام: 'فما خلقت ليشغلنى اكل الطيبات كالبهيمه المربوطه، همها علفها.' [ المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، نامه 15/ 45. ] "آيا عبث و بيهوده آفريده شده ام، همانند حيوان پروارى كه تمام همت او علف و چريدن و خوردن است؟" سپس هدف تكاملى را مطرح مى فرمايد: 10- قال على عليه السلام: 'انه ليس لانفسكم ثمن الا الجنه فلا تبيعوها الابها.' [ المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، حكمت 456. ] "بدانيد كه جان شما بهايى جز بهشت ندارد، پس خود و زحمتها و تلاشهاى خود را به كمتر از آن نفروشيد." و براى تحمل مشكلات تربيت و خودسازى تذكر مى دهد كه: 11- قال على عليه السلام: 'فمن اشتاق الى الجنه سلا عن الشهوات و من اشفق من النار اجتنب المحرمات.' [ المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، حكمت 2/ 31. ] "كسى كه به سوى حيات جاودان در حركت است و اشتياق بهشت دارد، از شهوات و تمايلات سركش پرهيز مى كند و آن كس كه از آن جهنم بيمناك است، از محرمات و بديها دورى مى كند." و در كلام نورانى ديگرى، سعادت و كمال و موفقيت دنيا و آخرت را هدف ارزشمند تربيت معرفى مى فرمايد: 12- قال على عليه السلام: 'و ان المال و البنين حرث الدنيا و العمل الصالح حرث الاخره و قد يجمعهما الله تعالى لاقوام.' [ المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، 5/ 23. ] "و ثروت و اموال و فرزندان بهره و كشت اين جهانند و عمل صالح و نيك، زراعت و بهره آخرت، و گاهى خداوند اين هر دو را به افراد مى بخشد." وقتى هدف ارزشمند خلقت انسان، سعادت دنيا و آخرت شد، پس كوتاهى و سستى به هر كدام از آن دو نارواست كه امام به فرزندش امام مجتبى "عليه السلام"مى فرمايد: 13- قال على عليه السلام: 'فاصلح مثواك و لا تبع آخرتك بدنياك.' [ المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، نامه 13/ 31. ] "زندگى جاويدان بهشتى و منزلگاه آينده خود را اصلاح كن و آخرت را به دنياى زودگذر مفروش."
شناخت عوامل تربيت
پس از آشنايى با مباحث مقدماتى تربيت، بايد عوامل تربيتى را شناخت و آنها را تقويت كرد و به سوى آنها جذب شد كه نقش تعيين كننده در تربيت و سازندگى فرد و جامعه دارند. در اين قسمت از بحث به برخى از آنها اشاره مى شود: الف- پدر و مادر خانه و خانواده، آموزشگاه آغازين هر فردى مى باشد. زندگى خانوادگى نقش مهمى در خودسازى و بازسازى دلها دارد. پدر و مادر و ديگر افراد خانواده مى توانند مربى لايق و موفق فرزندان و يا عامل اساسى انحراف و آلودگيهاى كودكان باشند. در اين مورد امام "ع"مى فرمايند: 14- قال على عليه السلام: 'و حق الولد على الوالد ان يحسن اسمه و يحسن ادبه و يعلمه القران.' [ المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، حكمت 399. ] "و حق فرزند بر پدر آن است كه براى كودك نام نيك انتخاب كند و او را خوب تربيت نمايد و قرآن را به او تعليم دهد." و سپس به تاثير روابط اجتماعى پدران و فرزندان اشاره مى فرمايند: 15- قال على عليه السلام: 'موده الاباء قرابه بين الابناء.' [ المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، حكمت 308. ] "دوستى ميان پدران سبب خويشاوندى ميان فرزندان است." گرچه در دو مورد ياد شده، نام پدر و پدران مطرح شده اما مسئوليت فوق الذكر شامل مادران نيز مى شود. ب- خانواده خانواده يكى از عوامل تربيتى است. فرزندان و كودكان از اعضاء خانواده الگو مى گيرند و رنگ مى پذيرند. از اين رو امام "ع"سفارش مى كند كه با خانواده خوب و صالح روابط دوستانه برقرار كنيد. 16- قال على عليه السلام: 'ثم الصق بذوى المروءات و الاحساب و اهل البيوتات الصالحه و السوابق الحسنه.' [ المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، نامه 53/ 52 و 53. ] "روابط خود را با آبرومندان و افراد با شخصيت و اصيل و خاندانهاى صالح و خوش سابقه برقرار ساز." آن گاه خانواده نمونه را معرفى مى كند: 17- قال على عليه السلام: 'و عندنا اهل البيت ابواب الحكم و ضياء الامر.' [ المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، خطبه 1/ 120. ] "و درهاى دانش و روشنايى امور نزد ما "اهل بيت"خانواده رسول خدا "ص"است." ج- استاد و آموزگار امام "ع"با توجه به نقش ارزنده آموزگار و دانشمندان علوم ضرورى و تاثير چشمگير علمى به مالك اشتر مى فرمايند: 18- قال على عليه السلام: 'و اكثر مدارسه العلماء و مناقشه الحكماء فى تثبيت ما صلح عليه امر بلادك.' [ المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، نامه 40/ 53. ] "در جلسات درس دانشمندان و استادان، زياد به گفتگو بنشين و با حكما و انديشمندان، بسيار به بحث و بررسى بپرداز كه وضع كشورت را اصلاح مى كند." و راجع به نقش استاد در تربيت انسان، به آموزگار الهى خود- رسول خدا "ص"- مى پردازد و اهميت و ارزش آموزشهاى پيامبر گرامى اسلام را چنين بيان مى دارد: 19- قال على عليه السلام: 'و لقد كنت اتبعه اتباع الفصيل اثر امه يرفع لى فى كل يوم من اخلاقه علما و يامرنى بالاقتداء به.' [ المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، خطبه 118/ 192 و 119. ] "من هم چون سايه اى به دنبال آموزگارم رسول خدا حركت مى كردم و آن بزرگ پيامبر، هر روز نكته تازه اى از اخلاق نيك را برايم آشكار مى ساخت و به من فرمان مى داد كه به او اقتدا نمايم." د- جامعه و محيط زندگى يكى ديگر از عوامل تربيت، جامعه و محيط زندگى انسان است، از اين رو در انتخاب مكان زندگى و محيط اجتماعى بايد دقت لازم را به عمل آورد. امام براى انتخاب جامعه خود مى فرمايد: 20- قال على عليه السلام: 'و اسكن الامصار العظام فانها جماع المسلمين و احذر منازل الغفله و الجفاء و قله الاعوان على طاعه الله.' [ المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، نامه 9/ 69 و 10. ] "در شهرهاى بزرگى كه مركز اجتماع مسلمانان است، مسكن گزين و از محيط و جوامعى كه اهل غفلت و ستمكارى در آنجا هستند و ياران مطيع خدا كمتر در آن نواحى يافت مى شوند، بپرهيز." 21- قال على عليه السلام: 'بلادكم انتن بلاد الله تربه: اقربها من الماء و ابعدها من السماء.' [ المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، خطبه 5/ 13. ] "سرزمين شما متعفن ترين خاكهاست: از همه جا به آب نزديكتر و از آسمان دورترين است."
دوستان
امام على "ع"در رابطه با نقش بسيار حساس دوستان در يكديگر مى فرمايند: 22- قال على عليه السلام: 'و امحض اخاك النصيحه حسنه كانت او قبيحه.' [ المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، نامه 31/ 100 و 101. ] "هميشه نصيحت خالصانه ات را براى دوست خود آماده ساز، شيرين و نيكو يا تلخ و ناراحت كننده." و آنگاه هشدار مى دهند كه با اين افراد دوست نباش و از آنها دورى كن. 23- الف: قال على عليه السلام: 'اياك و مصادقه الاحمق فانه يريد ان ينفعك فيضرك.' [ المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، حكمت 2/ 38. ]