زيارت اميرالمؤمنين(ع)در سيره معصومين(عليهم السلام)
حسين رجبى
در مقالهاى ديگر، پيرامون زيارت قبر پيامبر اكرم(ص) و بزرگان بقيع در سيره معصومين(عليهمالسلام) به بحث پرداختيم و دانستيم كه زيارت بزرگان دين، بويژه قبر پيامبر اسلام و اهل بيت گرامى آن حضرت، وسيلهاى براى ناختخداوند; و جلوهاى از توحيد و صفاى روح عاشقان و مشتاقان امامان معصوم(عليهمالسلام) و پيوند با آرمانها و اعتقادات صاحب قبر در راستاى تداوم راه او است.
مقاله حاضر مرورى استبر سيره معصومين(عليهمالسلام) در زيارت قبر اميرمؤمنان على(ع).
سرزمين نجف
بارگاه ملكوتى مولا على(ع) براى هر مسلمان عاشق شناخته شده است. «نجف» به معناى جايگاه بلند در زمين هموار است كه آب آن را فرا نمىگيرد. در آن جايگاه پيامبران بزرگى مانند حضرت آدم و نوح آرميدهاند. «على» نيز به معناى والا و برتر است و از مرتبه ويژهاى در ميان ساير انسانها برخوردار مىباشد، به گونهاى كه انسانهاى عادى به مقام او نمىرسند. «لا يرقى الى الطير» عاشقان امام كه دلداده اين درگاهند، با زيارت بارگاه ملكوتى آن حضرت و ارتباط روحى و معنوى با آن امام همام مىكوشند تا خود را از تعلقات مادى رها سازند و به مقام بلند آن حضرت نزديك شوند. و بدينوسيله بتوانند قابليت نوشيدن آب گواراى «حوض كوثر» را از دست امام خويش دريابند. و اين است فلسفه زيارت امام على(ع) كه در روايات فراوانى به آن اشاره شده است.
پيامبر اسلام(ص) فرمود: «من زار عليا فقد زارنى و من احبه فقد احبنى...» كسى كه على را زيارت كند مرا زيارت كرده و آن شخص كه او را دوست دارد مرا دوست داشته است.
و امام صادق(ع) فرمود: «من زار اميرالمؤمنين عارفا بحقه غير متجبر و لا متكبر كتب الله له اجر مائه الف شهيد...»
كسى كه اميرمؤمنان(ع) را با شناختن حق او و بدون جبر و تكبر زيارت نمايد، خداوند بزرگ پاداش صد هزار شهيد براى او مىنويسد.
در برخى روايات آمده است كه زائر اميرمؤمنان تنها آن حضرت را زيارت نمىكند بلكه آدم و نوح را نيز زيارت مىكند.
و امام صادق(ع) از زيارت امام على(ع)، به عنوان پناهگاهى براى دردمندان ياد كرد و فرمود: «در پشت كوفه، قبرى است كه دردمندان به آن پناه مىبرند و خداوند بزرگ، به خاطر آن شفا كرامت مىفرمايد».
بسيار روشن است كه انسانى كه در زندگى دنيايى خويش فريادرس هر درماندهاى بود در حيات اخروى نيز پناهگاه هر پناهندهاى خواهد بود.
مرحوم شيخ مفيد نقل كرده است كه: روزى هارون الرشيد به قصد شكار از كوفه بيرون رفت و بسوى غريين وثويه [اطراف نجف] حركت نمود، در آنجا آهوانى را ديد. دستور داد تا بازهاى شكارى رها شوند و بر آنها حمله كنند، آهوان فرار كرده و به پشتهاى پناه بردند و در آنجا آرميدند; بازها نيز افتاده و تازيها هم باز شدند. هارون تعجب كرد; هنگامى كه آهوان از فراز پشته به پايين آمدند، بازها نيز قصد شكار آنها داشتند بار ديگر به آن پشته پناه مىبردند و شكارىها از قصد آنها بر مىگشتند تا سه بار بدينگونه تكرار شد. هارون كه سخت در تعجب فرو رفته بود، دستور داد تا پيرامون آن مكان كسب خبر كنند. خدمتگزاران به جستجو پرداختند و پيرمردى يافتند و نزد او آوردند. هارون از حال آن مكان جويا شد.
گفت: اگر به من امان بدهى، قصه آن را مىگويم. هارون گفت: با خدا عهد مىكنم تو را آزار نرسانم و تو در امان باشى.
گفت: خبر داد مرا پدرم از پدران خود كه مىگفتند قبر اميرمؤمنان(ع) در اين پشته واقع است و حقتعالى آن را حرم امن و امان خود قرار داده است و هر كه به آن پناه ببرد در امان باشد.
آرى امام على(ع) امان اهل زمين است; چنانكه پيامبر(ص) آن حضرت و فرزندانش را مانند ستارگان - كه امان اهل آسمانهايند - امان اهل زمين معرفى فرمود.
از ديدگاه شيعه، معصومين عليهم السلام پس از مرگ مانند دوران حيات خويش هدايتگر انسانها و پناهدهنده درماندگان مىباشند. از اينرو به زيارت و توسل به آنان تاكيد شده است. در اين ميان ائمه معصومين عليهم السلام نيز براى زيارت اهميت زيادى قايل بودند دارد. بطوريكه امامان ديگر هم خود به اين مهم مىپرداختند و هم ديگران را تشويق به زيارت مىنمودند. شايسته استبراى آگاهى از چگونگى و محتواى زيارت آنان نمونههايى را ارائه مىدهيم.
زيارت امام على در سيره امام سجاد و امام باقر عليهما السلام
بدون ترديد رفتار معصومين (عليهم السلام) روشنترين سرچشمه شناخت است، بگونهاى كه رفتار آنان از گفتارشان رساتر و گوياتر مىباشد; چرا كه در گفتار جاى احتمالات و اطلاق و تقيد و ... وجود دارد، در صورتى كه عمل گوياترين دليل بر مشروعيت و مطلوبيت است. از اينرو «سيره عملى امامان» بهترين الگو براى زائران مىباشد.
امام باقر(ع) فرمود: با پدرم به زيارت قبر جدم اميرمؤمنان - على بنابيطالب - در نجف رفتيم. پدرم نزديك قبر ايستاد و گريست و فرمود:
«السلام على ابى الائمة و خليل النبوة و المخصوص بالاخوة. السلام على يعسوب الايمان و ميزان الاعمال و سيف ذىالجلال. السلام على صالح المؤمنين و وارث علم النبيين، الحاكم فى يوم الدين. السلام على شجرة التقوى. السلام على حجة الله البالغة و نعمته السابغة و نقمته الدامغة، السلام على الصراط الواضح ... انت وسيلتى الى الله و ذريعتى ولى حق موالاتى و تاميلى; فكن لى شفيعى الى الله عز و جل فى الوقوف على قضاء حاجتى و هى فكاك رقبتى من النار و اصرفنى فى موقفى هذا بالنحج. و النجم الائح و الامام الناصح و رحمة الله و بركاته.
اللهم ارزقنى عقلا كاملا و لبا راحجا و قلبا زكيا و عملا كثيرا و ادبا بارعا و اجعل ذلك كله لى و لا تجعله على برحمتك يا ارحم الراحمين».
سلام بر پدر امامان و دوست مقام پيامبرى اختصاص يافته به [رسول خدا.] درود بر پيشواى ايمان، ميزان اعمال، شمشير خداوند با جلال و عظمت.
درود بر حاكم روز قيامت. درود بر درخت پرهيزكارى حجتبالغه الهى و نعمت واسعه و عذاب كوبنده خداوندى. درود بر راه روشن حق و ستاره درخشان هدايت و پيشواى خيرخواه. اى اميرمؤمنان تو وسيله و واسطه من بسوى خدايى. حق دوستى شما براى من، مايه اميد است. پس مرا در توقفگاهها در پيشگاه خداوند «عزوجل» شفاعت نما و نيازم را كه آزادى از آتش جهنم استبرآورده ساز و از اين جايگاه، پس از زيارت، مرا با موفقيت و برآورده شدن حاجتها بازگردان...
نكته دوم اين است كه زائرين بايد امامان معصوم(عليهمالسلام) را به عنوان وسيله و شفيع خود قراردهند.
خدايا به من عقل كامل و مغزى ممتاز، قلبى پاك و عملى صالح و شايسته فراوان و ادب والا عطا فرما و تمام اين نعمتها را به سود من نه بر ضرر من مقرر فرما.
در متن اين زيارت نكاتى چند قابل دقت است.
1- روش سلام دادن: هر سلامى همراه با يادآورى يكى از ويژگيهاى اميرمؤمنان(ع) است. از اينرو در روايات اشاره شده كه از شرايط زيارت معصومين(عليهمالسلام) شناختن مقام و ويژگيهاى آنان است.
امام سجاد(ع)، بهترين آشنا به مقام ولايت عظمى برخى از مقامات آن حضرت را اينگونه يادآورى مىكند: «على(ع) پدر امامان معصوم(عليهمالسلام) است. كسانى كه پيامبر اكرم(ص) آنان را به عنوان جانشين خويش معرفى فرموده و آنان را هم وزن قرآن ياد كرده است. «انى تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتى اهل بيتى».
على(ع) بهترين دوست و برادر پيامبر(ص) است و تنها فردى كه شايستگى خليل بودن رسول خدا را كسب كرد امام على(ع) بود زيرا خليل بودن بالاتر از دوستبودن است و بدين جهت آن حضرت او را برادر خود برگزيد.
«على(ع) معيار اعمال است». توسط آن حضرت ايمان و نفاق شناختهمىشود و بهشتيان از دوزخيان متمايز مىگردند زيرا «على مع الحق و الحق مع على يدور حيث ما دار».
«على(ع) شمشير خدا است». قدرت خداوند در قدرت و بازوى على(ع) جلوهگر شده است. شمشير على(ع) سر كافران را از تن جدا نمود و بزرگان آنان را در خون خود غلطاند; از اين رو پيامبر(ص) فرمود: «شمشير زدن على در روز خندق برتر از عبادت جن و انس است.»
«على(ع) وارث دانش پيامبر است». از آنجا كه دانش پيامبران الهى در نزد پيامبر اسلام بود و به فرموده آن حضرت من شهر علمم و على(ع) در آن است; به طور مسلم پيامبر(ص) تمامى دانش خود را بر على(ع) عرضه داشته است.
على(ع) درخت تقوى است، بىشك شخصى كه مىخواهد تقوى را بشناسد، بايد على(ع) را بشناسد و براى شناخت على(ع)، بايد واقعيت تقوى را بفهمد. آن حضرت در خطبه همام، ويژگيهاى متقين را با بيان الهى خويش آشكارا بيان فرموده كه همه آنها در وجود حضرت تجلى يافته است.
2 - نكته دوم اين است كه زائرين بايد امامان معصوم(عليهمالسلام) را به عنوان وسيله و شفيع خود قرار دهند تا در پيشگاه خداوند بزرگ از آنان شفاعت نمايند. نيازهاى خويش را عرضه كنند، تا بواسطه مقام و عظمت امام برآورده شود. بزرگترين حاجت انسان آزادى و نجات از آتش دوزخ است. كه امام سجاد(ع) آن را بيان فرمود.
3 - روش درخواست نيازهاى اساسى: بهترين نعمتبراى انسان عقل كامل و قلب پاك است كه اصول و پايه زندگى سالم را تشكيل مىدهد از اين رو زائر بايستى از درگاه خداوند بزرگ عقل كامل و روحى عالى و قلبى پاك را درخواست نمايد اين سيره و روش زيارت معصومين(عليهمالسلام) مىباشد.
ابوحمزه ثمالى كه از چهرههاى زاهد و عارف كوفه بود مىگويد: روزى امام سجاد(ع) را در كوفه ملاقات كردم فرمود: آيا دوست دارى به همراه من قبر جدم على بنابيطالب(ع) را زيارت كنى؟ عرض كردم: آرى.
آنگاه در سايه شتر آن حضرت حركت كردم در حالى كه با من صحبت مىكرد; تا به بقعه و جايگاهى رسيديم كه نور افشان بود امام سجاد(ع) از مركب فرود آمد. گونههاى مبارك را بر قبر گذاشت و فرمود: «يا اباحمزه هذا قبر جدى علىبنابيطالب(ع) ثم زاره بزيارة اولها: السلام على اسم الله الرضى و نور وجهه المضيئ».
اى ابا حمزه اين قبر جدم على است آنگاه به زيارت مشغول شد.
4 - جابر جعفى از چهرههاى بزرگ اسلام و از تابعان به شمار مىآيد و امام باقر و صادق(ع) را ملاقات كرده است. به نقل از امام باقر(ع) مىگويد: امام زينالعابدين به زيارت امير مؤمنان رفت و نزديك قبر ايستاده و گريست. آنگاه چنين فرمود: «السلام عليك يا امينالله فى ارضه و حجته على عباده السلام عليك يا اميرالمؤمنين اشهد انك جاهدت فى الله حق جهاده و عملتبكتابه و اتبعتسنن نبيه(صلى الله عليه و آله) حتى دعاك الله الى جواره ... اللهم فاجعل نفسى مطمئنه بقدرك راضية بقضائك مولعة بذكرك و دعائك محبة لصفوة اوليائك محبوبة فى ارضك و سمائك صابرة على نزول بلائك شاكرة لفواضل نعمائك...»
درود بر تو اى كسى كه در زمين امين پروردگار و بر بندگان حجتخدايى. سلام بر تو اى امير مؤمنان. گواهى مىدهم كه تو در راه خدا حق جهاد و تلاش را انجام دادى و به كتاب خدا (قرآن) عمل كردى و از سنت پيامبر(ص) پيروى نمودى، تا اينكه خداوند تو را بسوى خود فرا خواند... بارالها تو جان مرا به قضا و قدر خود مطمئن و خوشنود فرما و به ياد خويش مشتاق و حريص گردان و من را دوستدار خاصان از اولياى خود و محبوب اهل زمين و آسمان قرار ده. در هنگام نزولبلا و سختى به من صبر و شكيبايى عنايت فرما. مرا شكرگزار نعمتهاى فراوان خود قرار بده.
اين زيارت معروف به زيارت امين الله است كه از لحاظ متن و سند مورد اطمينان كامل است و مرحوم مجلسى از اين زيارت كه به بهترين مسائل اخلاقى و معنوى اشاره كرده استبه عنوان بهترين زيارت ياد كرده است.
لازم به يادآورى است كه زيارت امينالله نزد قبور هر يك از امامان وارد شده است از اينرو امام باقر(ع) فرمود: هر كه از شيعيان ما اين زيارت را نزد قبر اميرمؤمنان(ع) يا قبر يكى از ائمه عليهم السلام بخواند حقتعالى اين زيارت و دعا را در نامهاى از نور بالا مىبرد و مهر حضرت محمد(ص) بر آن مىزند و آن را نگهدارى مىكند تا تسليم قائم آل محمد(ص) شود و آن حضرت با بشارت و تحيت و كرامت از زائر استقبال مىكند.
نگاهى اجمالى به زيارت امينالله
از آداب بسيار خوب و پسنديده آن است كه هنگام ورود بر شخصى، بويژه اگر از بزرگان باشد، به او سلام داده و از حالات او جويا شد و براى او دعا كرد. از ديدگاه اسلام مرگ نابودى نيست، بلكه تحول و كمال است; بويژه براى انسانهاى رشد يافته. از اينرو در هنگام ورود به مشاهده مشرفه امامان (عليهم السلام) بر آنان نظير انسانهاى زنده سلام گفته و راز دل با آنان در ميان مىگذاريم و ياد مىكنيم و ويژگيهاى بزرگ و برجسته آنان را بر زبان مىآوريم. يك زائر با اين ديد سلام مىدهد كه صاحب قبر سخن او را شنيده و پاسخ مىدهد.
در زيارت امينالله زائر در آغاز با سلامهاى كوتاه و يادآورى چند ويژگى برجسته، به سراغ نيازها و خواستههايش مىرود و آنها را مطرح مىسازد. البته نيازها گاه نيازهاى مادى و گاه معنوى است. نيازهاى معنوى سعادت دنيوى و اخروى را به دنبال دارد. از اينرو امامان عليهمالسلام به نيازهاى معنوى بيشتر اصرار داشتهاند تا به عاشقان و زائران دلداده مولا على و ساير امامان چگونه دعا كردن و چگونه خواستن را بياموزند.
ماهنامه كوثر شماره 7