بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
[ مقدمه ى ترجمه ى نهج البلاغه، اسد ا لله مبشّرى، تهران:دفتر نشر فرهنگ اسلامى،1373، چاب هفتم، ص 20 -9. ]
امام على بن ابى طالب "ع" ، امير مؤمنان كه درود جاويد خداى بر او و بر خاندان پاكش باد، گذشته از برتريهاى بى شمار، امير يگانه ى اقليم لفظ و معنى است، و خطابه ها و نامه ها و اندرزها و سخنان خردمندانه اش، از همان زمان كه بر زبان و قلم مباركش گذشت، دردلهاى پاكيزه و آزاد، نقش بست و بر سر زبانها افتاد و اوراق قلوب و صحايف دفترها را نگار داد و سخندانان و گويندگان، از آن، مايه ى تفكر اندوختند و آن را دستمايه ى شعر و خطابه كردند و تا امروز همچنان، در نطاق پهناور فكر بشر، مايه ى تفكر و گفتار است، و همچون سياله ى حيات، در اذهان و زبانها مى جوشد و سير مى كند. بالجمله، سخنانى است كه به قول معروف: ''''فروتر از كلام آفريدگار و فراتر از سخن آفريدگان است''''. آرى، پيش از امام "ع"، از آن هنگام كه بشر داراى تاريخ شد، حكيمان و نغزگويان، سخنان دلاويز و خرد آميزبسى گفته اند، و تا بشر داراى تاريخ است همچنان خواهند گفت و بسيارى از آن سخنان، با دل پاك و ضمير صافى و گرايش صدق همنفس بوده است. گوش روزگار، سخنان خردمندان و گويندگان حقيقت پرست و سخن پرداز كه بسى همتا داشته اند و كارگاه هستى پيوسته در كار پروردن آنان است بسيار شنيده است. اما آن همه، با گفته هاى مولا تفاوت بسيار دارد، كه سرشت و زندگانى او، و در نتيجه، جهان بينى او، با آن همه تفاوتها داشته است. پس، تا پايه ى والاى سخنان وى، و نظر گاههاى افكار بى بديل او كه در دل و جان قافله هاى بشرى بهشت شكفته و جاودانى آفريده است در حدّ امكان شناخته آيد، ناچار بايد به جهان بينى او كه حاصل زندگانى عملى و نهاد خاص اوست نظر انداخت و اوضاع و احوال و افكار و سنّتهاى زمان او را دانست و مكان تاريخى وى را شناخت و آن، اگر چه بيرون از اين مقال است و بايد آن را در شرح زندگانى او و در تفصيل و ترجمه ى سخنانش كه از آن، كتابها پرداخته اند ديد، اما ناچار به نحوى بس مختصر، بايد شمه اى از آن را دانست تا شميمى از رايحه ى كلماتش را دريافت توان كرد.