استاد سيد محمد جواد مُهري آخرين ساعات بيست و يكم ماه رمضان، لحظات آخر عمر علي را اعلام ميدارد. علي كعبه آمال عارفان و قبله ناسكان و زاهدان و الگوي اولياي خدا؛ علي آينه تمام نماي رسول خدا و مجمع همه فضائل و كمالات انساني. رادمردي كه علمش و اخلاقش و منشش و شجاعتش و كرامتش و زهدش و جوانمرديش و سخاوتش زبانزد خاص و عام ، دشمن و دوست، كافر و مسلمان ميباشد، به دست شقيترين مردم ، در پگاه نوزدهم رمضان ـ شب قدر اولياء ـ با شمشير زهرآگين ضربه ميخورد و پس از دو روز، سرانجام به لقاء محبوب ميرسد و از رنجهاي دنيا آسوده ميشود.آنچه مايه تعجب است، اين كه چقدر بايد شقاوت و سنگدلي در قاتلين علي وجود داشته باشد كه چنان شخصيت والايي و انسان كاملي را به قتل برسانند؟ آيا آن همه سخنان درربار پيامبر را در شأن علي نشنيده بودند ؟ چرا ؟ شنيدند و از نزديك شاهد آن بودند ولي چون بصيرت نداشتند ، ترتيب اثر نميدادند. شناخت علي ايمان و تقوا ميخواهد و آنان از ايمان تهي بودند و بويي از تقوا به مشامشان نخورده بود. «يا علي لا يحبّك الاّ موءمن و لا يبغضك الا منافق» اي علي! دوستت ندارد جز مؤمن و دشمنت نميدارد جز منافق و چه زيادند آن منافقان كوردل كه در تمام مدت چهار سال خلافت اميرالمؤمنين با او جنگيدند و كارزار كردند. برخي به خاطر دشمنيهاي ديرينه و براي انتقام از كشته شدن پدران و اجدادشان با شمشير ذوالفقار و برخي به خاطر حب جاه و مقام ولي آنچه از همه دردناكتر است آنان كه به خاطر رسيدن به منصب با علي ميجنگيدند در حالي كه همان ها در ركاب رسول خدا (ص) كارزار كرده بودند و روزي شمشيرشان اسلام را ياري ميداد ، طلحه ها و زبيرها ! اين ها دل علي را بيش از ديگران آزرده ميكردند و او را رنج ميدادند . ميگويند وقتي حضرت ، شمشير زبير را پس از به هلاكت رسيدنش مشاهده كرد ، متأثر شد و شايد هم گريست زيرا باور نميكرد چنين مدافعي از اسلام ، روزي بر مجسمه اسلام حقيقي و بر قرآن ناطق شمشير بكشد و در لشكر دشمنان اسلام درآيد.يكي از پژوهشگران اسلامي معتقد است كه بيشتر رواياتي كه از رسول خدا (ص) درباره علي عليه السلام نقل شده ، مربوط ميشود به سال آخر عمر آن حضرت.آري! پيامبر(ص) خود ميديد كه برادرش و وصيّش و جانشينش و نور ديدهاش، پس از او، گرفتار چه جانوران خونآشامي ميشود. رسول خدا مشاهده ميكرد كه پس از رحلتش، براي بيعت گرفتن از علي در خانه دخترش را ميسوزانند و او را بين در و ديوار فشار ميدهند . پيامبر خوب ميدانست كه اين سست عنصران بيوفا ، پيش از خشك شدن آب غسل بدن مطهرش ، توطئه ميكنند و علي را خانه نشين مينمايند و با زور سرنيزه ، ياران علي را به بيعت واميدارند و سپس با علي آن كار ميكنند كه تاريخ را براي هميشه ننگين ساخته است ولي علي عليه السلام همچون درّ شهواري در تاريخ اسلام ميدرخشد و تابش نور وجود مقدسش تا قيام قيامت ، قلب حق جويان و خدا خواهان را فروغي جاودانه ميبخشد.