علی(ع) برترین و والاترین انسان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

علی(ع) برترین و والاترین انسان - نسخه متنی

سید محمدجواد مهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در كتاب خصائص نسايي، ص8، آمده است: روزي كه علي عليه السلام به شهادت رسيد، امام حسن مجتبي عليه‏السلام عمامه‏اي سياه پوشيده بود، مردم را جمع كرد و خطبه‏اي خواند ، در آن خطبه فرمود: «لقد قتلتم بالأمس رجلا ما سبقه الأولون و لايدركه الآخرون و انّ رسول الله صلي الله عليه و آله قال : لأعطين الراية غدا رجلا يحبّ الله و رسوله و يحبّه الله و رسوله و يقاتل و جبريل عن يمينه و ميكائيل عن يساره ثم لا ترد رايته حتي يفتح الله عليه» اي مردم! ديروز رادمردي را به قتل رسانديد كه در گذشته كسي به مقامش نائل نيامده و در آينده احدي به او نمي‏رسد و همانا رسول خدا درباره‏اش فرمود: فردا پرچم را به دست رادمردي مي‏دهم كه خدا و رسولش را دوست مي‏دارد و خدا و رسولش او را دوست مي‏دارند . او هنگامي كه جنگ مي‏كرد جبرئيل در طرف راستش و ميكائيل در طرف چپش قرار داشتند و بازنمي‏گشت جز آنكه با فتح و پيروزي همراه باشد. اين روايت را بسياري ديگر از علما و مورخان اهل سنت مانند صاحب «كنزل العمال» و نويسنده «ذخائر العقبي» و هيثمي در مجمعش نقل كرده‏اند. جالب اينجاست كه حضرت مجتبي خطاب به

مردم مي‏كند و مي‏فرمايد: كسي را به قتل رسانديد ! در اين جمله خطاب به يك نفر نيست ، گويا افراد زيادي در قتل علي دست داشتند و يا منتظر مرگش بودند زيرا او تا زنده بود ، هرگز اجازه نمي‏داد شب پرگان و خفاشان به پرواز درآيند و همه جا را آلوده نمايند . تا علي زنده بود هرگز نمي‏گذاشت روبه صفتان منافق زمام امور امت اسلامي را به دست بگيرند و اگر آن ساليان دراز پس از رحلت پيامبر، صبر كرد به خاطر قرآن و حفظ كيان اسلام بود وگرنه خود مي‏فرمايد : به خدا قسم اگر تمام اعراب براي كارزار با من گردهم آيند، من از ميدان فرار نمي‏كنم و آخرين آنان را با همان جرعه اي كه به اولينشان دادم ، به دوزخ مي‏فرستم .. و در خطبه شقشقيه ، پس از درد دل كردن با مردم و اعلام مظلوميتش مي‏فرمايد : راه چاره اي جز صبر و شكيبايي نداشتم ، پس ديدم صبر كردن با عقل سازگارتر است ، صبر كردم در حالي كه خار در ديده و استخوان در گلويم گير كرده بود.

شگفتا ! علي با آن مقام والا كه همه از او سراغ داشتند و خوب او را مي‏شناختند ، چگونه با او دشمني مي‏كردند و او را مي‏آزردند.

اكنون با شما عزيزان ميل دارم مروري كوتاه بر برخي از روايات رسول خدا(ص) در دشمني اهل بيت، از كتابهاي اهل سنت بنمايم تا معلوم شود چقدر آن جاهلان از خدا بي‏خبر، سنگدل و وحشي بودند. كافي است كه خداوند از زبان پيامبرش در قرآن به آنها اعلام مي‏داشت كه چيزي در ازاي رسالتم از شما نمي‏خواهم جز مودّت و محبت با اهل بيتم و با اين حال، از نخستين ساعت رحلت پيامبر با تمام بي‏ادبي و نامردي ، بدترين برخوردهاي وحشيانه با اهل بيت رسول خدا داشتند . رويشان سياه باد.

زمخشري در تفسيرش ذيل آيه شريفه «قل لا أسألكم عليه اجرا اًّلا المودة في القربي» از رسول خدا (ص) نقل مي‏كند كه فرمود: «حرمت الجنة علي من ظلم اهل بيتي و آذاني في

/ 3