پندهای کوتاه از نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پندهای کوتاه از نهج البلاغه - نسخه متنی

هیئت تحریریه بنیاد نهج البلاغه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مقدمه


بسم الله الرحمن الرحيم

دانش آموزان گرامى، فرزندان عزيز

كتابى كه اكنون در دست داريد، با همه كوچكى خود، به وسعت درياهاى بيكرانه، و به عظمت كوههاى سر به فلك كشيده است: زيرا آنچه در اين كتاب كوچك مى خوانيد، بخشى از كلمات و جملات كتاب ارجمند ''نهج البلاغه'' است، كه به اين صورت ساده، براى شما فراهم شده است.

اين كلمات و جملات، مانند دانه هاى مرواريد درخشان، كه از اعماق دريايى سرشار از مرواريدهاى ناب به دست آمده باشد، مخصوص شما نوجوانان عزيز انتخاب شده است. از اين رو، تمامى مطالب اين كتاب، با بيانى ساده، به زبان فارسى امروز، نوشته شده تا براى شما و ديگر هم سن و سالهايتان، به آسانى قابل درك و آموختن باشد. و از اين راه، شما عزيزان را، با كتابى كه پس از قرآن، عاليترين و گرانقدرترين كتاب انسان سازى است، آشنا سازد.

با نهج البلاغه، بيشتر آشنا شويم

زندگى در با شكوه ترين دوره تاريخ كشورمان، يعنى دوران شكوهمند انقلاب اسلامى، خوشبختى بزرگى است كه نصيب شما نوجوانان عزيز شده است. و بى ترديد، نوجوان دانش آموز و درس خوانده يى
كه در چنين دوران پر شكوهى زندگى مى كند، كمتر ممكن است كه با نام ''نهج البلاغه'' آشنا نباشد.

با اين حال، براى آشنائى بيشتر شما، بهتر است به چند نكته اشاره شود:

نهج البلاغه، كه نمايانگر گوشه يى از انديشه بلند و آسمانى حضرت على عليه السلام است، از يكهزار سال پيش، به صورت كتابى جاودانه، در اختيار جهان و جهانيان قرار گرفته و دنيا را با تحسين و حيرت روبرو كرده است.

اين كتاب، مجموعه يى از گفتارها، پند و اندرزها، نامه ها و نوشته ها، سخنان كوتاه و پر مغز آن امام بزرگوار است، كه توسط دانشمند برجسته اسلامى، ''سيدرضى''، در پايان قرن چهارم و آغاز قرن پنجم هجرى، گردآورى شده است.

''سيدرضى''، سخنان والا و نوشته هاى بى همتاى امام عليه السلام را، در كتاب نهج البلاغه، به سه بخش اصلى تقسيم كرده كه ترتيب آنها چنين است:

1- خطبه ها

2- نامه ها

3- سخنان كوتاه

درباره خطبه ها

نوجوانانى كه در ايران انقلابى و اسلامى زندگى مى كنند، بر خلاف نسلهاى گذشته، به خوبى با ''خطبه'' و معنى آن، آشنا هستند. زيرا يا خود، همراه پدر و مادر و بزرگترهايشان، در نماز جمعه شركت مى كنند و خطبه هاى امام جمعه شهرشان را از نزديك مى شنوند. يا بوسيله راديو و تلويزيون، كه خطبه هاى نماز جمعه را پخش مى كنند، با معنى و مفهوم خطبه، آشنا شده اند.

خطبه، مجموعه گفتارهايى است، كه امام جمعه، براى مسلمانانى كه در نماز جمعه شركت كرده اند، بيان مى كند. در اين گفتارها، مسائل و مطالب گوناگونى مطرح مى شود، تا ضمن آن، آگاهى هاى لازم، به امت مسلمان داده شود: آگاهى هايى درباره توحيد و خداشناسى، اصول عقايد اسلامى، بحث ها و مسائل قرآن، فلسفه بعثت پيامبران و
مسئله ظهور آخرين امام، موضوع امت و امامت و هر مسئله ديگرى كه مطرح ساختن آنها لازم باشد مانند مسائل گوناگون سياسى و اجتماعى، كه در جامعه مسلمانان پيش مى آيد. از اين رو، امام جمعه در خطبه هاى خود، پيرامون اينگونه مسائل نيز توضيحات لازم را مى دهد، تا ذهن امت مسلمان نسبت به آنها روشن شود و فريب دشمنان خدا و دين خدا را نخورند.

اما بايد دانست كه خطبه هاى امام على عليه السلام، مخصوص روزهاى جمعه نبود. بلكه چون در دوران حكومت آن حضرت، نماز تمام روزهاى هفته به صورت جماعت خوانده مى شد، هميشه براى ايراد خطبه، فرصت مناسب وجود داشت. امام عليه السلام نيز، هرگاه كه مسئله فورى و مهمى پيش مى آمد، كه لازم بود با مسلمانان در ميان گذاشته شود، بر منبر قرار مى گرفت و به ايراد خطبه و روشنگرى ذهن مسلمانان مى پرداخت.

خطبه هايى كه در نهج البلاغه گردآورى شده، تنها 238 خطبه، از صدها خطبه آن حضرت است. با اين حال، بخش خطبه ها، در نهج البلاغه، از دو بخش بعدى كه نامه ها و سخنان كوتاه امام "ع" را در بردارد، مفصل تر و بلندتر است.

خطبه هاى نهج البلاغه، بيشتر در موضوع توحيد و خداشناسى، بحث درباره رسالت و معرفى مقام والاى رسول اكرم "ص"، مسائل و مباحث اسلامى و قرآنى، مسائل سياسى و اجتماعى جهان اسلام، و دعوت مسلمانان به شركت در جهاد و استقبال از شهادت در راه خدا و دين خدا بيان شده است.

درباره نامه ها

بخش نامه هاى نهج البلاغه، آثارى را كه از قلم گهربار آن حضرت تراوش كرده است، در بردارد. و اين آثار، عبارت از نامه هايى است كه امام عليه السلام، پيرامون مسائل و حكومت اسلامى و امت مسلمان، براى دوستان و نزديكان، و حتى براى دشمنان خود نوشته است. همچنين نامه ها و فرمانهايى است كه آن حضرت، براى فرمانداران و استانداران و مسئولان حكومتى امور مسلمانان نوشته، و در هر يك، عاليترين اصول حكومت و كشوردارى، بهترين راه خدمت به مردم، و بخصوص حفظ حقوق افراد ضعيف و طبقه مستضعف را تعيين كرده، و كاركنان حكومت
اسلامى را، به رعايت يكايك اين دستورات، موظف ساخته است.

علاوه بر اينها، مكاتباتى هم كه آن حضرت، درباره مسائل گوناگون، با طبقات مختلف مردم داشته، در همين بخش نهج البلاغه قرار گرفته است. در اين مكاتبات، و اصولا در تمام نامه ها و نوشته هاى امام عليه السلام، علاوه بر مسائل گوناگون آن روز، از يك سو، اصول زندگى در پرتو اسلام و در حكومت اسلامى بيان شده، و از سوى ديگر، مسائل تربيتى و اخلاقى و اعتقادى اسلام، از ديدگاه آن حضرت روشن شده است.

درباره سخنان كوتاه

سومين بخش نهج البلاغه، در بردارنده سخنان كوتاه امام عليه السلام است كه بيشتر آنها، از يك يا دو جمله فشرده تشكيل شده است. اما همين گفته هاى بسيار كوتاه و يكى دو جمله يى، كه بين مردم به ''كلمات قصار'' معروف شده، هر يك دريايى از معنى را در خود جاى داده است. كلمات قصار على عليه السلام بيشتر در بردارنده پند و اندرزهاى آن حضرت، و راهنمايى هاى بى نظيرى درباره روش صحيح اعتقادى و تربيت اسلامى است.

مطالب عميق و پر معنايى كه در اين جمله هاى كوتاه وجود دارد، چنان است كه دوست و دشمن، آن را همچون ساير آثار گسترده و مفصل امام "ع"، پس از قرآن كريم و گفتارهاى رسول اكرم "ص"، عالى ترين راهنماى بشر، براى زندگى پاك و سعادت آميز دانسته اند. طورى كه هر كدام از اين سخنان فشرده، صدها درس زندگى و سرمشق انسانيت، و خوب بودن و خوب زيستن، در خود نهفته دارد.

پس از آشنائى مختصر با مطالب سه گانه نهج البلاغه، اكنون بايد گفت كه: نهج البلاغه، علاوه بر داشتن مطالب عميق و معانى والا و ارزنده، و مفاهيم انسان ساز خود، از لحاظ طرز نگارش نيز مقام ارجمندى دارد.

نثر اين كتاب و شيوه نگارش حضرت، چنان شيوا و رسا دلنشين است، كه در زبان و ادبيات عرب، هرگز نظيرى نداشته و بعدها در طول چند قرن نيز، نظيرى براى آن پيدا نشده است. و از همين رو، براى آن نام نهج البلاغه، يعنى ''راه و روش شيوايى گفتار و رسايى كلام'' انتخاب شده است.
شريف رضى كيست؟

شريف رضى، معروف به ''سيدرضى'' دانشمند بزرگ اسلامى در قرن چهارم هجرى است كه با گردآورى نهج البلاغه نام خود را در تاريخ اسلام جاودانه كرد.

جد پنجم او، حضرت موسى بن جعفر "ع" امام هفتم شيعيان است و چون حضرت على "ع" نيز، جد پنجم امام موسى بن جعفر "ع" بوده است، به اين ترتيب درمى يابيم كه حضرت على "ع"، جد دهم سيدرضى است. همچنين از طرف مادر نيز اجداد سيدرضى، با 9 نسل فاصله، به حضرت على "ع" مى رسند. از اين رو معلوم مى شود كه سيدرضى هم از سوى پدر، هم از سوى مادر، خاندان پاك و شريفى داشته كه هر دو از نسل مبارك امام على عليه السلام بوده اند.

سيدرضى در سال 359 هجرى قمرى متولد شد و پس از يك زندگى كوتاه ولى پر ثمر 47 ساله، در سال 406 هجرى درگذشت.

وى كه از كودكى، دوشادوش برادرش ''شريف مرتضى'' به تحصيل دانش رفته بود، به زودى هوش فراوان و نبوغ سرشار خود را نشان داد، و از تمام هم سن و سالهاى خود پيش افتاد. به طورى كه در نخستين سالهاى جوانى به عنوان يك دانشمند برجسته اسلامى شناخته شد و مورد احترام دانشمندان بزرگ آن زمان قرار گرفت.

سيدرضى از آغاز جوانى، شروع به تحقيقات با ارزشى در زمينه قرآن و اسلام و مسائل اسلامى كرد. حاصل تلاشها و تحقيقهاى او، چند كتاب با ارزش بود كه در قرنهاى بعد نيز، هميشه مورد توجه دانشمندان جهان اسلام قرار گرفته است.

وى در زمينه شعر نيز نبوغ سرشارى داشت، چنانكه دانشمندان و شعر شناسان، با مطالعه اشعارى كه از او باقى مانده است، وى را بزرگترين و بهترين شاعر عرب دانسته اند.

اما كتابى كه نام او را جاويد كرده، نوشته ها و اشعار و تحقيقات خودش نيست، بلكه گردآورى و تدوين همين كتابى است كه امروز، با نام ''نهج البلاغه'' در دنيا مى درخشد. سيدرضى، براى جمع آورى مطالب اين كتاب نزديك 20 سال زحمت كشيد. به دهها كتابخانه رفت و صدها كتاب را از آغاز تا پايان به دقت خواند. در آن كتابها، كه هر كدام دهها سال پيش نوشته شده بود، آثار مختلفى از على عليه-
السلام نيز وجود داشت. نويسندگان آن كتابها، هر كدام به مناسبت هاى مختلف، قسمتهائى از خطبه ها، نامه ها، سخنان كوتاه و پند و اندرزهاى امام عليه السلام را نقل كرده بودند.

اما اين آثار، در هيچكدام از آن كتابها، نظم و ترتيب درستى نداشت. بلكه هر نويسنده يى قسمتهايى از آثار امام را، در كتاب خود نقل كرده بود.

از اين رو، سيدرضى سعى و همت فراوان به كار برد و پس از سالها تحقيق و مطالعه، در سال 400 هجرى قمرى، موفق شد آثار پراكنده امام را در سه بخش گردآورى كند و به صورت كتابى جامع، در جهان فرهنگ و انديشه انتشار دهد.

بايد دانست كه نهج البلاغه نيز، دربردارنده تمامى آثار امام "ع" نيست. اما از تمام كتابهايى كه در زمينه گفته ها و نوشته هاى آن حضرت، پيش از سيدرضى، تدوين و تاليف شده بود، پر مطلب تر و داراى نظم و ترتيب بيشتر و به كمال نزديك تر است.

سخنان على عليه السلام، پيش از سيدرض

ى

سيدرضى، نهج البلاغه را در زمانى گرد آورى و تنظيم كرد كه حدود 350 سال از شهادت حضرت اميرمومنان "ع" مى گذشت.

ميدانيم كه سيدرضى، مطالب نهج البلاغه را از ميان نوشته هاى كتابهائى كه قبل از او تاليف شده بود بدست آورد و يكجا گردآورى كرد. و همين نكته آشكار مى كند كه پيش از او، عده بسيارى از نويسندگان و محققان ديگر، دست به جمع آورى آثار امام "ع" زده بودند.

به طورى كه دانشمندان و تاريخ نويسان، در كتابهاى خود نوشته اند، پيش از تنظيم نهج البلاغه، 22 كتاب ديگر نيز وجود داشت كه همه آنها، مثل نهج البلاغه، شامل سخنان و نامه ها و نوشته هاى امام عليه السلام بود.

نخستين كتابى كه در اين زمينه تدوين شد ''سخنرانى هاى على عليه السلام روى منبر'' نام داشت. مولف اين كتاب، كسى بود كه در زمان جاهليت- يعنى پيش از بعثت رسول اكرم "ص"- به دنيا آمد. او كه بعد از ظهور اسلام، مسلمان شده بود، پس از رحلت پيامبر "ص" به جمع ياران على "ع" پيوست و پس از آن، تا زمان شهادت امام، از ياوران وفادار و فداكار او بود.
اين شخص كه ''زيد بن وهب'' نام داشت در سال 96 هجرى در گذشت. اما سالها پيش از مرگ، مطالبى را كه خود از زبان اميرالمومنين شنيده بود در كتاب ''سخنرانيهاى على "ع" روى منبر'' نوشت.

پس از او، بيست كتاب ديگر در اين زمينه تنظيم شد. و بالاخره آخرين كسى كه پيش از سيدرضى در اين مورد كتابى تدوين كرد، دانشمند برجسته يى به نام ''ابوعثمان جاحظ'' بود.

جاحظ در سال 255 هجرى در گذشت و اين، تاريخى بود كه سيدرضى، 104 سال بعد از آن متولد شد.

كتاب جاحظ ''صد سخن از اميرالمومنين على عليه السلام'' نام دارد كه سيدرضى از مطالب آن نيز مانند مطالب كتابهاى ديگر، استفاده كرده و قسمتهايى از آن را در نهج البلاغه نقل كرده است.

مجموعا هفتاد نفر از دانشمندان قبل از سيدرضى خطبه ها و سخن هاى امام "ع" را جمع آورى كرده اند كه اين مختصر را گنجايش ذكر نام همه آنها نمى باشد.

[ گردآورندگان سخنان حضرت على "ع" قبل از سيدرضى نوشته عزيز الله عطاردى، از سرى انتشارات بنياد نهج البلاغه. ]

چرا اين جملات را انتخاب كرده ايم

؟

براستى انتخاب چند گوهر از ميان گوهرهاى يك گنجينه پر بار، كار دشوارى است. و از آن دشوارتر، انتخاب گوهرهاى معنوى كلام حضرت على "ع" از گنجينه بى مانند نهج البلاغه است. زيرا وقتى قرنهاست كه كلام امام "ع" را، فروتر از كلام خالق و فراتر از كلام مخلوق مى نامند و مى شناسند، جسارت و گستاخى خواهد بود كه كسى از ميان آنها، چند كلام را ''انتخاب'' كند. چون انتخاب كردن، معمولا به معنى ترجيح دادن و برتر دانستن چيزى از ميان چيزهاى ديگر است. و حال آنكه كلام امام "ع" در چنان حدى از اوج ارزش و والايى است، كه هيچكدام را نمى توان انتخاب كرد و نسبت به بقيه ترجيح داد.

به اين ترتيب، كارى كه در اين كتاب كوچك صورت گرفته، انتخاب كردن، به معنى ترجيح دادن نيست، بلكه به منظور آشنا ساختن نوجوانان عزيز، با كوتاه ترين و ساده ترين كلمات و جملات امام "ع" است.
بدين معنى كه خواسته ايم تعدادى از كلمات و جملات كوتاه امام را، كه درك و دريافت و آموختن آن، براى نوجوانان كلاس پنجم ابتدائى آسان ترين باشد، در دسترس آنان قرار دهيم. از اين رو، در اين مجموعه كوچك، ساده ترين جمله ها را انتخاب كرده ايم، نه بهترين آنها را. زيرا كه ستارگان تابناك كلام امام "ع"، در آسمان روشن و گسترده نهج البلاغه، همه، ''بهترين'' و ''والاترين'' هستند.

كوشش كرده ايم تا جملات اين كتاب، در زمينه هاى گوناگون سخنان زندگى بخش، و پندها و راهنمايى هاى انسان ساز امام "ع" باشد.

تعدادى از جملات درباره توحيد و خداشناسى، تعدادى ديگر در موضوع راز آفرينش انسان و ساير موجودات، تعدادى از آنها پيرامون ارتباط انسان با خالق خود، و بيشترين آنها، درباره مسائل مربوط به روشهاى تربيتى و اخلاقى اسلام، و پندهاى امام "ع" پيرامون شيوه هاى صحيح زندگى فردى و اجتماعى است. اين قسمت از جملات امام "ع"، اندرزهايى ساده و قابل اجرا هستند، كه عمل به آنها نه تنها سخت و دشوار نيست، بلكه آسان و دلپذير است، و در عين حال، آسايش انسان در دنيا و رستگارى او را در آخرت تضمين مى كند.

هر كدام از جمله ها، در ساده ترين صورت ممكن، به زبان فارسى ساده و آسانى ترجمه شده است.

ممكن است درك كامل كلام امام "ع" با وجود ترجمه ساده، باز هم براى نوجوانانى كه اين كتاب بخاطر آنها تهيه شده است، دشوار باشد. از اين رو، علاوه بر ترجمه كلمات امام "ع"، درباره هر يك، شرح كوتاهى نيز تهيه كرده و با زبانى در خور درك اين گروه سنى، نوشته ايم، تا مطالعه آنها، به اين فرزندان عزيز، براى درك كلام امام "ع"، بيشتر كمك كند.

اميدواريم اين كتاب كوچك، دريچه يى به روى نوجوانان عزيز بگشايد، تا از راه آن، به دنياى پهناور انديشه هاى امام "ع" وارد شوند و با تعاليم درخشان اعتقادى و اخلاقى و تربيتى و انسانى اسلام بيشتر آشنا شوند.

هيئت تحريريه بنياد نهج البلاغه

اگر خدا شريكى داشت


لو كان لربك شريك لاتتك رسله.

نامه / 31

ترجمه:

اگر پروردگارت شريكى مى داشت، فرستادگان آن شريك "يعنى پيامبران آن خداى ديگر" نزد تو مى آمدند.

شرح:

خداوند توانائى كه ما را، و اين دنياى پهناور و پر از زيبائى را، آفريده است، خدايى يگانه و بى همانند است.

تمام پيغمبرانى كه براى راهنمايى افراد بشر، به ميان مردم آمده اند، با آن كه دينهاى گوناگون آورده اند، سخنهايشان درباره خدا، يكسان و همانند بوده است. همه آنها، به پيروان خود گفته اند كه: خدا يكى است و شبيه يا شريك ندارد.

فرزند عزيز، اين را بدان كه اگر غير از پروردگار يگانه و بى شريك، خداى ديگرى هم وجود داشت، او نيز از سوى خود، پيغمبرانى مى فرستاد تا هم وجود او را به افراد بشر اعلام دارند، هم مردم را به سوى او دعوت كنند.

ولى در طول ميليونها سالى كه از زندگى بشر مى گذرد، و
از ميان 124 هزار پيغمبرى كه براى هدايت مردم آمده اند، هرگز پيغمبرى نگفته است:

من، از سوى خدايى ديگر، غير از خداى يگانه، به سوى شما فرستاده شده ام.

همين موضوع، دليل آشكارى است براى آن كه بدانى: خداى تو، و آفريدگار و همه افراد بشر، و خالق اين جهان بزرگ، همان خداوند يگانه و بى مانندى است كه تمام پيغمبران، از او سخن گفته اند و همه افراد بشر را، به سوى او دعوت كرده اند.

/ 14