معجزات شب مولود - ولادت نور نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ولادت نور - نسخه متنی

سید محمد جواد مهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دنيا پـس از آن همه زيستـن در ظلمتكده جاهليت, بيـش تر نمى تواند انتظار بكشـد... و اينك زمـان, آبستـن حـادثه اى مهم و رخــدادى جاودانه است.

شبى از ماه ربيع الاول است از عام الفيل كه ايـن حادثه به وقـوع مـى پيـونـدد. در آن شب تـاريخـى و جـاويـدان... چه مى گذرد؟

ستـارگـان آسمـان, رقص كنـان گـردهـم آمـده اند.

بلبلان, تـرانه خـوانان بـر فراز بطحا در آن سكـوت شب, آواز سـر مى دهند.

خفاشان و شب پـره گان, آن دشمنان نـور و روشنايـى, فـراركنان از صحنه دور مـى شـونـد. ابليـس و ابليـس زادگـان, از آسمان رانـده مى شوند. نسيم بهشتى در آن نيمه شب و شيريـن بهار ربيع المولود, وزيـدن گـرفته است. نور آن جنيـن ـ كه هنـوز به دنيا نيامـده ـ سـراسـر اتـاق كـوچك آمنه را روشـن و منـور كـرده است.

اندك انـدك... و با گذشت بيـش از نيمـى از شب 17 ربيع الاول, آن نور فروزان ديـوار را مى شكافد و به بيرون مـى تابد... و آن نـور خـدايـى تا كعبه و تا مسجـدالحرام مـى رسـد و فراتـر رفته مكه و اطراف آن را روشن مى سازد.

خـدايا چه خبر است؟ ايـن چه نـورى است كه شعاعش زمان و مكان را درهـم مـى نـوردد و نه تنها كعبه و مسجـدالحـرام را كه بيشتـر و فراتر و گسترده تر روشـن مى سازد, شام را و يمـن را... فارس را و روم را, بلكه هـرچه شهر و ديـار در گستـره پهنـاور زميـن وجـود دارد, در مسير ايـن نور قرار گرفته و روشـن مى شود «والله متـم نوره ولو كره المشركون» .

اينجا است كه دعاى ابراهيـم خليل پـس از صـدها بلكه هزاران سال به استجابت مى رسد, آنگاه كه با اسماعيل خانه خدا را مـى سازند و دست ها را به دعا بلند مـى كننـد كه بارالها, در ميان ايـن مردم, رسـولـى برانگيزان كه آياتت را بر آنان تلاوت كند و كتاب و حكمت را به آنها بيامـوزد و آنان را تـربيت الهى كنـد «ربنـا وابعث فيهم رسـولا منهم يتلوا عليهم آياتك و يعلمهم الكتاب و الحكمه و يزكيهم...» و اينجـا است كه بشارت عيسـى تحقق مـى يابـد كه مـن رسول خدايـم و به تورات تصديق مى كنـم و به رسولى كه پـس از مـن مىآيد و نام ناميـش «احمد» است, شما را بشارت مـى دهـم «انـى رسول الله اليكم مصدقا لما بيـن يدى مـن التوراه و مبشرا برسول ياءتى من بعدى اسمه اءحمد» .

و امشب است كه تمام بت هاى كعبه سرنگون مى شـود و هرگاه فجر صادق از افق سر زند منادى از آسمان با صـداى بلند ندا دهد كه: «جاء الحق و زهق البـاطل ان البـاطل كـان زهـوقـا» .

امشب شبى است كه فروغ نـور محمد ـ صلى الله عليه و آله ـ سراسر جهان را روشـن و منور مى سازد و هر سنگ و درخت و جمادى به وجد و سرور مىآيد و هرچه در آسمان ها و زمين است به شكرانه ايـن مولود گرامى سر به سجـده مى افكند و شيطان سرافكنـده و شكست مـى خـورد.

امام صادق عليه السلام فرمود: «هنگامى كه رسول خدا زاده شد, شب بـود. در آن شب, مردى از اهل كتـاب (يهودى) نزد قـريـش آمـد كه در آن هنگام, هشام و وليـد و عتبه و شيبه گردهـم آمـده بـودنـد; از آنان پرسيد: آيا امشب از شما مولودى متولد شده؟

گفتند: نه, مگر چه خبر است؟ گفت: امشب فرزندى از ميان قريـش به دنيا آمـده كه نامـش احمـد» است و همانا هلاكت و نابـودى اهل كتاب به دست او خواهد بـود. در روايتى از امام موسى بـن جعفر عليه السلام نقل شده كه اميرالمومنيـن عليه السلام در پاسخ به آن عالـم يهودى كه از معجزات پيامبر مى پرسيد, فرمود: نه تنها عيسى بـن مريم عليه السلام در گهواره سخن مى گفت كه محمد(ص) نيز هنگام ولادت, دست چپ بر زميـن گذاشت و دست راستش را به آسمان بلند كرد و با دو لبان مباركـش تـوحيـد را بـر زبان جارى ساخت. از سيماى درخشنده اش نـورى پـديـد آمـد كه اهل مكه در لابلاى آن تـوانستنـد كاخ هاى شام را ببينند...

فرشتگان پيـوسته از آسمان به زمين فرود مـىآمدند و از زميـن به آسمان پرواز مى كردند و تسبيح و تقديـس خدا مـى نمـودند. ستارگان آسمان مضطرب شـده و به حـركت درآمـده بـودنـد... (بحار, ج15, ص260)

معجزات شب مولود

آيات زيادى در شب ميلاد پيامبر ـ صلـى الله عليه و آله ـ پديدار شـد كه هـر يك از ديگـرى عجيب تـر بـود. كاخ انـوشيروان آن چنان لـرزيـد كه چهارده كنگـره از آن فـرو ريخت... دريـاچه ســــاوه خشكيـد... آتشكـده فارس كه هزار سـال روشـن بـود, به خـامـوشـى گرائيد... بت ها در سراسر جهان سرنگـون شـدنـد... شهاب هاى آسمان آن قـدر زياد و فراوان شـد كه قريـش وحشت كرده و پنداشتند پايان جهان فرا رسيده... در همان شب بـود كه موبد موبدان به خواب ديد شترانـى چمـوش در حالـى كه اسبان اصيل را مـى كشند, از نهر دجله گذشتند و چون تعبير خوابـش را از تعبيرگويان خواب پرسيد, به او گفتنـد: آينـده غم انگيزى در استقبـال شاهنشـاهـى خـواهـد بـود.




  • اين است كه ساسان به دساتير خبر داد
    بــر بــابك برنــا پدر پير خبر داد
    مخـدوم سرائيــل بــه ساعير خبر داد
    ربيــون گفتــند, نيوشــيدند احبـار
    تــا بر تو بيان سازند, اسرار نهانى
    از كــنگره كــاخــش, تعبــير توانى
    آرد به مــداين درت از شــام, نشانى
    فخــر دو جهــان خـواجه فرخ رخ اسعد
    آن سيــد مســعود و خــداوند مــويد
    وصفش نتوان گـفت بــه هفـتاد مجــلد
    اين بس كه خدا گويد مــا كــان محمد



  • جاماسب به روز سـوم تيــر خبــر داد
    بـودا به صنم خـانه كشمــير خبر داد
    وان كودك ناشسته لب از شير خبـر داد
    از شق و سطيح اين سخنان پــرس زمانى
    گــر خــواب انـوشروان, تعبير ندانى
    بر عبـد مسيح ايـن سخنـان گر برسانى
    بـر آيت ميـلاد نبــى, سيــد مخــتار
    مــولاى زمــان, مهــتر صاحبـدل امجد
    پيــغمبر محــمود, ابــوالقاسم احمد
    اين بس كه خدا گويد مــا كــان محمد
    اين بس كه خدا گويد مــا كــان محمد



/ 2