معجزات شب مولود
آيات زيادى در شب ميلاد پيامبر ـ صلـى الله عليه و آله ـ پديدار شـد كه هـر يك از ديگـرى عجيب تـر بـود. كاخ انـوشيروان آن چنان لـرزيـد كه چهارده كنگـره از آن فـرو ريخت... دريـاچه ســــاوه خشكيـد... آتشكـده فارس كه هزار سـال روشـن بـود, به خـامـوشـى گرائيد... بت ها در سراسر جهان سرنگـون شـدنـد... شهاب هاى آسمان آن قـدر زياد و فراوان شـد كه قريـش وحشت كرده و پنداشتند پايان جهان فرا رسيده... در همان شب بـود كه موبد موبدان به خواب ديد شترانـى چمـوش در حالـى كه اسبان اصيل را مـى كشند, از نهر دجله گذشتند و چون تعبير خوابـش را از تعبيرگويان خواب پرسيد, به او گفتنـد: آينـده غم انگيزى در استقبـال شاهنشـاهـى خـواهـد بـود.
اين است كه ساسان به دساتير خبر داد
بــر بــابك برنــا پدر پير خبر داد
مخـدوم سرائيــل بــه ساعير خبر داد
ربيــون گفتــند, نيوشــيدند احبـار
تــا بر تو بيان سازند, اسرار نهانى
از كــنگره كــاخــش, تعبــير توانى
آرد به مــداين درت از شــام, نشانى
فخــر دو جهــان خـواجه فرخ رخ اسعد
آن سيــد مســعود و خــداوند مــويد
وصفش نتوان گـفت بــه هفـتاد مجــلد
اين بس كه خدا گويد مــا كــان محمد
جاماسب به روز سـوم تيــر خبــر داد
بـودا به صنم خـانه كشمــير خبر داد
وان كودك ناشسته لب از شير خبـر داد
از شق و سطيح اين سخنان پــرس زمانى
گــر خــواب انـوشروان, تعبير ندانى
بر عبـد مسيح ايـن سخنـان گر برسانى
بـر آيت ميـلاد نبــى, سيــد مخــتار
مــولاى زمــان, مهــتر صاحبـدل امجد
پيــغمبر محــمود, ابــوالقاسم احمد
اين بس كه خدا گويد مــا كــان محمد
اين بس كه خدا گويد مــا كــان محمد