نگرشى نو بر نقش قبايل عربستان جنوبى در حمايت از اهل بيت پيامبرعليهمالسلام - نگرشی نو بر نقش قبایل عربستان جنوبی در حمایت از اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) نسخه متنی
نگرشى نو بر نقش قبايل عربستان جنوبى در حمايت از اهل بيت پيامبرعليهمالسلام
معرفى و بررسى كتاب
نقش قبايل يمنى در حمايت از اهل بيتعليهمالسلام (قرن اول هجرى) محمد حسين رياحى كتاب نقش قبايل يمنى در حمايت از اهل بيتعليهمالسلام (قرن اول هجرى)، نوشته آقاى دكتر اصغر منتظر القائم، اثر ارزشمندى است كه جاى آن در بين تحقيقات تاريخ اسلام، خاصه در باب تشيّع خالى بوده و خوشبختانه با تلاش بسيار و پژوهشى دقيق تبيين شده است. اين كتاب توسط انتشارات دفتر تبليغات اسلامى قم (بوستان كتاب) به سال 1380 در 407 صفحه طبع گرديده است. محقّق محترم نيز درباره ضرورت نگارش اين موضوع چنين آورده است : «طى ساليان متمادى تدريس و تحقيق در تاريخ اسلام و تشيّع، ضرورت تحقيق درباره قبايل يمنى و تشيّع و نقش آنان در حمايت از اهل بيت پيامبرصلى الله عليه وآله و تحكيم و گسترش قيامهاى شيعه بر من روشن گرديد. بر اساس تحقيقات انجام شده در ايران و كشورهاى ديگر تاكنون در اين باره كتابى نگاشته نشده است و تنها برخى تحقيقات تك نگارى در دائرةالمعارفها و يا به صورت مستقل درباره قبايل يمنى و نقش آنان در اسلام انجام شده است. در كتابهاى تاريخ تشيّع نيز چند صفحهاى به اين موضوع اشارت رفته است. چون جاى اين موضوع در مطالعات اسلامى و تاريخ تشيّع خالى بود بر خود لازم دانستم براى جبران اين كمبود و پيوند بيشتر تحقيقات تاريخ اسلام در ايران با دنياى اسلام درباره اين موضوع به تحقيق بپردازم. اين كتاب حاصل مطالعات پراكنده سالهاى تدريس و سه سال فعاليت پيوسته مىباشد.»[1] نويسنده ارجمند، كتاب را با مقدمهاى آغاز و قبل از فصول هفتگانه آن، به معرفى و نقد منابع مىپردازد. با توجه به اهميت خاصى كه آثار مربوط به عربستان جنوبى و يمن دارد خواننده كتاب به شناخت، ارزش و اعتبار منابع و مآخذ تاريخى مربوط به تحقيق، مانند كتيبهها، طبقات، مقاتل، فتوح، انساب، تاريخهاى عمومى و كتب جغرافيايى پى برده و با اين دسته از منابع آشنا مىشود. عنوان فصل اول، «يمن در گستره تاريخ پيش از اسلام» است. مهمترين مطلب اين فصل تبيين كلمه يمن، جغرافياى طبيعى و انسانى يمن، خاستگاه اقوام سامى، مانند معينيان، قتبان، اوسان، مكربيان، حكومتهاى سبأ، ذىريدان، حضرموت و نيز اوضاع سياسى يمن در روزگار ذونواس و سلطه مسيحيان حبشى و نيز ايرانيان اعزامى به يمن است. آنچه كه از اين فصل استنباط مىشود و محقّق محترم نيز در نتيجه كتاب به آن اشاره داشتهاند اين است كه «سرزمين يمن از حدود هزار و دويست سال قبل از ميلاد داراى نظام سياسى بوده و حكومتهاى معين، قتبان و سبأ بر آن حكمرانى داشتهاند. پادشاهان سبأ كه از حدود 650 سال قبل از ميلاد بر يمن حكومت مىكردند از قبايل يمنى بودند و هر از گاهى يكى از قبايل فيشان، حمير و همدان بر تخت سبأ مىنشست. از كتيبههاى عربستان جنوبى بر مىآيد از قرن چهارم دوران شمر يهرعش، شاهان يمن از جنگاوران قبايل شمالى و جنوبى سود جستند تا سرانجام عبارت «عربهاى كوهستان و تهامه» بر عنوان آنان افزوده شد و از كتيبهها روشن مىگردد قبايل كنده، مذحج و مضر بيابانگرد بودهاند و شاهان يمن براى سركوب دشمنان خود از آنان سود مىجستند. از نيمه قرن پنجم ميلادى نظام پادشاهى سبأ گرفتار آشوبهاى داخلى شد، قدرت حميريان ضعيف گرديد و رقابت و قدرت جهانى ايران و روم با يكديگر، پاى آنان را يك قرن در يمن باز كرد، نظام پادشاهى و تمدن يمن فرو ريخت و يمنىها با خفت و خوارى زير سلطه بيگانگان درآمدند. يك سده سلطه خارجى، حكومت و مقامات كليدى را از دست يمنىها خارج كرد و جز خاطره و اسطورهاى از نظام پادشاهى براى آنان باقى نماند. در اين حال، هر كدام از رهبران و شيوخ قابل در مناطق و درههاى تحت تصرف خود از استقلال داخلى برخوردار شدند و با ادعاى عنوان پادشاهى سرزمين خود را اداره كردند، در حالى كه تنها مالك درههاى خود بودند و آنان را نظامى نبود. بدين سان يمن در آستانه ظهور اسلام زير سلطه بيگانگان قرار گرفت و نظام حكومتى مستقل نداشت. اختلاف و دستهبندى سياسى و نزاع بين رهبران قبايل مهمترين شاخص آن سرزمين بود.»[2] پژوهشگر در فصل دوم كتاب با بررسى اجمالى اما محقّقانه به بررسى و معرفى قبايل يمنى پرداخته است. با اين تحليل - كه درباره حكومتهاى يمنى تا ورود اسلام بر اين منطقه انجام گرفته - خواننده با بافت قبيلهاى جامعه يمن و موقعيت سياسى، نظامى و جغرافيايى آنان آشنا شده و مىتواند ساختار قدرت قبايل را شناسايى كرده و زمينههاى گرايش اين گروهها به اسلام و تشيّع را بشناسد.