بازماندگان غافل - هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بازماندگان غافل

صعصة بن صوحان مى گويد: براى انجام نماز صبح در مسجد كوفه حاضر شدم. حضرت على "عليه السلام" با ما نماز گذارد و پس از سلام نماز رو به قبله نشست و به ذكر خدا پرداخت و به راست و يا چپ خود نگاه نمى كرد تا اينكه آفتاب زد.

سپس رو به ما كرد و فرمود: در زمان خليل و دوستم رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم كسانى بودند كه در اين مسجد شب تا صبح در سجده و ركوع به سر مى برند و چون سپيده مى دميد ژوليده مو و غبار آلود بودند و پيشانى آنان بر اثر سجده ى زياد پينه بسته بوده آنگه كه آنها به ياد مرگ مى افتادند، همچون درخت كه به تازيانه ى باد مى لرزد، به اضطراب مى افتادند و مى گريستند چندان كه لباسشان از اشك چشم تر مى شد. آنگاه حضرت امير "عليه السلام" برخاست اما مى فرمود:
گويا آنان كه باز مانده اند غفلت به سر مى برند. [ ارشاد، ص 114]

نماز، يا كار كداميك؟

حضرت اميرمؤ منان على "عليه السلام" به محمد بن ابى بكر دستور داد: ارتقب وقت الصلاة، فصلها لوقتها، و لا تعجل بها قبله لفراغ، و لاتوخرها عنه لشغل... منتظر نماز؛ در اول وقت آن باش، پس نماز را در وقتش بجاى آر و هيچ گاه قبل از وقت به بهانه فراغت، نماز را نخوان و به بهانه كار، نماز را تاءخير نينداز [ بحارالانوار، ج 80، ص 14]

و به كميل بن زياد فرمود: اى كميل! مهم نيست كه نماز بخوانى و روزه بگير و صدقه بدهى. مهم اين است كه نماز با قلبى پاك انجام پذيرد و مورد قبول خداوند باشد و با خشوع ادا شود. [ بحارالانوار، ج 84، ص 230]

در توصيف نماز اميرمؤ منان "عليه السلام"، حضرت امام صادق "عليه السلام" مى فرمايد: هر گاه اميرالمؤ منين على "عليه السلام" براى نماز مى ايستاد عرض مى كرد: در برابر خدايى ايستاده ام كه آسمان ها و زمين را آفريده است؛ و رنگ چهره اش به نحوى تغيير مى كرد كه از سيماى مباركش پديدار بود.
قال الصادق "عليه السلام": كان على اذاقام الى الصلاة فقال: "وجهت وجهى للذى فطر السموات و الارض" تغير لونه حتى يعرف ذلك فى وجهه. [ بحارالانوار، ج 84، ص 339]

درست وضو بگير

حسن بن ابى الحسن بصرى مى گويد: چون اميرالمؤ منين على "عليه السلام" به شهر ما بصره وارد شد گذرش به من افتاد در حالى كه من وضو مى ساختم. حضرت فرمود: اى جوان نيكو وضو بگير تا خدا به تو نيكويى كند. سپس از نزد من گذشت.
من به دنبال آن حضرت رفتم. پس حضرت رو به جانب من نگاه كرد و فرمود: اى جوان حاجتى دارى؟ عرض كردم: آرى به من سخنى بياموز كه خداوند مرا به آن جهت سود و خير ببخشد.
حضرت فرمود: اى جوان! هر كس با خدا به صداقت و راستى رفتار كند نجات مى بايد 7 و هر كس از دين خود بترسد از هلاكت سالم بماند، و هر كس در دنيا به زهد روى آورد، ديده اش به آنچه از پاداشهاى خدا- عزوجل -مى بيند روشن گردد.

سپس حضرت فرمود: اى جوان آيا بيشتر برايت نگويم؟ عرض كردم: چرا اى اميرمؤ منان. سپس فرمود: سه خصلت است كه در هر كس باشد دنيا و آخرت برايش سالم بماند. آنكس كه به كار نيك فرمان دهد و خودش نيز به آن عمل كند و از كار زشت بازدارد و خودش نيز از آن دست كشد، و بر حدود و دستورات خداوند محافظت و مواظبت نمايد.

اى جوان! آيا دلشاد مى شوى از اينكه روز قيامت در حالى به ديدار خدا مى روى از تو خرسند و راضى باشد؟ عرض كردم: آرى اى اميرمؤ منان. فرمود: نسبت به دنيا زاهد و بى ميل باش، و نسبت به آخرت راغب و مايل و در تمام كارهاى خود از راستى جدا مشو چرا كه خداوند، تو و تمام بندگان را از راه راستى به عبادت فرا خوانده است. سپس حضرت به راه افتاد تا به بازار بصره وارد شد، نگاهى به مردم كرد و ديد مردم سرگرم خريد و فروش هستند پس به سختى گريست و آنگاه فرمود: اى بندگان خدا... حال كه شما در روز پيوسته سوگند مى خوريد، و در شب به بسترهاى خود مى آرميد و در خلال اين حالات از آخرت غافليد پس چه وقت به جمع آورى نزاد و توشه آخرت برخاسته و در امر معاد انديشه مى كنيد؟!

آنگاه مردى به آن حضرت گفت: اى اميرمؤ منان! ما ناگزيريم از بدست آوردن روزى، پس چه كنيم؟ حضرت فرمود: همانا تحصيل روزى از راه حلال آدمى را از كار آخرت باز نمى دارد، و اگر مى گويى: ما ناچاريم كه احتكار كنيم، عذرت پذيرفته نيست، آن مرد از سخنان حضرت متاءثر شد و گريه كنان به راه افتاد. على "عليه السلام" به او فرمود: اى مرد پيش من بيا تا شرح بيشترى دهم سپس آن مرد نزد حضرت برگشت، آنگاه امام به او فرمود: بنده خدا! بدان كه هر كس در دنيا براى آخرت كار كند ناگزير پاداش عملش به تمام و كمال به او داده شود و هر كسى به امور دينى به جهت دستيابى به دنيا عمل كند اجر و پاداش وى در آخرت آتش دوزخ خواهد بود.
سپس اميرالمؤ منين على "عليه السلام" اين آيات را تلاوت كرد: اما آن كس كه سركشى كند، و زندگى دنيا را ترجيح دهد، پس همانا دوزخ جايگاه اوست [ امالى شيخ مفيد و سوره نازعات، آيه 37، ص 39]

/ 356