پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) - جلد 1

آیة الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری: جمعی از فضلاء و دانشمندان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چگونه چنين نباشد در حالى كه آنها صراط مستقيم دينند (1) و امّت وسط (2) مىباشند كه معارف و عقايد و دستورهاى اسلام را خالى از هر گونه افراط و تفريط مىدانند و بازگو مىكنند. اگر به تاريخ عقايد فرقه هاى اسلامى كه از اهل بيت دور مانده اند مراجعه كنيم و گرفتاران در دام جبر و تشبيه و الحاد در اسما و صفات الهى را ببينيم و اين كه چگونه بعضى، غلوّ در اسما و صفات الهى را به جايى رسانده اند كه قائل به تعطيل شده اند و گفتند ما هرگز توان معرفت او را نداريم (نه معرفت اجمالى و نه معرفت تفصيلى) و در مقابل آنها گروهى آن چنان ذات اقدس الهى را پايين آوردند كه او را در شكل جوان اَمْرَدى دانستند كه موهاى به هم پيچيده زيبايى دارد.

در مسأله جبر و تفويض گروهى آن چنان تند رفتند كه انسان را موجودى بى اختيار در چنگال قضا و قدر دانستند كه ذرّه اى، اراده او كارساز نيست و هر چه تقدير ازلى بوده بايد انجام دهد، خواه راه كفر بپويد يا ايمان; و دسته اى آن چنان گرفتار تفريط گشتند كه براى انسان استقلال كاملى در برابر ذات پاك خداوند قائل شده و با قبول تفويض، راه شرك و دوگانگى را پيش گرفتند.

ولى مكتب اهل بيت كه مسأله نفى جبر و تفويض و اثبات «امر بين الامرين» را مطرح مىكرد، مسلمانها را از آن افراط و تفريط خطرناك و كفرآلود برحذر داشت و اين جاست كه صدق كلام امام روشن مىشود كه غلوكنندگان بايد به سوى آنها بازگردند و واپس ماندگان سرعت گيرند و به آنها برسند و اين تشبيه لطيفى است كه قافله اى را در نظر مجسّم مىكند كه راهنمايان هوشيار و آگاهى دارد ولى گروهى بى حساب پيشى مىگيرند و در بيابان گم مىشوند و گروهى سستى كرده، عقب مىمانند و طعمه درندگان بيابان مىشوند.

سپس در يك نتيجه گيرى نهايى مىفرمايد: «ويژگيهاى ولايت و حكومت از آن

1. تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 20 و 21.

2. تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 134.

/ 615