بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
در «تاريخ بغداد» اين معنا به صورت مشروح ترى ديده مىشود كه «ابو ايّوب» مىگويد: «رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) به ما امر فرمود كه با سه گروه، در خدمت على (عليه السلام) پيكار كنيم: «ناكثين» و «قاسطين» و «مارقين». امّا «ناكثين»: با آنها پيكار كرديم، آنها ـ اهل جمل ـ «طلحه» و «زبير» بودند و امّا «قاسطين»: همين است كه ما از سوى آنها باز مىگرديم يعنى «معاويه» و «عمروبن عاص» (اين سخن را هنگام بازگشت از صفّين گفت) و امّا «مارقين»: آنها «اهل نهروان» هستند، به خدا سوگند نمى دانم آنان در كجايند ولى به هر حال با آنها بايد پيكار كنيم. (1)اين پاسخى است دندان شكن به ناآگاهانى كه گاه به جنگهاى دوران خلافت على (عليه السلام) خرده مىگيرند، آرى آنها كه با شور و شوق در هنگام بيعت با على (عليه السلام) مانند پروانگان دور شمع، جمع شده بودند، همگى تحمّل عدالت او را نداشتند; آن هم عدالتى كه بعد از يك دوران طولانى بى عدالتى و غارت بيت المال و خو گرفتن گروهى با آن، انجام مىشد كه طبعاً قبول آن براى بسيارى مشكل بود; به همين دليل تنها، گروهى وفادار و مؤمن خالص بر سر پيمان خود باقى ماندند، ولى گروه هاى ديگر به خاطر دنياپرستى پيمان خود را با خدا و خليفه بر حقّش شكستند.اين همان چيزى است كه امام (عليه السلام) در ادامه خطبه به آن اشاره كرده و دليل اين مخالفتها را در چند جمله كوتاه به روشنى بيان مىكند; مىگويد: «گويى آنها اين سخن خدا را نشنيده بودند كه مىفرمايد: سراى آخرت را تنها براى كسانى قرار مىدهيم كه نه خواهان برترى جويى و استكبار در روى زمين باشند و نه طالب فساد; و عاقبت نيك از آن پرهيزكاران است» (كَاَنَّهُمْ لَمْ يَسْمَعُوا كَلامَ اللهِ سُبْحانَهُ يَقُولُ: تِلْكَ الدّارُ الآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذينَ لا يُريدُونَ عُلُوّاً فِى الاَرْضِ وَ لا فَساداً، وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ). (2)1. تاريخ بغداد، ج 13، ص 187 (طبع دارالفكر).2. سوره قصص، آيه 83.