پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) - جلد 2

آیة الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری: جمعی از فضلاء و دانشمندان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نيز فرو رفتن و ناپديد شدن در زمين، و «سيم» از مادّه «سوم» به معناى «دنبال چيزى حركت كردن» آمده است، مفهوم جمله، چنين مىشود كه تاركان جهاد، در واقع، در طريق محو و نابودى خويش گام برمى دارند. و در طول تاريخ، كراراً، ديده شده كه اقوام و ملّت هايى بر اثر سستى در جهاد، خود و كشورشان از صفحه جهان محو شدند. (1)

هفتم اين كه «از عدالت محروم مىگردد; (وَ مُنِعَ النَّصَفَ) (2)

دليل اين معنا، روشن است; زيرا، طرفداران عدالت، غالباً، در اقليتند. اگر در اقليّت كمى نباشند، از نظر كيفيّت و قدرت، در اقليت هستند. به همين دليل، سلطه گرانِ سودپرست، تا آنجا كه به اصطلاح، كاردشان ببرد، پيش مىروند و حقوق ملت هاى مظلوم را پايمال مىكنند و پيوسته بر مال و جاه و جلال خود مىافزايند.

ملت هاى مظلوم و ستمديده، تنها، در سايه جهاد مىتوانند عدالت اجتماعى را تحقّق بخشند و از فشار ظلم و ستم آنان برهند.

به اين ترتيب، مىبينيم كه امام، در اين چند خط از خطبه، چه حقايق مهمى را درباره آثار بزرگ جهاد در سرنوشت جوامع انسانى، بيان كرده و ترسيمى بسيار منطقى از مسأله جهاد و فلسفه آن را نشان داده است.

اين تحليل ها، نشان مىدهد كه جهاد، نه تنها به خاطر پاداش هاى معنوى سراى ديگر، بلكه به خاطر ارزش هايى كه در همين زندگى دنيوى مىآفريند، بايد مطلوب همه باشد. چه كسى است كه طالب ذلّت و تحقير و پَستى و غصب حقوق، و سرانجام، محو از صفحه روزگار شدن باشد؟ اگر با اين امور مخالفيم، پس بايد دامن

1 ـ جمعى از شارحان نهج البلاغه، اين جمله را به معناى «به ذلت كشانده شدن» تفسير كرده اند كه در واقع، از قبيل تكرار و تأكيد نسبت به جمله هاى گذشته مىشود، ولى آنچه را در متن آوردم، ضمن اين كه با متون لغت كاملا سازگار است، معناى جديدى را در بردارد كه مانع از تكرار خواهد بود. و به همين دليل، مناسب تر است.

2 ـ نصف و انصاف، از يك ريشه است و به معناى «عدالت» است.

/ 665