2 ـ آيا جهاد اسلامى فقط دفاعى است؟!
سال ها است كه اين سؤال در ميان دانشمندان اسلام مطرح است. گروهى، سعى دارند كه تمام غزوات زمان پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) را در شكل دفاعى توجيه كنند، تا مبادا، اسلام، متهم شود كه با زور شمشير مىخواهد تعليمات خود را به كرسى بنشاند! يا به تعبيرى ديگر، مبادا اسلام را به كشور گشايى و توسعه طلبى نظامى متهم سازند!در مقابل، افرادى اصرار دارند كه غزوات اسلامى را، به دو دسته تقسيم كنند و بگويند كه بخشى تهاجمى بوده و بخشى دفاعى و حتّى اين دو بخش را براى مسلمانان امروز نيز ثابت مىشمارند و معتقدند كه اسلام، وظيفه دارد اقوامى را كه در فشارند و تحت سيطره ظالمانند، آزاد سازد و اين در واقع، نوعى تهاجم است و نيز وظيفه دارد كه راه را براى تبليغات منطقى خود بگشايد و موانع را، هر چند با توسل به قدرت نظامى باشد، از سر راه بردارد و اين، نوع ديگرى از تهاجم است.در اينجا، نظر سومى وجود دارد و آن اين كه طبيعت جنگ در اسلام، طبيعت دفاعى است، ولى گاه مسائل دفاعى، تهاجم را ضرورى مىسازد.مثلا، همان مسأله دفاع از مظلومان در بند، يا به تعبير امروز، مداخله بشردوستانه، گرچه در ظاهر شكل تهاجمى دارد، امّا در واقع دفاع از گروهى است كه تحت ستم واقع شده اند و جزيى از جامعه بزرگ انسانى هستند و دفاع از آنها، بر1 ـ اصول كافى، جلد 5، صفحه 8.2 ـ كلمات قصار، كلمه 252.