پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) - جلد 2

آیة الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری: جمعی از فضلاء و دانشمندان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مى دهد كه بدون مقاومت مهمّى از مرز گذشته است. شرح اين ماجرا، در آغاز خطبه گذشت.

سپس امام (عليه السلام) از ميان جنايات اخوغامد و لشكر غارتگرش، انگشت روى نقطه حسّاس و بسيار دردناكى گذاشته و مىفرمايد:

به من خبر رسيده است كه يكى از آنها، به خانه زن مسلمان و زن غير مسلمان ديگرى كه در پناه اسلام جان و مالش محفوظ بوده، وارد شده و خلخال و دستبند و گردن بندها و گوشواره هاى آنان را از تنشان بيرون آورده است، در حالى كه هيچ وسيله اى براى دفاع از خود، جز گريه و زارى و التماس نداشته اند! وَ لَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ كَانَ يَدْخُلُ عَلَى الْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ، وَ الاُْخْرَى الْمُعَاهَدَةِ فَيَنْتَزِعُ حِجْلَهَا (1) وَ قُلْبَهَا (2) وَ قَلاَئِدَهَا (3) وَ رُعُثَهَا (4) ، ما تَمْتَنِعُ مِنْهُ إِلاَّ بِالاِْسْتِرْجَاعِ وَ الاِْسْتِرْحَامِ.

اشاره به اين كه احدى از مسلمانان آنجا به دفاع اين زن مسلمان و زن غير مسلمانى كه در پناه اسلام بوده، برنخاسته است! گويى، خاك مرگ بر سر همه آنها پاشيده بوده اند كه چنين ننگ آشكارى را براى خود پذيرفته اند، هم اموالشان به يغما رفته و هم نواميسشان مورد تعرّض قرار گرفته و هم پناهندگانشان مورد ظلم و ستم واقع شده اند.

اين نكته قابل توجه است كه واژه «استرجاع» در كلمات مفسران نهج البلاغه، به دو معنا تفسير شده: نخست به «گريه و زارى كه توأم با هق هق و رفت و آمد صدا در گلو» است و ديگر گفتن كلمه (إِنّا للهِِ وَ إِنّا اِلَيْه راجِعُونَ) كه معمولا در مصائب

1 ـ «حِجْل» (بر وزن فعل) و«حَجْل» (بر وزن فَصل) به معناى «خلخال، همان زينتى كه زن هاى عرب در مچ پا مىكردند و حجله ـ كه صحيح آن حَجْلَه (بر وزن عجله) است ـ به معناى اطاق مخصوص عروس است كه آن را زينت مىكنند و مىآرايند.

2 ـ «قُلْب» (بر وزن قفل) به معناى «دستبند» و در اصل، از مادّه«قلب»، به معناى «دگرگونى» گرفته شده است. اين، شايد به اين دليل باشد كه دستبند، در دست انسان دائماً در حركت است.

3 ـ «قلائد» جمع«قِلادة» (بر وزن اجاره) به معناى «گردنبند» است و به هر چيزى كه چيز ديگرى را احاطه كند، اطلاق مىشود.

4 ـ «رُعُث» (بر وزن شتر) جمع«رَعْث» (بر وزن رأس) به معناى «گوشواره» است.

/ 665