پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) - جلد 2

آیة الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری: جمعی از فضلاء و دانشمندان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

الْخِذْلاَنِ حَتَّى لَقَدْ قَالَتْ قُرَيْشٌ: إِنَّ ابْنَ أَبِي طَالِب رَجُلٌ شُجَاعٌ، وَلكِنْ لاَعِلْمَ لَهُ بِالحَرْبِ.

معمولا بسيارى از ملت ها، عامل عقب نشينى و مشكلات خود را، ضعف پيشوايان و رهبرانشان مىدانند، ولى گاه قضيه به عكس مىشود; يعنى، پيشوا بسيار لايق است، ولى ضعف و ناتوانى و عقب ماندگى فكرى و فرهنگى در پيروان است و اين براى يك پيشواى بزرگ و لايق بسيار دردآور است كه گرفتار مردمى سست عنصر و بى اراده شود و نتيجه كار منفى باشد و با اين حال، مردم در قضاوت خود آن را به حساب پيشواى بزرگشان بگذارند!

حضرت، سرانجام در آخرين جمله هاى اين خطبه، به پاسخ سخنان ناروا و نادرستِ جماعتى از قريش مىپردازد كه آن حضرت را به ناآگاهى از فنون جنگ متّهم مىساختند. او مىفرمايد: «خداوند پدرشان را حفظ كند! آيا هيچ يك از آنها، از من با سابقه تر و پيشگام تر در ميدان هاى نبرد بوده است؟ (للهِِ (1) أَبُوهُمْ! وَ هَلْ أَحَدٌ مِنْهُمْ أَشَدُّ لَهَا مِرَاساً (2) ، وَ أَقْدَمُ فِيهَا مَقَاماً مِنِّى؟).

من آن روز كه آماده جنگ شدم (و گام در ميدان نهادم) هنوز بيست سال از عمرم نگذشته بود و الآن از شصت سال هم گذشته ام (بنابراين بيش از چهل سال جنگ را به عنوان يك فرمانده و يا در صف مقدّم تجربه كرده ام) ولى چه كنم كه؟ آن كس كه فرمانش را اطاعت نمى كنند، طرح و نقشه و تدبيرى ندارد (و هر اندازه صاحب تجربه و آگاه باشد، كارش به جايى نمى رسد; لَقَدْ نَهَضْتُ فِيهَا وَ مَا بَلَغْتُ الْعِشْرِينَ، وَها أَنَاذا قَدْ ذَرَّفْتُ (3) عَلَى السِّتِّينَ! وَلكِنْ لا رَأْيَ لِمَنْ لاَيُطَاعُ!

1 ـ «لله ابوهم»; اين جمله در مقام مدح گفته مىشود و در مواردى، به عنوان تعجب و شگفتى ذكر مىشود و مفهومش اين است كه خداوند، پدر آنها را حفظ كند امّا در فارسى معمولا به جاى آن عبارت «خدا پدرشان را بيامرزد» به كار مىرود.

2 ـ «مراس» و «ممارست» به يك معنا است; يعنى مراقبت و توجه و همراهى با چيزى.

3 ـ «ذرّفت» در اصل از مادّه«ذرف» به معناى «سيلان اشك» است و سپس به «معناى عبور و گذشتن از چيزى» اطلاق شده. در جمله بالا مفهومش گذشتن از صد سال است.

/ 665