بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
بلكه در هر عصر و زمانى، به اَشكالِ مختلف ظاهر مىشوند و به گفته شاعر، اين آب شيرين و شور تا نفخِ صور ادامه دارد. اگر نگاهى به جهان امروز بيفكنيم، بروشنى مىبينيم كه اين دو حزب، در برابر هم صف آرايى كرده اند و همه جا، حزب شيطان، با تكيه بر قدرت و زور و ثروت و نقشه هاى شوم خود، به پاشيدن تخم ظلم و جور و فساد مشغول است و حزب الله نيز با تكيه بر ارزش هاى الهى، حتّى در مواردى ظاهراً با دست خالى، در برابر آنها ايستادگى مىكند.حزب شيطان، هميشه در انتظار فرصت هاى مناسب است. و يكى از فرصت هاى مناسب براى آنها هنگام نقل و انتقال حكومت ها و پديد آمدن انقلاب ها و تحوّل ها است. نمونه روشنى از اين فرصت طلبى، آغاز حكومت على (عليه السلام) بود. بازماندگان جنود جاهلى كه در عصر عثمان جان گرفته بودند، دست به دست هم دادند تا در برابر بنده خالص و فرزند راستين اسلام، على (عليه السلام) بپاخيزند و آتش ظلم و فساد را كه مىرفت با حكومت آن حضرت خاموش شود، برافروزند و به گفته مولا (عليه السلام) جور و ستم را به وطنش بازگردانند و باطل را به اصل و ريشه اش برسانند.امام (عليه السلام) در اين لحظات حسّاس از حكومت خود، به مردم با ايمان هشدار مىدهد كه مراقب باشند تا در دامِ لشكرِ شيطان نيفتند و فريب توطئه هاى آنها را نخورند.ظمناً، از تعبير بالا استفاده مىشود كه ظلم و جور هم وطنى دارد و باطل، ريشه و اساسى. آرى! چنين است. وطنِ جور و ظلم، همان جا است كه لشكر شيطان زندگى مىكند و اساس و اصل باطل، همان اصولى است كه حزب شيطان بدان پاى بند است.