پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) - جلد 2

آیة الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری: جمعی از فضلاء و دانشمندان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چيزى داشته باشد، به آن عمل مىكند.»

عامل ديگر، غفلت و فقدان وَرَع است و به تعبيرى ديگر عدم توجه به واقعيتها ـ كه برخاسته از بى تقوايى است ـ سبب مىشود كه دشمن براحتى در ميان جمع نفوذ كند و گاه سران آنها را با زخارف دنيا بخرد و گاه آنها را با مقام تطميع كند و يا از خطر بترساند، در حالى كه اگر هوشيارىِ آميخته با پرهيزگارى جاى اين غفلت و بى تقوايى را بگيرد تير دشمن به سنگ مىخورد و كمانه مىكند و به او بازمى گردد.

عامل سوم، طمع در چيزى است كه شايستگى آن را ندارد و يا به تعبير ديگر اسباب آن را فراهم نساخته است.

مى دانيم كه در عالم، براى رسيدن به هر مقصدى، اسبابى لازم است و قانون علّت و معلول، با اراده و مشيت الهى با قدرت تمام بر جهان حكومت مىكند; هر چند ناآگاهان در عالم خيال اين پيوندها را از هم گسسته و براى رسيدن به مقصود به اوهام و خيالات دل مىبندند.

جمله «طَمَعاً فى غَيْرِ حَقٍّ» مىتواند به همين معنا باشد كه شما طمع در چيزى داريد كه استحقاق آن را نداريد، ولى برخى از مفسران نهج البلاغه ـ گفته اند كه منظور از اين جمله، اين است كه آنها طمع داشتند كه عطاياشان از بيت المال، افزوده شود و بيش از آنچه استحقاق دارند از سوى مولا على (عليه السلام) به آنها پرداخته شود و چون اين خواسته نامشروع، انجام نشد، در جنگ سست شدند.

بديهى است كه اين طرز تفكّر مادّى گرايانه، هر جا باشد، عامل بدبختى و شكست است، همان گونه كه توجه به جمع آورى غنائم ـ كه يك گرايش مادّى در ميدان جهاد الهى بود ـ در جنگ اُحد، سبب شكست سختى در سپاه اسلام شد.

به هر حال اين اصول تنها مربوط به تحليل عوامل شكست در لشكر كوفه نبود، بلكه اصولى است مربوط به هر عصر و زمان و مكان.

اين جمله هاى اخير، بلكه تمام فرازهاى اين خطبه، از سوز درون مولا على (عليه السلام) و

نهايت ناراحتى آن حضرت خبر مىدهد و اگر تاريخ مدوّن هم وجود نداشت، همين جمله ها كافى بود كه شرايط خاصِّ زمان حضرت را روشن سازد.

/ 665