بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
مى فرمايد:«گروه ديگر، كسانى هستند كه حقارت و ناتوانى و نداشتن وسيله كافى، آنان را از رسيدن به جاه و مقام بازداشته و دستشان را از همه جا كوتاه كرده است (در حالى كه از ديگر فاسدان و مفسدان چيزى كم ندارند، ولى هرگز به اين ناتوانى و ضعف درونى اعتراف نمى كنند، بلكه) خود را به زيور قناعت آراسته و به لباس زاهدان در آمده اند، در حالى كه در هيچ زمان نه به هنگام شب و نه روز در سلك پارسايان راستين نبوده اند;«وَ مِنْهُمْ مَنْ أَقْعَدَهُ عَنْ طَلَبِ الْمُلْكِ ضُؤُولَةُ (1) نَفْسِهِ، وَ انقِطاعُ سَبَبِهِ فَقَصَرَتْهُ الْحالُ عَلَى حالِهِ، فَتَحَلَّى بِاسْمِ الْقَنَاعَةِ، وَ تَزَيَّنَ بِلِبَاسِ أَهْلِ الزَّهَادَةِ، وَلَيْسَ مِنْ ذلِكَ فى مَرَاح (2) وَلاَ مَغْدًى (3)».و به تعبير ديگر، آنها افراد بى كفايت و ضعيفى هستند كه بر ناتوانى و بى كفايتى خود پرده زهد و قناعت مىافكنند و نقطه ضعف خود را به صورت نقطه قوّت نشان مىدهند، در حالى كه بويى از پارسايى و قناعت نبرده و در باطن، دنياپرستانى شكست خورده اند.البتّه اين گروه بر دو قسمند: گاه براى فريب مردم و سرپوش گذاشتن بر ضعفهاى خود به چنين لباسى درمى آيند و گاه حتّى خود را نيز فريب مىدهند و كم كم، باور مىكنند كه پارسا و زاهدند، نه ضعيف و ناتوان.واژه مراح و مغدى به گفته بسيارى از ارباب لغت و مفسران نهج البلاغه، اسم مكان است و به معناى «محل استقرار چارپايان در شب و صبح» است، ولى بعضى آن دو را، اسم زمان مىدانند و به «زمان رفت و آمد شبانه و روزانه» تفسير كرده اند. و در هر صورت، انتخاب اين واژه ها براى بيان حال آنان اشاره لطيفى به حماقت و1 ـ ضوؤله به معناى «ضعف و ناتوانى» است.2 ـ «مراح» از ماده«روح» به معناى زمان و يا مكان رفت و آمد شبانه است.3 ـ «مغدى» از ماده«غدو» به معناى «زمان و مكانى است كه صبحگاهان چارپايان از آن بيرون مىروند» و بعضى نيز گفته اند كه «مغدى» به معناى «مكان حيوانات در روز» در مقابل «مراح» كه بستر شبانه آنها است، مىباشد.