امام (عليه السلام) بعد از ذكر گروههاى چهارگانه دنياپرست و گنهكار پيشين، به سراغ گروه پنجمى مىرود كه اولياءالله و جنود حق و مردان خدا و جمعيّت ممتازند كه در جوامعى كه گروههاى چهارگانه پيشين، زمام امور را به دست گرفته اند و همه جا در صحنه حضور دارند، از متن جامعه كنار زده شده و ناشناخته مانده اند.حضرت به خاطر عظمت مقام آنان از آنها تعبير به «رجال» مىكند در حالى كه از گروههاى چهارگانه پيشين، تعبير به «ناس» شده بود و در حقيقت، اين گروه پنجم هستند كه امام (عليه السلام) آنها را محور يك جامعه الهى پيشرفته مىداند و ياران خود را تشويق مىكند كه در زمره آنان باشند. حضرت در توصيف آنها نخست مىگويد:«(در اين ميان) گروهى باقى مانده اند كه ياد قيامت، چشمهايشان را فرو افكنده و ترس از دادگاه محشر اشكشان را جارى ساخته است; وَ بَقِيَ رِجَالٌ غَضَّ أَبْصَارَهُمْ ذِكْرُ الْمَرْجِعِ وَ أَرَاقَ دُمُوعَهُمْ خَوْفُ الْمَحْشَرِ».تعبير به «غَضَّ أَبْصارَهُمْ»، به معناى «فروبستن چشم» نيست، بلكه «فروافكندن و برگيرى نگاه» است، حالتى كه به هنگام ديدن پاره اى از مظاهر وحشتناك به انسان دست مىدهد، به گونه اى كه حاضر نيست به منظره خوفناك نگاه كند.به اين ترتيب، نخستين توصيف آنها احساس مسؤوليت در برابر خداوند و دادگاه قيامت است، احساسى بسيار نيرومند كه دل را به لرزه درمى آورد و اشكها را جارى مىسازد.براستى براى كسانى كه ايمانى قوى به آن روز و به آن دادگاه داشته باشند چيزى از آن وحشتناك تر نيست، روزى كه پرده ها كنار مىرود و سرائر، آشكار مىشود و تمام اعمال عمر انسان، در حضور تمام مردم، حسابرسى مىگردد.